به گزارش کودک پرس ،کودک ۱۱ سالهای که سه سال پیش در نامه به «خدای دوستدار بچهها» ضمن آرزوی سلامتی برای خود و همه کودکان از او خواست برایش قلب بفرستد و بعد از پیوند نیز در نامه دیگری از خدا برای اینکه پرهام را به آرزویش رساند، تشکر کرد این بار در آخرین دوره بستریشدنش در بیمارستان به رییسجمهور نامهای نوشت و درخواست کمک کرد و نامه وی حسب دستور مقام عالی وزارت بهداشت پیگیری شد.
پرهام نوروزی دانشآموز کلاس ششم که شهریورماه ۱۴۰۰ در بیمارستان بستری بود به خاطر سختی شرایطش از جمله مشکلات دریافت دارو به رییسجمهور نامه نوشت. این نامه در صفحه اینستاگرام دکتر سیدمحمد مهدوی فوق تخصص قلب کودکان و بیماریهای پیچیده مادرزادی که به قول پرهام «فرستاده خدا برای مراقبت از بچهها است» منتشر شد و در نهایت به دست وزیر بهداشت رسید و دکتر بهرام عیناللهی دستور پیگیری موضوع توسط رییس دانشگاه علوم پزشکی همدان را صادر کرد.
در سالهای اخیر تامین دارو سختتر شده و قیمت خرید داروها افزایش یافته، پرهام که با وجود سن کم به طور کامل متوجه موضوعات مربوط به درمان بیماران و خانواده آنان از جمله کمبود دارو، مشکلات تامین و گرانی است، این موضوع همواره باعث استرس و نگرانیاش بوده به طوری که مدام از والدینش میپرسید «داروها را پیدا کردید؟».
نامههای پرهام پیش از این نیز در برخی از برنامههای رادیویی و تلویزیونی با حذف درخواستها و مشکلات دارویی، خوانده شده بود.
نامه به رییس جمهور و دستور وزیر بهداشت موجب شد رییس دانشگاه با همراهی تعدادی از مدیران با رعایت پروتکلهای بهداشتی به منزل پرهام رفتند تا وسیلهای باشند برای درمان درد این کودک پراحساس.
در این دیدار مسئولان ضمن اعلام رساندن پیام محبتآمیز مقام عالی وزارت بهداشت برای پیگیری درخواستهای پرهام از جمله درمان، تامین داروها و اقلام حفاظتی، در اختیار قراردادن آمبولانس و انتشار دستنوشتههایش قول مساعد دادند.
پرهام از سال ۹۷ که در بیمارستان بستری شد برای خدا نامه مینوشت، خودش میگوید یکباره از خواب بلند میشدم حسی به من دست میداد و به سراغ قلم و دفترم میرفتم و شروع میکردم به نوشتن.
پرهام، ۳۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ ساعت ۸ شب در نخستین نامهاش به خدایی که بچهها را دوست دارد اینگونه نگاشته است:
«به نام خدا. من پرهام هستم. خدایا من از تو قلب میخوام. چرا قلب من را خراب کردی. من دوست دارم بازی کنم، مدرسه برم، درس بخونم. مثل همه بچهها بازی کنم بدوبدو کنم. از بیمارستان خسته شدم. خدایا من و همه بچهها را زود خوب کن. تو مگه ما بچهها رو دوست نداری؟ خدایا من میخوام زود برم پیش داداشم و بابام. برم دوچرخهبازی کنم. خدایا اگه من رو دوست داری زودتر برام قلب بفرست».
او در نامه دیگری به خداوند در مورد پزشک معالجش اینگونه نوشته:
«خدایا سلام. خوبی؟ منم خوبم. خدایا من رو میشناسی. من پرهام هستم. خدایا من تو رو خیلی دوست دارم. خدایا تو هم من رو دوست داری؟ ممنون که من رو دوست داری. خدایا میخوام ازت تشکر کنم برای اینکه دکتر مهدوی رو آفریدی. دکتر مهدوی خیلی آدم خوبیه همه بچهها رو دوست داره و برای همه بچهها زحمت میکشه. خدایا آقای دکتر وقتی قلبی پیدا میشه و پیوند میکنه خیلی خوشحاله که بچهها رو نجات داده. خدایا دکتر مهدوی همیشه سالم باشه تا بتونه به بچهها کمک کنه. خدایا دکتر مهدوی نباشه همه بچههای مریض میمیرند کمکش کن تا مریض نشه خواهش میکنم. خدایا فعلا کاری ندارم ممنونم که به حرفهای من گوش دادی. خدایا هر وقت دوست داشتی برای من هم قلب پیدا کن ممنونم».
در نامه دیگر پرهام ساعت یک بامداد ۱۷ خردادماه ۹۷ و قبل از عمل پیوند اینگونه آمده است:
«خدایا سلام. ببخشید که مزاحم میشم. خدایا من ازت یه سئوال دارم. خدایا اگه قلبم پیوند بشه یه قلب دیگه داشته باشم آرزوهای تو قلبم پس چی میشن؟ پس چی میشن اون آرزوهایی که برآورده میشن. خدایا کمکم کن بعد از پیوند دیگه زیاد مریض نشم. دیگه تحمل بیمارستان رو ندارم. خدایا کمکم کن بعد از پیوند آدم خوبی باشم تا بتونم به آرزوهام برسم. خدایا یعنی من بعد از پیوند آدم دیگهای میشم؟ خدایا خواهش میکنم قلبی که میخوای برام پیدا کنی قلب خوبی و پاکی باشه با آرزوهای خوب.
خدایا مامانم میگه وقت اذان درهای آسمان باز میشن و خدا به حرفهای من گوش میده و به آرزوهای من هم گوش میده. خدایا دیگه مزاحمت نمیشم کمکم کن امیدم فقط به توست».
نقاشیهای پرهام در نامههایش هم قلب را به درد میآورد. این کودک ۱۱ ساله قلب بیمار خود را سیاه رنگ کشیده و کنارش نوشته «قلب پرهام» و قلب ابوالفضل که پیوند شده را قرمز رنگ کشیده است.
نامه پر از شور زندگی پرهام که ۱۱ مهرماه ۹۷ ساعت ۹ صبح بعد از پیوند نوشته شده اینگونه آمده است:
«دکتر مهدوی عاشقتم. به نام خدا. خدایا سلام. همان خدایی که خواست پرهام دوباره ماه، خورشید، روز، شب، آسمان، ابر، ستارهها داداش، باباش و خانوادش رو ببینه و دوباره زندگی کنه. خدایا خیلی دوستت دارم. می دونم که تو هم من رو دوست داری که دوباره زندگی کردن رو بهم دادی. کمکم کردی. خدایا ممنونم که خواستی پرهام به آرزوهاش برسه. خدایا من همیشه قبل از پیوند فکر میکردم یه آدم دیگهای میشم با فکر دیگه آرزوهای دیگه و احساسات دیگه اما میبینم من هنوز همون پرهامم با همون فکر آرزو و احساساتم خوشحالم که عوض نشدم. خدایا یکی از آرزوهام همیشه سالم و شاد بودن در کنار دکتر مهدویه. خدایا خواهش میکنم کمکش کنه دکتر مهدوی یکی از فرشتههای زمینیه. خودت میدونی چون خودت دوسش داری. خدایا خودت دکتر رو فرستادی که مراقب بچهها باشه. خدایا خیلی دوستت دارم».
پلیس افتخاری ۱۱ ساله این روزها در پاسخ به این سئوال که میخواهی در آینده چکاره شوی؟ میگوید «دوست دارم در آینده پلیس شوم و به مردم خدمت کنم» اما شاید دور از ذهن نباشد که در آینده از او به عنوان نویسندهای مطرح یاد کنیم.
رییس دانشگاه علوم پزشکی همدان و هیات همراه در این دیدار با آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری ابراز امیدواری کردند که پرهام که هم اکنون نیز فرد بزرگی است از این هم بزرگتر شود و به جایگاه بالایی برسد و چهرهای جهانی شود.
ارسال دیدگاه