زن عطرفروش دوره گرد دختربچه 5 ساله مشهدی را ربود

به گزارش کودک پرس ، ساعت ۲۲ شب چهارم فروردین بود که زن و شوهر جوانی به همراه دختر ۵ ساله وارد یکی از مراکز تجاری در چهارراه مخابرات منطقه قاسم آباد شدند.

دقایقی بعد زن جوان در حال نگاه کردن به مانتوهای رنگارنگ داخل فروشگاه بود که ناگهان متوجه شد دختر کوچکش نیست! زوج جوان هراسان از فروشگاه بیرون آمدند و چشم های نگرانشان را به راهروهای مرکز خرید دوختند اما هیچ اثری از «هدی» نبود.

اضطراب در وجود زوج جوان موج می زد و آن ها با نگرانی خاصی داخل فروشگاه های دیگر را نگاه می کردند. پدر کودک به بیرون از مرکز تجاری دوید تا شاید فرزند دلبندش را داخل پیاده رو پیدا کند ولی همه جست وجوها بی نتیجه بود. مادر کودک اشک ریزان از هرکسی درباره دختری با کفش های شطرنجی می پرسید اما پاسخ های منفی مشتریان و مغازه داران بر اضطرابش می افزود.

در همین هنگام بود که یکی از فروشندگان با شنیدن مشخصات دختر ۵ ساله گفت: دخترک گریه می کرد که زن جوانی او را با خود برد! پدر و مادر کودک دیگر اطمینان یافتند که دخترشان توسط زن ناشناسی ربوده شده است!

گویی دنیا بر سر این زوج ویران شد! پدر که خود نیز نمی توانست نگرانی اش را پنهان کند، سعی می کرد همسرش را دلداری بدهد که فرزندشان را پیدا می کنند اما در دل خودش غوغایی برپا بود. افکار و خیالات متفرق ، تلخی این لحظات دلهره را افزایش می داد که مرد جوان راهی کلانتری قاسم آباد شد. ضربان تند قلبش شنیده می شد که مشخصات دختر گم شده را به افسر نگهبان داد.

با گزارش ماجرای کودک ربایی بی سیم های پلیس Police به کار افتاد و مشخصات دختری با کفش های شطرنجی به همه نیروهای گشت انتظامی اعلام شد. با این وجود پرونده کودک ربایی باید به صورت تخصصی و در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی پیگیری می شد.

دقایقی بعد افسر نگهبان کلانتری با کسب دستوری ویژه از قاضی Judge سیدجواد حسینی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) پرونده آدم ربایی را به پلیس آگاهی ارسال کرد.

به دستور سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) بلافاصله در همان دقایق اولیه بامداد جلسه کارشناسی و تجزیه و تحلیل پرونده کودک ربایی با حضور کارآگاهان زبده اداره جنایی در مقر پلیس آگاهی تشکیل شد و کارآگاهان در حالی به بررسی زوایای مختلف پرونده مذکور پرداختند که هیچ گونه تماسی برای دریافت پول با پدر و مادر کودک برقرار نشد.

تحلیل های کارشناسی پلیس در حالی تا صبح ادامه یافت که زوج جوان هرگونه اختلاف قبلی با فرد یا افراد دیگر را رد می کردند. به همین دلیل شیوه های ردیابی و اطلاعاتی کارآگاهان تغییر کرد و آنان صبح روز بعد با انجام یک سری تحقیقات میدانی گسترده در مرکز تجاری به اطلاعاتی از زن عطرفروش دست یافتند که مشخصات وی با زنی که کودک را از مرکز خرید بیرون برده بود مطابقت داشت.

این گونه بود که پرونده کودک ربایی با صدور دستوری از سوی قاضی سیدجواد حسینی (سرپرست مجتمع قضایی شهید بهشتی) به شعبه ۴۰۷ دادسرای عمومی و انقلاب سپرده شد و توسط بازپرس جعفری مورد رسیدگی قرار گرفت.

بنابراین گزارش، با صدور دستورات ویژه بازپرس جعفری، کارآگاهان برای نجات کودک از چنگ آدم ربا، فعالیت های اطلاعاتی و عملیاتی خود را به صورت شبانه روزی ادامه دادند تا این که به سرنخ هایی از محل سکونت زن عطرفروش در بولوار طبرسی مشهد رسیدند اما بررسی های میدانی در این منطقه حاکی از آن بود که زن مذکور حدود دو سال قبل به مکان نامعلوم دیگری نقل مکان کرده است. در حالی که پدر و مادر نگران، ساعت های دلهره آوری را سپری می کردند، کارآگاهان دوباره با راهنمایی های بازپرس و فرماندهی مستقیم سرهنگ رزمخواه به رصدهای اطلاعاتی پرداختند و چند ساعت بعد موفق شدند محل سکونت متهم را در یکی از مجتمع های مسکونی منطقه الهیه مشهد شناسایی کنند اما او به نام دیگری در منطقه شهرت داشت با این وجود وقتی اهالی محل تصویر متهم را در دوربین های مداربسته دیدند، منزل او را در یکی از مجتمع های مسکونی به کارآگاهان معرفی کردند.

این گونه بود که کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با کسب مجوزهای قضایی و در یک عملیات غافلگیرانه، وارد منزل متهم شدند و دختر ۵ ساله را به آغوش پدر و مادرش بازگرداندند. بدین ترتیب در حالی ۳۲ ساعت دلهره به پایان رسید که زوج جوان از شدت خوشحالی اشک در چشمان شان حلقه زده بود. این زن جوان که پس از انجام بازجویی های مقدماتی در پلیس آگاهی و اقرار به کودک ربایی، مقابل میز عدالت ایستاده بود به سوالات تخصصی و فنی بازپرس جعفری نیز پاسخ داد. او در تشریح جزئیات این ماجرا گفت: آن شب برای اولین بار حدود ساعت ۲۲ بود که طفل را به همراه مادرش در مانتوفروشی دیدم بعد از آن فهمیدم که مغازه داری دست کودک را گرفته و می گوید گم شده است، من هم کودک را از او گرفتم و گفتم من او را نزد پدر و مادرش می برم ولی مادر او را ندیدم. بعد از آن هم بدون آن که به نگهبانی مرکز تجاری یا پلیس اطلاع بدهم دختر خردسال را به منزلم بردم. آن دختر می گفت: در بولوار دکتر حسابی قاسم آباد ساکن هستند ولی من خانه آن ها را پیدا نکردم!!

چرا موضوع را به پلیس گزارش نکردی؟ نفهمیدم. غلط کردم!

هدف شما از بردن کودک به منزلتان چه بود؟ به خاطر عاطفه و دلسوزی، در واقع آن قدر شوهر سابقم مرا کتک زده بود که نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم! من از چند ماه قبل به صورت دوره گرد عطر می فروشم. آن شب هم برای فروش عطر به مرکز تجاری رفته بودم که آن دختر را دیدم!

چرا داخل مرکز تجاری به دنبال پدر و مادر کودک نبودید؟ البته یکی دو دقیقه گشتم ولی بعد فکر کردم که حتما بیرون از مرکز تجاری رفته اند.

اما شما در مکالمه تلفنی با یکی از بستگان نزدیکتان بیان کردید که دختر یکی از دوستانت را نگهداری می کنی؟ بله! چون می خواستم دختر را تحویل نیروی انتظامی بدهم!

ولی شما طبق تحقیقات پلیس قصد داشتید دختر را به خارج از شهر ببرید؟

من از دو روز قبل قصد رفتن به خانه پدرم را داشتم ولی نمی خواستم بچه را با خودم ببرم.

متاهل هستید؟ نه! از سال ۹۰ که از همسرم جدا شدم تنهایی زندگی می کنم البته من در ۱۸ سالگی ازدواج کردم ولی در زمان نامزدی از همسرم جدا شدم چرا که او معتاد بود و دست بزن داشت!

چرا در محل سکونت خودتان با نام دیگری زندگی می کنید؟ چون خانه را پسر خواهرم برای من اجاره کرد و مرا هم با نام دیگری می شناسند!

چه مدت کودک را نزد خودت نگه داشتی؟ ۳۲ ساعت! الان هم پشیمانم کاش این کار را نمی کردم …

شایان ذکر است: با صدور دستورات قضایی، این پرونده دیگر مراحل قانونی خود را طی می کند.