دعوت اسلام به تحقیق و پرسشگری من را جذب کرد

آزاده نوجوان رهیافته تاجیکستانی و از ارامنه ارتدوکس است که مانند بسیاری دیگر از رهیافتگان به واسطه اینترنت و فضای مجازی با اسلام آشنا شده است؛ آشنایی‌ای که وی را تا شناخت کامل و گفتن شهادتین پیش برد و باعث تشرف به دین مبین اسلام گردیده است.

به گزارش کودک پرس ، آزاده نوجوان رهیافته تاجیکستانی و از ارامنه ارتدوکس است که مانند بسیاری دیگر از رهیافتگان به واسطه اینترنت و فضای مجازی با اسلام آشنا شده است؛ آشنایی‌ای که وی را تا شناخت کامل و گفتن شهادتین پیش برد و باعث تشرف به دین مبین اسلام گردیده است. به همراهی انجمن شهید ادواردو آنیلی (تازه‌مسلمانان) با این بانوی تازه‌مسلمان گپ‌وگفت کوتاهی داشتیم.

چطور شد که به اسلام گرایش پیدا کردید؟
قبل از این در کشوری اسلامی زندگی می‌کردم و کم و بیش با عقاید مسلمانان آشنا بودم، اما می‌دیدم در فضای مجازی هر روز تعدادی مسلمان می‌شوند حتی از خداناباوران و دانشمندان آتئیست یا مسیحیان. برایم عجیب بود که چرا دانشمندان غربی باسواد بین این ادیان مختلف، اسلام را انتخاب می‌کنند برای همین درباره اسلام در سایت‌های اسلامی مثل سایت رهیافته به تحقیق و مطالعه پرداختم. چیزی که توجهم را بیشتر جلب کرد بحث اختیار در پذیرش عقیده در اسلام بود؛ همین‌ها زمینه گرایشم به اسلام را ایجاد کرد.

به غیر از اینترنت، کتاب هم خواندید؟
بله؛ وقتی وارد فضای مجازی شدم، سؤالات زیادی داشتم. به من کتاب «اسلام در یک نگاه» از آیت‌الله مکارم شیرازی را معرفی کردند. کتاب‌های اعتقادی ایشان را دوست دارم و دنبال می‌کنم. کتاب «تاریخ پیامبر اسلام» از آقای سبحانی را هم خواندم؛ البته کتاب‌ها به صورت نرم‌افزار و پی. دی. اف بود، چون اصلاً امکان خرید و نگهداری کتاب در خانه برایم نبود و در شرایط سخت تحقیق کردم.

مفهوم این کتاب‌ها برای شما سخت نبود؟
اتفاقاً خیلی سنگین بود؛ گاهی شبهات زیادی هم برایم ایجاد می‌شد به طوری که از تحقیق دلسردم می‌کرد، اما ناامید نمی‌شدم سعی می‌کردم افراد مطمئنی پیدا کنم و سؤالاتم را بپرسم.

این افراد چه کسانی بودند؟
زمانی که به تهران آمده بودیم یعنی تقریباً چهار سال پیش اوایلی که شروع به خواندن کتاب‌ها کردم از محله مسیحیان تهران کوچ کردیم. تقریباً بین مسلمانان بودیم آنجا با خانواده‌ای آشنا شدم که دختر آن‌ها چند سال از من بزرگ‌تر بود. او فهمید دنبال چه هستم و برای همین یکی از اقوامشان را که حوزوی و مجتهد بود معرفی کرد. حدود یک سال و نیم با او گفت‌وگو می‌کردم تا شبهاتم رفع شود.

چه چیز اسلام برای شما جذاب‌تر بود؟
دعوت اسلام به تحقیق و پرسشگری در دین برای من خیلی جالب بود، چون مسیحیت دقیقاً نقطه مخالف این تفکر اسلام است. در کتاب مقدس آمده زمانی که آدم از درخت حیات خورد از بهشت رانده شد. خداوند به او گفت: اگر بماند و از درخت شناخت نیک و بد بخورد همانند ما می‌شود همه چیز را می‌فهمد و تشخیص می‌دهد! این اندیشه کتاب مقدس به مسیحیان یاد می‌دهد بین بهشت و تفکر یکی را انتخاب کنند و اینکه باید اول ایمان بیاوریم، اما اسلام می‌گوید اول باید تفکر و تحقیق کنیم بعد ایمان بیاوریم.

کی و چطور شهادتین گفتید؟
دوم خرداد امسال به کمک یکی از استادان فضای مجازی به اسم خالد سیاحی استاد گروه انصارالعقیده فی اهواز شهادتین گفتم. ایشان خواند و من تکرار کردم.

از زمانی که مسلمان شدید چه تغییری در شما ایجاد شده است؟
الگو‌های رفتاری من تغییر کردند در نتیجه رفتار‌های من مثبت شد. حضرت عیسی (علیه‌السلام) در کتاب مقدس انسانی است که بسیار خشن با مادرش صحبت کرده، اما همین شخص در قرآن بسیار تکریم شده یا حضرت مریم که در قرآن سوره‌ای به اسمش است وقتی داستان‌های قرآنی درباره ایشان و حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و رفتار‌های نیکشان را می‌خوانم الگو می‌گیرم که آرام و خوش‌برخورد باشم.

چه چیزی در مسیحیت برای شما سخت بود؟
گناه غریزی یا همان گناه نخستین؛ البته تا قبل از این‌که قرآن بخوانم این اعتقاد مسیحیت برایم آزاردهنده نبود. به باور مسیحیت به خاطر خطای حضرت آدم و حوا، تمام بشر و زمین گناهکار شدند و انسان متولد شده چه گناهی بکند چه نکند به گناه ارثی مبتلا است؛ گناهی که فقط با ایمان به مسیح پاک می‌شود، چون عیسی فدای گناهان ما شد؛ می‌گویند خدا پسر خودش را فرستاد که خونش ریخته و زمین پاک شود؛ در حالی که اسلام می‌گوید این غلط است که یک نفر به خاطر گناه فرد دیگری در هزار سال قبل گناهکار باشد. انسان تا زمانی که خطایی نکند قلبش مثل لوح سفید است و گناهی ندارد. گناه هیچکس را هم پای دیگری نمی‌گذارند. قطعاً کسی که در مسیر هدایت و تحقیق قرار گرفته باشد این سخن اسلام به دلش می‌نشیند و از عقاید باطل مسیحیت بیزار می‌شود.

به نظر شما اگر والدینتان متوجه تغییر دین شما شوند چه واکنشی نشان می‌دهند؟
پدرم به امام حسین (علیه‌السلام) علاقه خاصی دارد. چند بار هم به کربلا رفته است. از وقتی ایران آمدیم مادرم خیلی تحت تأثیر دسته‌های عزاداری عاشورا قرار گرفته است. اگر قبلاً بود شاید خیلی سفت و سخت مقابل من می‌ایستادند. نمی‌دانم، اما فکر می‌کنم اگر بفهمند با کمی آرامش رفتاری از من و دلایلی عقلی و مقایسه‌هایی منطقی، در این باره منطقی برخورد کنند.

خانواده شما خانواده مقیدی به مسیحیت هستند؟
معمولی، اما خودم خیلی به دستورات مسیحیت مقید بودم.

از اینکه بعد از مسلمان شدن تنها هستید نمی‌ترسید؟
اوایل کمی احساس غربت داشتم. دلم می‌خواست یکی کنارم باشد تا از احساساتم نسبت به دین و مذهبم برایش بگویم، اما هیچکس نبود. از وقتی با قرآن انس گرفتم کم کم وضعیتم بهتر شد.

الهام‌بخش‌ترین شخصیت در مسلمان شدن شما چه کسی بود؟
حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه‌السلام) زیرا این بزرگان اشخاصی هستند که با خواندن شجاعت اندیشه و سخن‌هایشان به تمامی نیاز‌های چندگونه ما پاسخ داده می‌شود.

چه تعدادی از مردم تاجیکستان مسیحی هستند؟
بزرگ‌ترین گروه آن‌ها پروتستان‌های انجیلی هستند که حدود ۳ هزار نفرند.

با کدام آیه قران بیشتر مأنوس هستید؟
آیه ۲۸ سوره الرعد (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ). خیلی وقت‌ها که می‌ترسم و احساس غریبی می‌کنم سریع این آیه به ذهنم تداعی می‌شود که یاد خدا آرامبخش قلب است و قلب با یاد خدا آرام می‌گیرد. همین خدایی که دست من را گرفت از انحرافات بیرونم کشید به من می‌گوید نگران نباش. به یاد من باشی قلبت آرام می‌شود و ترس تو می‌ریزد.

نماز خواندن به شیوه اسلامی چه حسی داشته است؟
اولین نمازم، نماز صبح بود. آن شب تا خود اذان خوابم نبرد. هیجان و استرس همه وجودم را گرفته بود. چند دقیقه قبل از اذان وضو گرفتم، در اتاق را قفل کردم و آماده شدم. اذان که به صورت آنلاین از گوشی تلفنم گفته شد یکدفعه همه وجودم لرزید. اشک‌هایم قطره قطره روی صورتم می‌آمد. خیلی حس قشنگی بود. شروع کردم به نماز خواندن. انگار بعد از چندین سال دینداری این اولین باری بود که با خدا حرف می‌زدم. حس می‌کردم واقعاً خدا حرف‌های من را می‌شنود.

نماز سخت نبود؟
در ابتدا انجام احکام اسلامی مقداری سخت است، اما دوستان مسلمانم برایم آموزش‌هایی می‌فرستند که به لطف خدا کم‌کم در حال یادگیری هستم. اشتیاقم نماز خواندن و حفظ کلمات آن را راحت کرده است؛ البته در تلفظ مشکل دارم که تحت آموزش هستم. به امید خدا درست بشود.

تا حالا روزه گرفته‌اید؟
بله؛ چند روز به ماه رمضان مانده بود که شهادتین گفتم و مانند سایر مسلمانان روزه گرفتم. وقتی می‌دیدم که اسلام به فکر سلامت خانواده است و روزه چه خاصیت‌هایی برای سلامتی دارد بیشتر به انتخابم مطمئن شدم.

حالا که مسلمان شده‌اید قاعدتاً به عنوان یک بانوی مسلمان باحجاب هستید؛ این برای شما دردسرساز یا مشکل نیست؟
از آنجایی که در کشوری اسلامی زندگی می‌کنم کسی نمی‌تواند با حجاب من مخالفت کند، اما این‌که از قبل حجابم بهتر و کامل‌تر شده اطرافیان تعجب می‌کنند. از این نظر تا حالا دردسری برایم وجود نداشته است؛ نه از طرف خانواده و نه کس دیگری. به نظر من حجاب حس آرامش و امنیت و والا بودن را به یک زن می‌دهد که دلچسب است. یک خانم با پوشش خودش ثابت می‌کند ارزشش بالاست و معمولاً همه چیز‌های باارزش در پوشش هستند.

 

با کدامیک از اهل بیت (علیهم‌السلام) بیشتر ارتباط برقرار می‌کنید؟‌

نمی‌شود اسم یکی را به تنهایی برد، چون اهل بیت کلهم نور واحد هستند، اما من با حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) بیشتر انس و ارتباط می‌گیرم؛ وقتی از فداکاری‌ها و مظلومیت ایشان می‌خوانم که چطور از همسرشان دفاع و خودشان را وقف و فدای مولایش کردند و این را هم به فرزندانش آموخت تحت تأثیر قرار می‌گیرم. ایشان نمونه کامل حیا، عفت و سرمشق زنان هستند که یاد بگیرند چطور با همسران خودشان رفتار کنند. همیشه داستان‎هایی از همسرداری و خانه‌داری حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) می‌خوانم که نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای غیرمسلمانان هم می‌تواند الگو باشد، اما فضیلت‌های ایشان فقط این نیست. زبان من قاصر از وصف فضایل و شخصیت والای حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) است.

 

 

 

 

منبع: روزنامه جوان