خانواده و مهدکودک یک بام و دو هوای تربیتی

چون با حضور در مهدکودک، کودک براى اولین بار است که از مادر جدا و وارد محیطى مى‌شود که هم از لحاظ فضا و هم از لحاظ اشخاص کاملاً غریبه است، این براى کودک مى‌ تواند بسیار تنش‌زا باشد.

به گزارش کودک پرس ، اثرات روانشناختى حضور کودکان در مهدکودک در گفتگو با حجت الاسلام دکتر مهکام بررسی می گردد…

 

  • اصولاً مهدکودک باید چه ویژگى‌هایى داشته باشد؟

چند ملاحظه اصلى وجود دارد. اولین ملاحظه این است که چون با حضور در مهدکودک، کودک براى اولین بار است که از مادر جدا و وارد محیطى مى‌ شود که هم از لحاظ فضا و هم از لحاظ اشخاص کاملاً غریبه است، این براى کودک مى‌تواند بسیار تنش‌زا باشد. پس اولین چیزى که در مهدکودک باید مورد ملاحظه قرا بگیرد، از جهت روانى است. دوم از جهت فضا باید رنگ، تزئینات و جذابیت‌ها هم مشابهت‌هایى با خانه داشته باشد. مهم‌ترین مؤلفه مهدکودک، «نیروى انسانى» است که کودک با آن‌ها سروکار دارد.

 

  • اثرات مثبت مهد کودک

اولین اثر «اجتماعى شدن کودک» است. مفهوم اجتماعى شدن فقط تعاملات نیست. در دلِ این مفهوم، ویژگى‌هاى زیادى وجود دارد و کودک این‌ها را آرام‌آرام یاد مى‌گیرد. اجتماعى شدن چندین فاکتور خیلى مهم دارد. فاکتور اول «تعامل با اطرافیان» و فاکتور دوم «سازگارى» است. به‌ عنوان مثال اگر کودک اجتماعى شدن را یاد نگیرد، همه چیز را براى خودش مى‌ خواهد، اما وقتى که در فضاى مراکز تربیت کودک قرار مى‌گیرد و ارتباطاتى با دیگران برقرار مى‌ کند، یاد مى‌گیرد که دیگران را در کنار خودش ببیند.

 

  • ویژگی های مربی مطلوب یک مهد کودک

اگر قرار باشد یک مهدکودک مناسب باشد، باید نسبت تعداد مربیان و نیروهاى انسانى به بچه‌ها بسیار بالاتر برود؛ مثلاً براى هر 5 کودک شیرخوار، یک مربى. در مورد سنین بالاتر (3 تا 7 سال)، تعداد مربى‌ها مى‌تواند کمتر باشد، اما کودکان بیشتر از 10-12 تا نباشند تا مربى بتواند با آن‌ها تعامل حداقلى برقرار کند. طبیعتاً اینجا خود مربى هم باید ویژگى‌هایى داشته باشد؛ مثلاً آموزش دیده باشد؛ نه اینکه فقط یک دوره کودکیارى ساده دیده باشد؛ باید واحدهاى مشخصى از مباحث روان‌شناسى و تربیتى را گذرانده باشد و کاملاً با ویژگى‌هاى دوره کودکى و روحیات کودکان آشنا باشد. از همه این‌ها مهم‌تر که شاید در بسیارى از مراکز ما به آن توجه نمى‌شود، شخصیت مربى است. فردى که شخصیتاً پرخاشگر یا بى‌حوصله است یا تمایل ندارد که ناز بچه‌ها را بکشد، چنین فردى اگر آموزش هم دیده باشد، طبیعى است که اگر بچه‌ها او را تحت فشار بگذارند، برخورد تندى با بچه‌ها خواهد داشت و مسائل تربیتى را در نظر نخواهد گرفت!

 

اصولاً بر اساس نگاه علم روان‌شناسى آقایان هم باید به‌عنوان مربى مراکز پیش دبستان استفاده شوند. یکى از دلایلى که در سال‌هاى اخیر، بسیارى از فرزندان پسر ما به سمت رفتارهاى دخترانه رفته‌اند و در بعضى موارد حتى دچار اختلال هویت جنسى شده‌اند، استفاده صرف از خانم‌ها در مراکز پیش از دبستان و حتى مدرسه‌هاست. کودک باید با جنسیت مرد، خلق و خو و رفتار مردانه هم آشنا شود.

 

  • آسیب های مهدکودک

اولین آسیب این است که کودک با رفتن به مهدکودک دور از مادر، خواهر، برادر و خانواده است. روان‌شناسان غیرمسلمان هم مى‌گویند اگر مادر یا پدرى در خانه حضور دارند و بچه مى‌تواند پیش آن‌ها باشد، ضرورتى ندارد که کودک را به مهدکودک ببرند. اما در کشور ما تصور بر این است که براى اجتماعى شدن حتماً باید کودک را به مهدکودک ببرند! البته راهکارهاى دیگرى هم وجود دارد، مثلاً مادر بچه را براى بازى به پارک یا منزل اقوام ببرد. مهدکودک یک مرکز ضرورى براى کودکان به حساب نمى‌آید.

 

مهد در کودک در فرایند تربیت، «دوگانگى تربیتى» ایجاد مى‌کند زیرا در روند تربیتى باز هم یک تفاوت‌هاىى با خانواده دارد. اگر حتى در نظر بگیریم که مربى آموزش‌دیده و با رفتارهاى استاندارد عمل کند، آیا تمام رفتارهاى مادر هم استاندارد است؟

 

آسیب سوم، حضور کودک در جمعى از کودکان با تفاوت‌هاى زیاد در وجوه مختلف است. کودک فقط از مربى خود رفتارهاى جدید یاد نمى‌گیرد، بلکه با چندین کودک تعامل پیدا مى‌کند که پدر و مادر متفاوت، فرهنگ متفاوت، امکانات مالى متفاوت و باورهاى دینى متفاوت دارند. اینجا کودک مواردى را از همسالانش یاد مى‌گیرد و احتمال بدآموزى وجود دارد.

 

گاهى اوقات، به خاطر بعضى از رفتارهاى نامناسب والدین، کودک به مسئولان مهدکودک بیش از والدین دل‌بستگى پیدا مى‌کند و به‌ اصطلاح از جهت عاطفى از خانواده جدا مى‌شود. شاید بگوییم این اشکال به خاطر ضعف مادر است، اما راهکار این نیست که بچه به مهدکودک برود، بلکه باید به مادران کمک کنیم که برخورد مناسبى داشته باشند.

 

در بازه سنى 0 تا 2 و حتى یک سال بعد از آن، روان‌شناسان به هیچ وجه توصیه نمى‌کنند که مادرها کودکشان را به مهدکودک بسپارند. این جدایى آسیب‌هاى روانى و ناهنجارى‌هاى رفتارى زیادى در کودکان به وجود مى‌آورد، همچون دل‌بستگى‌هاى اجتنابى و دوسوگرا، اضطراب جدایى و افسردگىِ اتکایى. این آسیب‌ها به‌ سادگى در دوران بزرگسالى جبران‌ پذیر نیست، زیرا در این دوران مجاورت مادر براى کودک اهمیت زیادى دارد.

 

فرهنگ غلطى در جامعه ما باب شده است که فرستادن کودک به مهد را ضرورى مى‌دانند. در این زمینه نیاز به فرهنگ‌سازى داریم تا تبیین کنیم که مهدکودک یک ضرورت نیست، بلکه براى افرادى است که نمى‌توانند فرزندانشان را از صبح در کنار خودشان نگه دارند.