به گزارش کودک پرس ، کودکی در بدو تولد استعدادها و توانمندی های بالقوه ای داردکه در مسیر رشد و تکامل به تدریج ظهور و بروز پیدا می کند ؛ شناخت این توانمندی ها و پرورش استعدادها نیازمند به کارگیری روش های مطلوب است .
آی کیو و ای کیو دو اصطلاحی است که شاید هر پدر و مادری در فرآیند رشد و آموزش فرزندشان با آن آشنا شوند ؛ ضریب هوشی و هوش هیجانی بخصوص در چند دهه اخیر مورد توجه بیشتر متخصصان روانشناس و روان سنجان بوده است.
بسیاری از روانشناسان بر این اعتقادندکه شرایط محیطی از زمان شکل گیری نطفه تا اوان سنین کودکی ، نقش عمده ای در افزایش ضریب هوشی و هوش هیجانی دارد و بسیاری از خصایص اخلاقی و نوع زندگی کودک را در آینده مشخص می کند.
برخلاف باور عموم مردم ، ضریب هوشی صرفا بسته به ژنتیک نیست بلکه امروزه تحقیقات علمی نشان می دهد میزان آی کیو یا همان ضریب هوشی تا چند سال بعد از تولد و با فراهم آوردن شرایط محیطی ، قابل افزایش است.
بنابراین لازم است در ابتدا تعریفی از آی کیو و ای کیو ارائه شود تا تفاوت میان این دو قابل درک باشد.
محمد رضا مرادی روانشناس کودک و نوجوان تعریفی از این دو اصطلاح ارائه می دهد.
وی می گوید : مجموعه توانمندی های ذهنی هر انسان ، ضریب هوشی یا همان آی کیو است و برای سنجش میزان ضریب هوشی از آزمایش های استانداردی استفاده می شود.
این روانشناس کودک و نوجوان می افزاید : پس از انجام این آزمایش های استاندارد ، سن عقلی فرد مشخص می شود سپس سن عقلی را بر سن شناسنامه ای تقسیم و در عدد 100 ضرب می کنند تا ضرب هوشی به دست بیاید؛ بدین صورت میزان توانمندی های ذهنی فرد بدست می آید.
مرادی تاکید می کند : یافته های علم روانشناسی نشان می دهد ضریب هوشی تنها مشخصه موثردرظهور و بروز توانمندی های یک کودک به حساب نمی آید بنابراین اصطلاحی به نام ای کیو یا همان هوش هیجانی در کنار ضریب هوشی مطرح می شود.
وی درباره معنی ای کیو می گوید: هر فرد باید از هیجانات خود شناخت داشته باشد و این هیجانات را دررابطه با دیگران به کار ببرد به طور مثال برخی افراد روابط اجتماعی بالایی دارند و قابلیت کنترل هیجانات خود ، شناخت هیجانات طرف مقابل و تاثیرگذاری بر هیجانات دیگران را دارند.
به گفته این روانشناس کودک و نوجوان ، سنجش هوش هیجانی و ضریب هوشی از سه سالگی امکانپذیر است اما از بدو تولد تقویت ضریب هوشی و هوش هیجانی با به کارگیری روش هایی امکانپذیر است.
مراحل افزایش ضریب هوشی و هوش هیجانی در کودکان
مرادی تاکید می کند : رشد ذهنی کودکان به صورت مرحله ای انجام می شود و در هر مرحله راهکارهایی برای افزایش ضریب هوشی وجود دارد به طور مثال از بدو تولد تا دو سالگی ،کودک در مرحله ای به نام حسی حرکتی قرار دارد.
وی معتقد است : در این مرحله باید امکاناتی برای تقویت حواس پنجگانه کودک فراهم شودزیرا با تقویت حواس پنجگانه و حرکت کودک قوای ذهنی او رشد می کند.
این روانشناس کودک و نوجوان ادامه می دهد : مرحله بعدی مرحله پیش عملیاتی است و در این مرحله کودک دو تا هفت سال دارد.
مرادی بر این باور است که در مرحله پیش عملیاتی ، بازی ها اهمیت فراوان دارد زیرا کودک متناسب با سن خود سوالاتی در ذهن دارد؛ چنانچه بازی هایی متناسب با سنش در اختیار کودک قرار بگیرد ضریب هوش اوافزایش پیدا می کند.
وی می افزاید: مرحله سوم مرحله عملیات عینی است و کودک در این مرحله هفت تا 11 سال دارد.
به گفته این روانشناس کودک و نوجوان در این مرحله صرفا شکوفایی هوش امکانپذیر است و امکان افزایش ضریب هوشی وجود ندارد.
مرادی تصریح می کند : پس از مرحله عملیات عینی ، مرحله شناختی است که همزمان با بلوغ کودک رخ می دهد؛ در این مرحله صرفا امکان افزایش اطلاعات و مهارت ها از طریق آموزش در مدرسه وجود دارد.
وی تاکید می کند : بنابراین از بدو تولد تا پایان دو سالگی و از دو تا هفت سالگی بهترین زمان برای افزایش ضریب هوشی است و بعد از این مرحله صرفا افزایش دانش ، بینش و قدرت قضاوت امکانپذیر است که جز مراحل فراشناختی است.
این روانشناس کودک و نوجوان در توضیح سن عقلی می گوید: برخی از کودکان برخلاف سن شناسنامه ای خود مهارت ها و توانمندی های بالاتری دارند به طور مثال کودکی هفت سال دارد اما از نظر فهم و توانمندی نه ساله است؛ سن عقلی به وسیله ابزارها و آزمایش هایی قابل ارزیابی است.
مرادی تاکید می کند : عوامل متفاوتی ، بر رشد ذهنی و شناختی کودک تاثیرگذار است بنابراین ضریب هوشی ، هوش هیجانی ، وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، حمایت خانواده، نوع بازی های کودک ، آموزش دریافتی و مدرسه بر چگونگی رشد کودک موثر است.
وی می افزاید : چنانچه فردی ضریب هوشی کمی دارد با تقویت هوش هیجانی می تواند زندگی بهتری در آینده داشته باشد اما صرفا تاکید بر یک یا دو عامل نمی تواند تعیین کننده کیفیت تحصیل و زندگی کودک باشد.
این روانشناس کودک و نوجوان تاکید دارد : چنانچه مجموع عوامل ذکر شده مطلوب باشد می توان زندگی بهتری برای کودک در آینده متصور بود.
مرادی درباره سنجش ای کیومی گوید: با آزمایش های مشخصی می توان هوش هیجانی یا ای کیو یک کودک را سنجید؛ راهکارهای تقویت هوش هیجانی نیز به صورت مرحله ای انجام می شود.
وی ادامه می دهد: یک کودک در مرحله اول باید از هیجانات خود شناخت پیدا کند سپس چگونگی شناخت هیجانات دیگران را می آموزد بنابراین این کودک می تواند در موقعیت های مختلف خودش را کنترل کند و در مواقع نیاز بر احساسات دیگران نیز تاثیر بگذارد.
این روانشناس کودک و نوجوان می افزاید : روانشناس و مربی با تجربه مرحله به مرحله هوش هیجانی کودک را تقویت می کند و اوج سن تقویت هوش هیجانی کودک دوره قبل از دبستان یعنی ازلحظه تولد تا سن شش سالگی است.
نقش والدین در افزایش ضریب هوشی و هوش هیجانی
مرادی تاکید می کند: در فرآیند رشد کودک، خانواده مهم ترین رکن است و چنانچه به درستی به وظایف اساسی خود عمل کند می تواند موجب رشد ذهنی مناسب فرزند خود شود.
به گفته وی ، چنانچه پدر و مادر با یکدیگر رفتار خوبی داشته باشند و یا در برهه های مختلف زمانی احساسات خود را بیان کنند؛ توانایی تاثیرگذاری بر روی احساسات کودک را دارند.
این روانشناس کودک و نوجوان با ذکر مثالی می گوید: کودک نقاشی خود را پاره کرده است و مادر به او می گوید” تو عصبانی بودی که نقاشی خود را پاره کردی” بنابراین کودک به احساس خود یعنی عصبانیت آگاهی پیدا می کند.
مرادی با ذکر مثال دیگری توضیح می دهد: اگر پدر و مادر بگویند” من امروز ناراحتم که تو غذا نخوردی” به کار بردن این جمله یا جملاتی از این دست بر روی هیجانات کودک تاثیرگذار است.
وی با اشاره به نقش والدین در افزایش و تقویت ضریب هوشی کودک می گوید: زمانی که یک نوزاد به دنیا می آید مراحل رشد او از نظر زیستی و ذهنی برنامه ریزی شده است پس والدین باید اجازه بازی کودک متناسب با سنش را بدهند بنابراین او بنا بر سن خود بازی هایی را انجام می دهد و والدین نباید با دخالت های بی جا و امر و نهی های مداوم رشد کودک را تحت تاثیر قرار بدهند.
این روانشناس کودک و نوجوان می افزاید : در حین این بازی ها کودک از هوش هیجانی و روانشناختی خود استفاده می کند اما اگر پدر و مادر مدام با یکدیگر درگیر باشند، وسایل بازی فرزندشان را فراهم نکنند و اجازه تجربه و شناخت به کودک ندهند به تدریج کودک آسیب خواهد دید.
نحوه اعتماد به موسسات مطرح در زمینه تقویت مهارت های شناختی و افزایش ضریب هوشی
در صورتی که والدین تمایل دارند تقویت قوای شناختی و ذهنی فرزندشان تحت نظر روانشناس و در قالب برنامه های موسسات انجام شود باید نکاتی را در نظر بگیرند که این روانشناس به چند نکته در این زمینه اشاره می کند
مرادی می گوید: فردی که در این موسسات بر روی تقویت قوای ذهنی و شناختی کودک کار می کند باید متخصص باشد بنابراین تحصیلات و مهارت در این زمینه اهمیت زیادی دارد و افراد صرفا با گذراندن دوره هایی نمی توانند قابل اعتماد باشند.
وی ادامه می دهد : بنابراین تحصیلات مشاور باید روانشناسی کودکان باشد و سایر گرایش ها در حیطه روانشناسی همانند تحصیل ، خانواده و شغل نمی تواند به افزایش ای کیو و آی کیو کودک کمک کند.
این روانشناس کودک و نوجوان می گوید: تقویت این مهارت ها زمان بر است به طور مثال برای افزایش ضریب هوشی کودک برنامه ریزی دو ساله نیاز است بنابراین چنانچه موسسه ای وعده افزایش ضریب هوشی کودک ظرف مدت دو یا سه هفته را می دهد ادعایی غیر واقع وغیر علمی مطرح می کند.
مرادی ادامه می دهد: علاوه بر آن برخی از موسسات ادعای تقویت هوش هیجانی کودک را بعد از سن شش سالگی دارند این در حالیست که حداکثر اثر گذاری بر هوش هیجانی کودک تا سن شش سالگی است.
به گفته این روانشناس ، خانواده باید در این فرآیند همکاری داشته باشدبدین صورت که برنامه ها و تکالیف خانگی به آنان داده می شود تا با فرزندشان در خانه تمرین داشته باشند.
وی می افزاید : بنابراین چنانچه موسسه ای برنامه ای در اختیار خانواده قرار نمی دهد وادعا می کند صرفا با حضور چند روزه کودک ، وی به مرحله ای از شکوفایی مهارت ها و تقویت ضریب هوشی خواهد رسید؛ این موسسه صلاحیت لازم را در این زمینه ندارد.
این روانشناس کودک و نوجوان می گوید: با در نظر گرفتن مجموعه این عوامل خانواده می تواند موسسه مورد نظر را ارزیابی کندو با ارائه برنامه موسسه به یک متخصص روانشناس میزان کاربرد و اثرات آن را بفهمد.
مرادی تاکید می کند: خانواده باید برنامه مورد نظر شامل روش ها و مدت زمان اعمال این روش ها را از موسسه مورد نظر درخواست کند و چنانچه موسسه ای برنامه مدونی نداشته باشد، مورد اطمینان نیست.
آزمایش های هوش مدارس و چالش های آن
این روانشناس کودک و نوجوان تاکید می کند: آزمایش هایی که در مدارس تحت عنوان آزمایش هوش گرفته می شود، استاندارد نیست
مرادی ادامه می دهد: این آزمایش ها ، آزمون های خودساخته ای است که برای سنجش توانمندی ها و مهارت های کودک انجام می شود این در حالیست که آزمایش استاندارد هوش صرفا برای میزان سنجش ضریب هوشی کودک است.
وی می افزاید: این آزمایش ها بین المللی و استاندارد است و متخصص روان سنج یا روانشناس باید آن را انجام دهد بنابراین چنانچه فردی با ورود به مدرسه قصد انجام آزمایش هوش از دانش آموزان را دارد؛ شخص مورد نظر قطعا کلاهبرداری بیشتر نیست.
این روانشناس کودک و نوجوان در توضیح ادعایش می گوید : هیچ دلیلی ندارد بدون پیش زمینه یا مسئله ای از کودک یا دانش آموز آزمایش هوش گرفته شودزیرا آنان روال طبیعی رشد خود را طی می کنند.
مردای می افزاید: تنها از دو دسته کودک باید تست هوش گرفته شود ؛ کودکی که توانمندی کمی دارد و نیاز به تغییر برنامه دارد و کودکانی که توانمندی بالایی دارند ونیازمند اعمال تغییراتی در برنامه خود هستند.
وی با ابراز تاسف می گوید: برخی از ناآگاهی افراد سو استفاده می کنند؛ این مسئله چندان اهمیت داردکه حتی اگر فردی به درمانگاه روانشناسی مراجعه کند و بی دلیل بخواهد از فرزندش آزمایش هوش بگیریم باید علت درخواست وی مشخص باشد.
این روانشناس کودک و نوجوان می افزاید: بنابراین به هیچ وجه و بی دلیل نباید از کودک آزمایش هوش گرفته شود زیرا علمی و مورد تایید نیست؛ به علاوه آزمون هوشی هم که در اختیار همگان باشد از رده خارج است و قابل استناد نیست.
مرادی تاکید می کند: آزمون هوش نمی تواند تعیین کننده علایق کودک یا دانش آموز برای انتخاب شغل در آینده باشد وبایددر زمان مشخص آزمون رغبت سنجش شغلی از دانش آموز گرفته شود.
یک کودک روند طبیعی رشد خود را در شرایط عادی و تحت نظارت و توجه والدین طی می کند بنابراین حساسیت بیش از اندازه پدر و مادر در این زمینه نه تنها باعث تقویت ذهنی و شناختی کودک نمی شود بلکه او را از مسیر رشد طبیعی خود نیز دور می کند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
ارسال دیدگاه