به گزارش کودک پرس ، وقتی در آپارتمان را بستم و آمدم روی پله ها که پاشنه کفشم را بکشم بالا دو تا از خانم های همسایه داشتند با هم صحبت می کردند.
اولش زیاد توجه نکردم و فقط یک سلام کردم. آن دو آنقدر سرشون گرم صحبت بودند که متوجه حضور من نشدند. صحبت هایشان ناخودآگاه توجه من را نیز جلب کرد.
اولی می گفت: بیچاره بچه هاش چه گناهی کردند که باید زیر دست این و اون بزرگ بشن؟
دومی هم می گفت: آره بخدا، عرضه نداشت زندگیشو جمع و جور کنه و گرنه دو بار ازدواج نمی کرد و بعدشم الان این وضع زندگیش باشه.
فهمیدم که دارند درباره همسایه طبقه بالایی صحبت می کنند که در آستانه طلاق از همسرش است و زندگی متلاطم و نا آرامی دارد. بعد از ظهر کمی زودتر خانه آمدم و اتفاقا دختر همسایه طبقه بالایی را دیدم که کمی بالاتر از خانه از خودرو یک جوان پیاده می شود و اصرار داشت که کسی آنها را نبیند.
رفتم خانه و از مادرم حال و احوال همسایه طبقه بالایی را پرس و جو کردم. جواب نصفه نیمه ای شنیدم و با کلی غر و لند شروع کرد که «معلوم نیست اینجا رو با کجا اشتباه گرفتن؟ اصلا رعایت نمی کنه». به مادرم گفتم «چی شده مگه؟؟» جوابم را نداد و رفت…
فردای آن روز وقتی از خانه راهی اداره شدم دیدم همسایه بالایی در حال خارج کردن خودرویش از پارکینگ است. سریع سلام کردم و زدم بیرون. چند دقیقه بعد با خودرو آمد کنارم و اصرار کرد که تا یک مسیری من را برساند. اولش تعارف کردم اما به خاطر اینکه هوا سرد بود سوار شدم.
گفت: دخترم کجا میری برسونمت؟
گفتم: خانم رفعتی من تا ایستگاه مترو مزاحمتون میشم.
گفت: مزاحمت چیه من هر روز مسیرم همینه.
گفتم: کجا مشغول هستید؟
گفت: من مشاور هستم. مشاور دانش آموزان در مدرسه.
از تعحب داشتم شاخ در می آوردم و در ادامه مسیر با خودم فکر می کردم چطور میشود کسی که وظیفه هدایت و مشاوره دانش آموزان و دختران جوان را دارد، خودش برای حل مسایل کوچک و بزرگ زندگی اش به مشاوره نیاز داشته باشد؟ و از حل بدیهی ترین مشکلات خود و خانواده اش عاجز مانده باشد.
اگر چه مشاوره در کشور ما بویژه در نام، آموزشی جدی گرفته نمی شود و در آخرین رتبه های اهمیت است اما در نظام آموزشی جهان چنان اهمیت و جایگاهی دارد که پیش از آموزش قرار داد و در واقع پیشانی نظامی آموزشی کشورهای پیشرفته است.
مشاوران در اصل نقش هدایتگری و موثر در سرنوشت تک تک افراد دارند و تاثیر این نقش در نظام آموزشی و در مدارس هزاربار بیشتر می شود. در واقع این مشاوران هستند که می توانند با توصیه های دقیق و علمی و کارشناسی سرنوشت دانش آموزان رقم بزنند و بیشتر از هرکسی می توانند مدارس و خانواده ها را به بستر و الزامی برای پیشرفت دانش آموزان و جوانان تبدیل کنند.
متاسفانه در یک نگاه کلی به راحتی می توان فهمید در نظام آموزشی کشور ما مشاوران یا به کلی فاقد چنین صلاحیتی هستند و یا اگر در این زمینه کارشناس باشند به لحاظ ساختار نظام آموزشی بیشتر جنبه رفع تکلیف و تزئینی دارند.
عدم حساسیت در انتخاب مشاوران، اختصاص یک مشاوره برای چندین مدرسه، تخصیص ساعاتی محدود به دانش آموزان و نداشتن صلاحیت و علم کافی مشاوران از عواملی است که این مهمترین عامل تاثیر گذار در فرایند آموزشی جوانان را به چرخه ایی بی اثر و نامحسوس تبدیل کرده است.
نخستین سوال این است که چرا نیروهای مازاد، بی تجربه و گزینش نشده و بی صلاحیت در امور مشاوره بکارگیری می شوند؟ سئوالی که ابوالقاسم عیسی مراد مدیرکل سابق اصول تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش به آن اینگونه پاسخ می دهد: حوزه مشاوره کار تخصصی است و در آموزش و پرورش نیاز مبرم به افراد متخصصی داریم که مدرک مربوطه داشته باشند ولی متاسفانه تعداد مشاورین بسیار کمتر از نیاز است درواقع ما صدهزار مدرسه داریم و تنها 15 هزار مشاور، و همین کمبود نیرو باعث شده است مشاورینی منصب شوند که تخصص لازم را ندارند.
عیسی مراد افزود: راهکاری که ارائه می شود آوردن نیروهای متخصص، آموزش مشاورین و پاسخ به نیاز صد هزار مدرسه که متاسفانه هیچ یک از این اتفاق ها در حد قابل قبول رخ نداده است.
دومین سوال این است که چرا یک سیستم نظارتی دقیق بر فعالیت مشاوران نظارت نمی کند؟ مدیرکل سابق اصول تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال گفت: در این راستا اداره کل مشاوره مسئولیت نظارت بر مشاورین را دارد اما گاهی آنطور که باید صورت نمی گیرد.
برای نگاهی کلی تر به این موضوع باید گفت بسیاری از ساختارها و فرایندهای موجود، در چارچوب قوانین و مقررات دست و پا گیر محصور شده و بسیاری از دستورالعملها و ابلاغهای قانونی به مانعی برای انجام دقیق مشاوره های موثر و علمی تبدیل شده است .
نوجوانان و جوانانی که در تلاطم دوران جوانی دائم در حال سعی و خطا هستند و در بسیاری از موارد دچار تصمیمات آنی و احساسی می شوند نیازمند مشاورانی ورزیده و متخصص هستند تا با هدف گذاری دقیق و ایجاد بسترهای لازم ضمن دفع خطرات احتمالی و موانع موجود در مسیر زندگی جوانان، آنان را بر اساس استعدادهای تخصصی به مسیر واقعی هدایت کنند و آفات موجود در این زمینه را نیز شناسایی و گوشزد کنند.
به عقیده جامعه شناس ها بسیاری از بزه های موجود در جامعه ناشی از نبود یک مشاوره دقیق و به هنگام است و از نظر روانشناسان مشاوره دقیق و تخصصی می تواند حتی در روان و شکل گیری رفتارهای نسل بعدی نیز تاثیرگذار باشد و می تواند بسیاری از هنجارهای رفتاری یک جامعه را تغییر و اصلاح کند.
قاسم قاضی روانشناس در این این ارتباط به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: مشاوره در هر سنی تاثیرات خاص خود را دارد ولی این تاثیرات در سنین نوجوانی که 10 تا 17 سال تعریف می شوند بخاطر ویژگی های خاص این افراد به مراتب بیشتر می شود. از ویژگی ها و مشکلات این سنین می توان به مخالف بودن با ارزش های پدر و مادر، استقلال طلبی و ستیزه جویی اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: اهمیت مشاوره افراد در این سنین بسیار زیاد است و با توجه به میزان خودکشی و ترک تحصیل متاسفانه به درستی مشاوره نمی شوند.
یکی از دوستان که از سفر فرنگ برگشته بود می گفت در مدارس اروپا قبل از اینکه به حساب و هندسه و دروس تعلیمی بپردازند؛ کودکان بر اساس نیاز از یک ماه تا یکسال در اختیار مشاوران قرار می گیرند و در این مدت بسیاری از والدین از اینکه فرزندان خود را به تئاتر و سینما نمی برند ماخذه می شوند. او می گفت والدین حتی از اینکه بیشتر از 3 روز در جمع با خانواده غذا نمی خورند بازخواست می شوند.
جوانان و نوجوان این سرزمین سرمایه واقعی و با ارزشترین دارایی مملکت هستند. نیروهای انسانی که بالقوه می توانند موتور محرک توسعه، پیشرفت و اقتدار کشور باشند در صورت هدایت ناصحیح، به معضل و ناهنجاری های بزرگ تبدیل می شوند واین مهم تاثیر غیر قابل مشاوره و هدایت از سنین کودکی تا جوانی است.
ارسال دیدگاه