خراسان رضوی | ۱۱۵۰ کودک کار طی سه سال اخیر شناسایی شدند

به گزارش کودک پرس ،نیره عابدین‌زاده، معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی شامگاه ۲۷ مردادماه، در  جلسه «کودکان کار مشهد و مهاجرت»  که در پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: گرچه در دوره‌هایی موضوع کودکان کار  کتمان می‌شده است، اما در مورد کودکان کار برنامه‌های متفاوتی بوده و اجرا شده است و واقعیت این است که مقالات، کتاب‌ها، نظرات پژوهشگران و چشم‌های بینای مردم لزوم پرداختن به این موضوع را روشن کرده و از خواسته مردم تبدیل به یک الزام شده است.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی تصریح کرد: در کاری که از اواخر سال ۹۹ شروع شد، با توجه به تعاریف متفاوتی که از کودک کار وجود دارد و تجاربی که داشتیم، چند مدل را شروع کردیم. کودکان متکدی در چهارراه‌ها، دستفروش‌ها در معابر عمومی و در گام بعد کودکانی که در انبارهای زباله و بازیافت کار می‌کردند و کودکان زباله‌گرد در سطح شهر  را مد نظر قرار دادیم.

وی با اشاره به شکافی که میان شهرداری و بهزیستی وجود داشته و برخی شرح وظایف که هر یک بر عهده دیگری قرار می‌داد و باعث شده بود که کاری پیش نرود، اظهار کرد: تصور ما بر این بود که شاید ما عامل پیشرو در بحث کودکان کار نبودیم، اما پس از اینکه سال ۹۹ و ۱۴۰۰ در قانون حمایت از کار و نوجوانان، نقش نظارتی به دستگاه قضا داد که به علاوه دیگر سازمان‌های دولتی و مردم نهاد تلاش کردند که مرکز بینابینی به وجود آورند تا کودکان سریعاً برای اقامت بلند مدت به بهزیستی منتقل نشوند.

عابدین‌زاده با اشاره به ماده ۳ آیین‌نامه کودکان کار  گفت: مرکز موقت برای پذیرش کودکان کار به مدت زمانی احتیاح داشت تا بهزیستی بتواند آن را تأسیس و راه‌اندازی کند. بنابراین و به دلیل هم‌زمان شدن این موضوع با شیوع کرونا و تعطیلی هتل‌ها در این طرح که سایبان مهر نام داشت، یکی از هتل‌های مشهد در اختیار قرار گرفت و در آنجا وضعیت کودکان کار از سوی مددکاران و روان‌شناسان بررسی می‌شد و در صورت تشخیص وضعیت مخاطره‌آمیز کودک، به سرعت به بهزیستی منتقل می‌شد، اما در دیگر موارد به واحدهای حمایتی معرفی و البته سعی بر آن بود از خانواده جدا نشوند، یعنی ۹۵ درصد بچه‌ها تحویل خانواده می‌شدند، اما با الزام و تعهدی که از ایشان گرفته می‌شد، روز بعد به واحدهای حمایتی در مجتمع شوق حضور مراجعه می‌کردند و آنجا جایی بود که مددکار باید این فرد را جذب می‌کرد.

وی افزود: البته هر چند کم، اما گاهی لازم بود که از گزینه‌هایی استفاده شود که حتی برای والدین تشکیل پرونده کیفری برای کودک آزاری داده شود تا بدانند که این فرزند، مسئولیتی دارد. در این طرح و هنگام مواجهه خانواده با ما، به آن‌ها قانون را آموزش دادیم، آن‌ها را محترم شمردیم که حق دارند از قانون کشور آگاه شوند و همه این‌ها به زبان عامیانه و راحت برای ایشان بازگو می‌شد. سپس به واحدهای حمایتی ارجاع می‌شدند که مددکاران راجع به تحصیل کودک، بیماری، اشتغال و مواردی از این دست با آن‌ها صحبت می‌کنند و در آن جا شبکه اداره کار، بهزیستی و بهداشت هر کدام قسمتی را برعهده داشتند. این مدلی است که اجرا شده است، اما تمام موارد به نتیجه نرسیده است.

عابدین‌زاده با اشاره به اینکه یکی از آسیب‌های مهم حوزه اجتماعی تغییر مدیران است، تصریح کرد: تغییر مدیران بدترین آسیب است، چرا که تا مدیران برنامه‌ریزی کنند و با فضای کار آشنا شوند در بهترین حالت ممکن، ۲ ماه زمان می‌طلبد و بعد از اینکه برنامه‌ریزی کرده و آن‌را اجرا کنند مدیریت تغییر می‌کند و زنجیره‌ای مشخص از عملکرد آنان وجود ندارد. اگر کودکان کار در یک جامعه مشخص و باثبات از فعالیت بودند قطعا نتایج بهتری در بر داشت.

وی افزود: باید ثباتی ایجاد شود و دستگاه‌ها وظایف خودرا بشناسند که در صورت ترک فعل مرتکب جرم می‌شوند و این دستگاه‌ها  نسبت به کودکان کار مسئول هستند.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی ادامه داد: همایش سه روزه‌ای برای آموزش قانون به صدا و سیما، سازمان بهداشت، آموزش و پرورش و دستگاه‌های ذیل قانون که به نحوی مرتبط به مسئولیت آنان است برگزار شد، اما امروز بعد از دو سال فعالیت توجیه هستند که در این خصوص موظف اند.

مشکل عمده در مشهد؛ کودکان کار اتباع افغانستان

عابدین‌زاده بیان کرد: مشکل عمده در مشهد، کودکان کار اتباع افغانستان هستند که در حمایت و توانمندسازی آنها با مشکلات زیادی مواجه هستیم. دستگاه‌ها به علت فقدان اسکان قانونی در کشور در خدمات‌دهی به آنها با مشکلاتی از جمله ثبت‌نام مدارس و… مواجه هستند که کودکان مدرسه بروند و حامی تحصیلی داشته باشند و یک نفر از خانواده به عنوان محور مشغول به کار شود.

وی ادامه داد: برای کودکان در سنین  اداره کار اکنون با ارتباط با کارخانه ها و شرکت‌ها  شروع به استخدام کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال درمشاغل کم خطر کرده است.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی با بیان اینکه باید آینده و مصلحت کودک را در نظر گرفت عنوان کرد: دانشگاه علوم پزشکی لیست کودکانی که سوءتغذیه دارند را شناسایی می‌کند که داروهای مناسب برای سوءتغذیه را در اختیار آن‌ها قرار دهد و ۲ یا ۳ روز در هفته را با گروه‌های درمانی برای هدایت به سبک زندگی کم‌خطر کودکان کار اختصاص می‌دهند.

وی درخصوص شناسایی کودکان کار طی ۳ سال گذشته اعلام کرد: از آبان ماه سال ۹۹ تا اسفند همان سال، ۶۲ روز طرح اجرا شد که ۳۳۲ کودک کار شناسایی شدند که ۹۳ نفر تابعیت ایران  و  ۲۳۹ نفر تابعیت کشور افغانستان را داشتند. از این تعداد ۲۷۸ نفر تحویل به خانواده شدند و فقط ۵۴ نفر به دلایل وضعیت‌های مخاطره آمیز در بهزیستی نگهداری می‌شوند.

عابدین‌زاده ادامه داد: در سال گذشته طی ۱۵۹ روز طرح اجرا شده ۷۰۳ کودک کار شناسایی شدند که ۱۹۰ کودک تابعیت ایران بوده و ۵۱۳  کودک تابعیت افغانستان را داشتند، ۵۲۲ نفر تحویل به خانواده شد و ۱۶۸ نفر هم به مرکز صدف منتقل شدند که ۱۲ نفر از این کودکان برای ترک اعتیاد به بیمارستان ابن سینا منتقل شدند.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی درخصوص آمار شناسایی کودکان کار در سال جاری گفت: در سال جاری و تا ۲۶ مرداد ماه ۸۷ روز طرح اجرا شده که ۱۱۵ کودک کار شناسایی شدند که ۵۶ نفر تابع ایران و ۵۷ کودک تابع افغانستان هستند، همچنین ۸۰ کودک تحویل به خانواده و ۳۲ نفر به مرکز صدف معرفی شدند و امسال سه نفر خود را معرفی و درخواست کمک کردند.

وی اضافه کرد: در روند شناسایی  کودکان کار، نقش راننده که دست کودک را می‌گیرد مهم است، چرا که به کودک نزدیک است؛ بنابراین باید نحوه مواجهه وی با کودک را به آن‌ها آموزش دهیم.

عابدین‌زاده ادامه داد: باید شهرداری را توجیه کنیم که ماشین‌های قفس‌دار استفاده نکند. ضمن وجود عروسک، آب و مقداری خوراکی همچنین یک مددکار خانم حضور داشته باشد، چرا که کودکان با خانم ها ارتباط بهتری برقرار می کنند.

وی خاطرنشان کرد: این طرح مطلوب است، اما درخصوص پیشگیری بسیار ضعیف عمل کردیم، چرا که باید کودک شروع به کار کند بعد شناسایی شود که در این صورت در شرایط مخاطره آمیز قرار گرفته است.

عابدین‌زاده اظهار کرد: با توجه به مدل‌های مختلفی که تاکنون اجرا شده و تجربیات موجود، به نظر می‌رسد این مدل، کامل‌ترین روش باشد، اما در پیشگیری بسیار ضعیف هستیم  و عملاً هیچ برنامه‌ و مدلی برای پیشگیری نداریم.

وی بیان کرد: اینکه منتظریم کودک برای دستفروشی بیاید و بعد به سراغش برویم، در این حالت، کودک در معرض وضعیت مخاطره آمیز قرار گرفته است، باید قبل از این مرحله، شناسایی صورت گیرد. همه شهروندان مسئولیت‌ اخلاقی در مقابل کودکان دارند و در قانون جدید، مسئولیت قانونی هم برای این موضوع تعریف شده است.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی در پاسخ به این پرسش که «در سال‌های اجرای طرح و بازگشت به خانواده چه میزان هم‌پوشانی داشتید؟ و چه میزان از این کودکان کار دوباره به خیابان بازگشتند؟» گفت: در سال اول طرح، بازگشت بسیار کم و حدود  پنج درصد بود، در سال دوم اجرای طرح،  هشت درصد افزایش داشتیم و بازگشت به خیابان به ۱۵ درصد رسیده است، اما به لحاظ اینکه امسال برای توانمندسازی اقدامات بهتری صورت گرفته است، این مقدار می‌تواند کمتر باشد.

وی با اشاره به مسائل داخلی شهرداری که منجر به عدم پرداخت دستمزد گشت‌های شناسایی کودکان کار شدع و عملکرد ضعیف این کارکنان، اظهار کرد: در صورتی که همه چیز مهیا باشد، باید دید چقدر برگشت به خیابان داریم و امسال با به ثبات رسیدن شهرداری، باید تغییر و تحولات را بررسی کرد و آمار ارائه داد.

عابدین‌زاده در پاسخ به این پرسش که « با توجه به آمار ارائه شده از سوی شما، دست کم ۸۰ درصد کودکانی که شما شناسایی کردید، دیگر به خیابان برنمی‌گردند؟» گفت: طبق بررسی‌های ما، درصدی از این کودکان، مدل کار را تغییر دادند، یعنی ممکن است دستفروشی و تکدی‌گری را  کنار گذاشتند و به انبارهای زباله روی آوردند. عده‌ای هم مدل کار را شیک کردند، یعنی در قسمت اول کار با کودکانی مواجهه بودیم که یک اسپری و یک دستمال در دست داشتند، اما اکنون آن‌ها لباس‌هایی مناسب به تن دارند و با کوله هستند و به محض مواجه شدن با ماشین‌های گشت، با پنهان کردن لوازم در کوله، به کودک محصل تبدیل می‌شوند.

وی با در نظر گرفتن نگاهی واقع‌بینانه گفت: در مواردی که ما برای کودکان، کار فراهم کردیم، مانند آوردن تعدادی از آن‌ها در خط تولید ماسک در دوران کرونا و نیز عده‌ای که در شرکت جواهرسازی مشغول به کار شدند، استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان کار صورت گرفت.

عابدین‌زاده با اشاره به این موضوع که عده‌ای حضور کودکان کار در مشهد را منوط به باندها می‌دانند و معتقدند که انگیزه اقتصادی برای کار کودک وجود ندارد، گفت: این باندها در سال ۹۹ و ۶ ماه اول سال ۱۴۰۰ تقریباً شکسته شدند، و پس از آن کودکانی که می‌آمدند، مشکل اقتصادی و کار داشتند.

وی تصریح کرد: تعداد ۲۰ نفر  از سرکردگان این باندها بازداشت شدند که ۱۰ نفر از آن‌ها هنوز در زندان به سر می‌برند و حکم حبس دارند. ماشین‌هایی که به صورت کلونی، بچه‌ها را می‌آوردند، توقیف می‌شدند. در این شیوه از نظر اقتصادی، مبلغ ناچیزی به بچه‌ها تعلق می‌گرفت.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی تأکید کرد: تلاش در بهزیستی برای توانمندسازی بچه‌ها باید صورت گیرد؛ زیرا هنگامی که طرحی چنین قوی اجرا شود و پس از آن ما نتوانیم به آن‌ها برنامه بدهیم، کودکان وارد فضای مجرمانه می‌شوند. قطعا در حمل مواد و مشروبات الکی از آن‌ها استفاده می‌کنند. در واقع اگر در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ بازگشت کم بوده است به دلیل این است که محکم شروع کردیم، اما توانمندسازی قوی نبوده است.

وی ادامه داد: در راستای توانمندسازی همه دستگاه‌ها باید بر سر کار بیایند که کاری بسیار دشوار است، اما باید دانست که عنصر کودک در دستگاه‌های ما بسیار مغفول است، پیشرفت، تنها زمانی حاصل می‌شود که به کودکان توجه شود و هر هزینه‌ای که برای توانمندسازی کودکان ‌شود، ثمره می‌دهد.

عابدین‌زاده در توضیح جنبه‌های مختلف توانمندسازی اظهار کرد: از لحظه‌ای که کودک شناسایی شده و  سوار ماشین گشت می‌شود، فرآیند برگشت به جامعه و توانمندسازی او صورت می‌گیرد و هر کدام از ما که کارش را اشتباه انجام دهد، انگیزه‌های کودک برای کمک و مشارکت خودش را از بین می‌بریم.

وی با اشاره به اینکه در حوزه درمان در ابتدا مشکلات بسیاری وجود داشت، بیان کرد: با کمک بیمارستان بنت‌الهدی که در این زمینه درمان کودکان و خانواده‌هایش را بر عهده گرفت و هر یک از خیرین  که گوشه‌ای از کار را گرفتند، جریان ادامه یافت.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی عنوان کرد: یافتن علت کار کودک یکی از وظایف اولیه مددکاران و روانشناس در این طرح بود، به‌ویژه کودکانی که خانواده‌هایشان از نظر اقتصادی، وضعیت خیلی ضعیفی نداشتند و در این میان نمونه‌هایی از خلقیات والدین و اختلافات آن‌ها علت ماجرا است.

وی عنوان کرد: اهمیت تحصیل در کودکان کار از موارد بااهمیت در این طرح تلقی می‌شود که حتماً در مدرسه ثبت‌نام شوند و درس بخوانند، هم‌چنین درمان خودشان و خانواده‌شان و یافتن فردی از خانواده که بتواند کار کند.  معرفی این فرد به اداره کار از دیگر اقدامات انجام شده در این طرح است.

عابدین‌زاده با اشاره به لزوم کار بر عزت نفس از دست رفته این کودکان گفت: در میان تمام جامعه هدف آسیب‌های اجتماعی که در این ‌سال‌ها بر روی آن‌ها کار کردم، متوجه شدم بچه‌های کار واقعاً با استعداد و غیرتی هستند و می‌توانند موفق باشند، فقط ما نتوانستیم مسیر درستی به کارشان بدهیم و با نقل خاطر‌ه‌ای از این‌ کودکان که در مرکز غذا را نمی‌خوردند و برای خانواده‌شان نگه می‌داشتند، ابراز کرد: این کودکان، اخلاقیات ویژه‌ای دارند و حیف است که در خیابان رها شوند.

شهره شاهرودی، سرپرست معاونت امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی نیز در این مراسم  در خصوص ایجاد محیط امن و سالم کار برای کودکان اظهار کرد: سیاست‌ها و برنامه‌های بهزیستی در راستای این است که فرصت‌های رشد برای کودکان فراهم شود تا بتوان از آسیب‌های ثانویه که ممکن است در خیابان برای بچه‌ها ایجاد شود، پیشگیری کرد و ما به دنبال این هستیم که آن‌ها را از خیابان خارج کنیم.

وی ادامه داد: هم راستا کردن منابع و امکانات کار دشواری است و تمام اقداماتی که دستگاه‌ها انجام می‌دهند، برای پیشگیری سطح ۲ است. پیشگیری سطح یک آموزش و آگاه‌سازی است که انتظار دستگاه‌ها از جامعه دانشگاهی است.

سرپرست معاونت امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی  تأکید کرد: آموزش و تحصیل کودکان، رویکرد دستگاه‌ها در بخش سامان‌دهی و حمایت از کودکان کار و خانواده‌هایشان است.

ما هیچ گاه کودک را به تنهایی نمی بینیم، خانواده و کودک را می‌بینیم، زیرا نمی‌توان برای کودک ۱۰ ساله توانمندسازی شغلی ایجاد کرد، وقتی توانمندسازی مطرح می‌شود، همه ابعاد آن مد نظر است. وقتی خانواده از نظر معیشتی توانمند شود، متکی به اقتصاد کودک نیست تا او را به بازار سیاه کار بفرستد.

حسین باغ‌گلی،  معاون شهردار و رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد نیز در این مراسم بیان کرد: به عنوان کسی که هویت دو گانه دارد و از دانشگاه به موقعیت عملی رفته‌ام، تصورم بر این است که در موضوعات مختلف در حوزه کودکان کار یا معتادان متجاهر، باید کار اساسی انجام شود، اما گره این است که از کجا شروع شود.

وی با اشاره به اینکه جامعه‌ای در حال گذار هستیم، تصریح کرد: در دوره‌های قبلی جامعه، حمایت‌گری خانواده را به صورت بالایی داشته‌ایم و در این دوران گذار که سبک زندگی مدرن دارد بر زندگی ما حاکم می‌شود، در واقع در حال از دست دادن آن سرمایه‌ها هستیم و در حال ورود به مدل جدیدی از زندگی  هستیم که آمادگی مقابله با چالش‌های آن را نداریم.

معاون شهردار و رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی اظهار کرد: امروز همگی به این جمع‌بندی رسیده‌ایم که در حوزه کودکان کار یا معتادان متجاهر باید کار اساسی انجام شود، اما گره‌ای که وجود دارد که دقیقاً از کجا باید شروع کنیم؟

وی با طرح این پرسش که «آیا این راهکار که با نگاه به حضور کمک‌های مردمی برای حل مسائل اجتماعی که بخشی از آن برگرفته از آن سرمایه فرهنگی گذشته ماست، به معنای گریز حاکمیت از مسئولیت‌های خودش نیست؟» عنوان کرد: ما نمی‌توانیم ادعا کنیم، طرح و نقشه مشخصی داریم که مبتنی بر آن حرکت می‌شود و بیش از آنکه یک رویکرد علمی و منطقی بر حل مسائل راهبری ما حاکم باشد، جنسی از نگاه‌های سیاسی حاکم بر نوع حرکت ماست و اتفاقاً به همین دلیل خیلی فراز و فرودها  را تجربه می‌کنیم.

باغ‌گلی تصریح کرد: یک‌دفعه تغییر مدیران ما در حوزه‌ای می‌تواند خطی را که به صورت معقول پیش می‌رفته، دچار بحران ‌کند، به این علت که مدیر جدید تصور می‌کند که این کار، برند من نیست و هر کدام تمایل دارند، برند اختصاصی خودشان را داشته باشند و کاری انجام دهند که به نام خودشان تمام شود.

وی با اشاره به فواید تجربه فراز و فرودهای موجود تأکید کرد: به یک اضطراری می‌رسیم که ما را به هم نزدیک می‌کند و می‌تواند مبنایی برای رسیدن به یک مدل معقول و منطقی باشد و تا زمانی که به یک مدل مورد وفاق همگانی نرسیم، عملاً کارهایی که انجام می‌شود، اختصاصی افراد است که تا زمانی که فرد در آنجاست، می‌تواند ادامه یابد و هر گاه فرد حذف شود، احتمال از بین رفتن همه آن فعالیت‌ها وجود دارد.

نیازمند مدلی متناسب با شرایط زندگی‌ کودکان کار هستیم

باغ‌گلی خطاب به پژوهشگران و مسئولین حاضر در جلسه گفت: برای رسیدن به یک مدل مطلوب، کمک کنید. امروز بعضی جاها مواجهه با مسأله از نظر تربیتی غلط است؛ یعنی مواجهه ترحمی با کودک کار غلط است، مدل زیست بوم زندگی کودکان کار، نیازمند مدلی متناسب با شرایط زندگی‌شان است که ترسیم آن، از جمله  انتظارات دستگا‌ه‌ها از حوزه دانشگاه و پژوهشگران است. هیچ گاه کودک را به تنهایی نمی بینیم، خانواده و کودک را می‌بینیم، زیرا نمی‌توان برای کودک ۱۰ ساله توانمندسازی شغلی ایجاد کرد، وقتی توانمندسازی مطرح می‌شود، همه ابعاد آن مد نظر است. وقتی خانواده از نظر معیشتی توانمند شود، متکی به اقتصاد کودک نیست تا او را به بازار سیاه کار بفرستد.