خوب و بد الگوپذیری در نوجوانان

اتاقش پر است از عکس چهره‌های معروف، آدم‌هایی که شاید خودشان هم ندانند که چقدر می‌‏توانند در زندگی یک نوجوان تاثیرگذار باشند. آدم‌هایی که به الگوهایی دوست‌داشتنی برای جوانان یا ‏نوجوانان در نوع پوشش، رفتار و حتی طرز فکرشان تبدیل می‌شوند.

به گزارش کودک پرس ، الگوپذیری به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن رفتار یک فرد یا گروه به ‌مثابه محرکی برای افکار، نگرش‌‌ها یا رفتارهای شخص یا اشخاصی دیگر به کار گرفته شود. به عبارت دیگر، الگوپذیری فرآیند پیروی از یک مدل عینی و راهنمای عمل در رفتار و کردار است.

چرا انسان به الگو نیازمند است؟ و چرا جوانان بیش از دیگران، چنین نیازى را احساس مى‌کنند؟ شاید اولین پاسخى که به نظرتان مى‌رسد، خصیصه (کمال گرایى) آدمى است، که او را از درون به حرکت وا مى‌دارد تا خود را به کسانى که مظهر کمالات اخلاقى هستند، نزدیک کند و صفات او را اقتباس کرده و آن‌ها را در شخصیت خود، جذب کند. به این پدیده اصطلاحاً (همانند‌سازى) گفته مى‌شود.

از سوى دیگر زندگى مشتمل بر قواعدى است که جوانان مایلند، آن‌ها را بیاموزند و بهترین شیوه کار را در تأسى جستن به رفتار و منش افراد مورد قبول خویش مى‌دانند. تا بر این مبنا بتواند به شخصیت یک مرد یا زن کامل، دست یابند. تغییر هم به عنوان یک اصل ثابت در روابط انسانی‌، محرک اصلی الگوبرداری در افراد است‌. رکود‌، یک احساس ضعف و رخوت را در انسان‌ها پدید می‌آورد و از این‌روست که افراد جامعه همیشه به‌دنبال یک فرصت برای ایجاد تغییر در زندگی خود هستند‌.

برای انتخاب الگو دو روش وجود دارد؛ اولین نوع آن استفاده از الگوی زنده است که به‌طور واقعی و در حضور مشاهده‌کننده رفتارهای مورد نظر را اجرا می‌کند، مانند والدین که در دوره کودکی و بعد از آن سرمشق‌های زنده خوبی‌اند که فرزندان دوست دارند مثل آنها باشند تا احساس ایمنی کنند و مورد حمایت قرار گیرند و نوع دوم، استفاده از الگوهای نمادین یا سمبلیک است. شخصیت‌های دینی و مذهبی، چهره‌های تلویزیونی و سینمایی، قهرمانان ورزشی، موجودات کارتونی و شخصیت‌های کتاب‌ها می‌توانند الگو قرار گیرند و طرز لباس پوشیدن، روابط شخصی، علاقه‌مندی‌ها، رغبت‌ها و بیزاری‌های آنان به عنوان راهنما و الگو استفاده شود.

برخی از جامعه‌شناسان عقیده دارند که الگوپذیری انسان در سه دوره از زندگی شدت بیشتری دارد؛ دوران کودکی، نوجوانی و جوانی. بر همین اساس به نظر می‌رسد که در دوره نوجوانی فرد بیشتر از افراد محبوب و معروف جامعه تقلید می‌کند و آنان را الگوی خود قرار می‌دهد.

الگوپذیری فرایندی موثر در تمام زندگی

صدیقه نوبهار، روانشناس و آسیب شناس اجتماعی گفته الگوپذیری از زمان کودکی تا کهنسالی در ذهن آدمی وجود دارد و نمی توان بازه و مقطع زمانی خاصی را برای آن متصور بود.

به عقیده نوبهار ممکن است فردی در دوران نوجوانی شخصیتی را الگوی خویش قرار دهد ولی پس ازگذشت مدتی ، با کامل شدن یافته های خود و یا پی بردن به حقیقتی از الگوی پذیرفته شده در ذهن خویش، نسبت به شخصیتی که برای خود بزرگ کرده تجدید نظر می کندبه تعبیر دیگر بر اساس رشد و بلوغ فکری و روحیات موجود در انسان، الگوها نیز تغییر می کنند

.

الگوی من می شوی؟

دکتر امان‌الله قرایی مقدم گفته الگوبرداری‌ها کاملا طبیعی هستند ‏و نمی‌توان انتظاری غیراز این داشت، چرا که یکی از کارهای نوجوانان و جوانان الگوبرداری و ‏شخصیت‌سازی است و چیزی که باعث شده این افراد به‌عنوان الگوهای نوجوانان مطرح شوند شهرت ‏آنهاست که آن را هم مدیون رسانه‌های جمعی هستند

این جامعه‌شناس گفته الگوهای دوران نوجوانی در طول زمان تغییر می‌کند و ‏دوام زیادی نخواهد داشت و خیلی زود الگوهای جدیدی جایگزین آنها می‌شود. درواقع این الگوها ‏نهادینه نمی‌شود، نسل جوان آنها را چند صباحی سرمشق خود و بعد فراموش‌شان می‌کند

دکتر مجید ابهری، آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری هم در این رابطه گفته کمبود نشاط اجتماعی و ‏امکانات تفریحی و ورزشی یکی از علل گرایش بیشتر نوجوانان به انتخاب الگوهای مختلف است.

هرچند او تأکید می‌کند که انتخاب الگو یکی از نیازهای طبیعی نوجوانان و جوانان است، ولی متذکر ‏می‌شود که وقتی الگوی مناسبی از سوی نهادهای متولی ارایه نشود، نوجوان خودش به دنبال الگو ‏خواهد گشت و حتی ممکن است این الگوبرداری از روی نیازهای جسمی و جنسی و نه نیازهای ‏تربیتی انتخاب شود.

نقش خانواده در الگوپذیری

اگر فرزندان خانواده در جستجوی یافتن شخصیتی خوب و قابل قبول در پدر و مادر ناکام و دچار شکست شوند یا به عبارتی پدر و مادر را دارای این صلاحیت ندانند‌، برای همانندسازی به دیگران رو می‌آورند و شخصیت مطلوب و موردنظر خود را از آن‌ها اقتباس می‌کنند‌.

بعضی‌ها نقش خانواده‌ها را در هدایت و نظارت بر الگوپذیری نوجوانان و جوانان را موثر می‌دانند‌، اما یادآور می‌شوم خانواده یک محیط کوچک و محدود است و در یک فضای چند نفره مگر افراد چقدر می‌توانند برای هم الگو باشند‌ضمن آن‌که دیگر امروزه نمی‌توان انتظار داشت یک نوجوان از پدر بزرگش الگوبرداری کند‌. ابزار خانواده‌ها نیز غالباً تذکر است و بیشتر نهی می‌کنند تا تشویق که این خود الگوی رفتاری منفی است و به ظرفیت خلاقانه نوجوانان آسیب می‌رساند‌. باید در یک نگاه جامع‌تر‌، الگوهای مناسب را در سطح جامعه معرفی کنیم که متأسفانه در این زمینه کار خاصی صورت نگرفته است‌.

منبع: خبرگزاری دانا