دو فیلم درخشان از یک کارگردان در بیست‌ودومین دوره جشنواره

به گزارش کودک پرس ، بیست و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان سال 1387 در کرمان برگزار شد و تاریخ برگزاری آن از اردیبهشت ماه به یکم تا پنجم تیر ماه جا به جا شد. از میان فیلم های خارجی این دوره که جوایزی هم کسب کرده اند، می توان به «آواز پرنده ها» از کشور اندونزی ساخته جان درانتائو، «برای همه تیله ها» از کشور کانادا ساخته کریس بوث و «سرخ همچون آسمان» از کشور ایتالیا به کارگردانی کریستیانو بورتوئه اشاره کرد. در کنار این آثار می توان به فیلم هایی از سینمای کشورمان همچون «هامون و دریا» به کارگردانی ابراهیم فروزش، «جعبه موسیقی» ساخته فرزاد موتمن، «به خاطر خواهرم» ساخته حجت الله سیفی و «زمانی برای دوست داشتن» اثر ابراهیم فروزش اشاره کرد. حضور دو فیلم از یک فیلمساز (فروزش) در بخش های رقابتی این جشنواره، از اتفاقات نادری است که به ندرت رخ می دهد و جشنواره بیست و دوم از این حیث یک استثنا به حساب می آید.

«هامون و دریا» به لحاظ داستانی و ساختار فنی، شباهت های زیادی به فیلم هایی دارد که زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متولی ساخت آن بود. فروزش در این فیلم به سراغ داستانی عاشقانه در دل کویر رفته و از علاقه پسری نوجوان(هامون) که دوتار می زند و دخترعمویش را «دریا» صدا می زند، حکایت می کند. .هامون که با مادربزرگ پیرش زندگی می کند، زمانی که با بیماری دریا مواجه می شود، برای به دست آوردن داروی مورد نیاز به آب و آتش می زند.

رد شدن از کویر با همه خطرات ریز و درشت اش، هامون را به چالشی بزرگ فرا می خواند تا علاقه اش را به دریا ثابت کند. فروزش به خوبی از بیماری دریا برای رساندن فیلم به نقطه عطف نخست فیلمنامه بهره گرفته و هامون را وارد ماجرایی می کند که می تواند برای تماشاگر جذاب باشد. نیمه دوم فیلم که کشدار و طولانی هم از کار درآمده، اختصاص به سفر هامون و دوستانش در کویر دارد که جز چند لحظه درخشان صحنه ویژه ای برای تماشاگر ندارد. فروزش از همان سالی که فیلم ستایش شده «کلید» را با دو کودک یک و چهار ساله ساخت، ثابت کرد که در بازی گرفتن از بچه های نابازیگر چه استعداد فوق العاده ای دارد. او در هامون و دریا نیز همین کار را تکرار کرده و بازی درخشانی از مهران گل محمدزاده در نقش هامون گرفته و در نواختن دوتار هم استعداد خاصی دارد.

 پرداختن به مضامین ماورایی، یکی از وسوسه های همیشگی سینماگران در اقصی نقاط جهان است که قاعدتا سینماگران ایرانی هم از آن مستثنا نیستند اما معدود نمونه های ساخته شده در این موضوع هم چنگی به دل نزده و به ندرت هم مورد توجه مخاطبان میلیونی قرار گرفته اند. «جعبه موسیقی» یکی از این فیلم ها است؛ با این تفاوت که مسعود احمدیان که فیلمنامه این فیلم را نوشته سراغ مضامین دینی هم رفته و آن را با فضای ماورایی فیلم تلفیق کرده است. علی نوجوان سیزده ساله ای که مادرش را به تازگی از دست داده و وضع روحی مناسبی هم ندارد، روزی با فرشته ای آشنا می شود و از همان روز زندگی اش شکل دیگری به خود می گیرد. موتمن در خلق فضای ماورایی فیلم خود تا حدود زیادی موفق عمل کرده و در پرده نخست فیلم اش هم قصه را به خوبی جلو برده و مخاطب را با فیلم همراه می کند اما از نیمه کار به بعد، فیلم با مشکلات زیادی رو به رو شده و با لکنت پیش می رود که بخشی از آن به فیلمنامه و بخشی دیگر به کارگردانی موتمن بازمی گردد. انتخاب رامبد جوان برای ایفای نقش فرشته هم با توجه به سابقه بازیگری او، انتخاب جسارت آمیزی است که تا حدود زیادی هم به بار نشسته. همچنین ارسلان قاسمی با نقش علی کاملا چفت شده است. «جعبه موسیقی» در این دوره از جشنواره موفق به کسب دو دیپلم افتخار برای بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی و نیز برنده پروانه زرین هیات داوران برای بهترین فیلم و کارگردانی شد.

فروزش در فیلم «زمانی برای دوست داشتن» کاملا متفاوت با «هامون و دریا» عمل کرده و قصه مورد علاقه اش را با ترکیبی از بازیگران حرفه ای و آماتور ساخته و روانه پرده نقره ای کرده است. وی در این فیلم سراغ خانواده ای چهارنفره از طبقه متوسط جامعه رفته و تمرکز خود را بر پسر کم سن و سال معلول این خانواده گذاشته است. پدر خانواده در یکی از شرکت های اقماری جنوب کشور کار می کند و در همان چند روزی که در تهران حضور دارد، رابطه گرمی با پسر معلول خود نداشته و برعکس با پسر دیگرش رفتار بهتری دارد. درست برخلاف مادر که حامی پسر معلول خود بوده و محبت بیشتری نثار او می کند.

بخش مهمی از قوت فیلم هم به رابطه میان اعضای خانواده به خصوص دو برادر باز می گردد که باورپذیری فوق العاده ای در آن موج می زند اما برگ برنده فروزش در این فیلم، قهرمان آن است که با وجود همه مشکلات جسمی و ذهنی اش دست از تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران از خانواده تا جامعه برنداشته و امیدوارانه پیش می رود. علی شادمان که با فیلم «میم مثل مادر» به مخاطب معرفی شده و در سال های بعد هم بازیگری را به شکل جدی ادامه داده، بازی درخشانی را در نقش پسر این خانواده ارائه کرده است. محسن تنابنده هم در کنار نگین صدق گویا به گونه ای عمل کرده اند که به باور تماشاگران خود می نشینند. «زمانی برای دوست داشتن» در بخش سینمای ایران، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان(علی شادمان) و در بخش بین الملل نیز پروانه زرین بهترین فیلم را از آن خود کرده است.

منبع: تسنیم