به گزارش کودک پرس ، در حالی که گیشههای جهانی را در بسیاری موارد سینمای کودک و نوجوان فتح می کند و چرخ فرهنگ و اقتصاد این سینما با رونق و به خوبی میچرخد، سینمای کودک و نوجوان در ایران با مشکلات گوناگونی دست به گریبان است.
این در شرایطی است که طی دو دهه نخستِ پس از انقلاب شاهد شکوفایی این عرصه بودیم؛ چه در فضای داخلی که زندگی اجتماعی کودکان و حتی بزرگسالان با آثاری چون «شهر موشها»، ساخته «محمد علی طالبی»، «کلاه قرمزی و پسرخاله» ساخته «ایرج طهماسب»، «مدرسهای که میرفتیم» ساخته «داریوش مهرجویی» پربار میشد و چه در عرصه جهانی که با آثاری چون «بچههای آسمان» از «مجید مجیدی» سینمای کودک ما عرض اندام میکرد.
به نسبت آن دوران اکنون شاهد افول این عرصه هستیم. برخی علت این وضعیت را مرتبط با مدیریت و سیاستگذاری سینما میدانند. برخی نیز معتقدند کارگردانان و تهیهکنندگان این عرصه با اقبال کمتری روبرو می شوند.
در این زمینه با «علی مولوی» کارشناس سینمای کودک و نوجوان گفت وگویی انجام شده است. به گفته وی چالش اصلی را باید در اکران نادرست فیلمهای کودک و نوجوان جست وجو کرد. چه بسا فیلمهای خوب و خوش ساختی که به جز جشنوارهها فرصتی برای اکران پیدا نمیکنند.
در ادامه متن کامل گفت وگو با این کارشناس سینمای کودک را می خوانیم؛
وضعیت سینمای کودک و نوجوان را چه طور ارزیابی میکنید؟
* مولوی: متاسفانه وضعیت چندان مطلوبی نداریم. ما روزگاری، سینمای کودک و نوجوانی داشتیم که نه در ایران که در جهان پرطرفدار بود. یادمان بیاید که پیش از موفقیتهای جهانی فیلم «جدایی نادر از سیمین»، فیلم «خمره» ساخته «ابراهیم فروزش» رکورددار حضور در جشنوارههای خارجی و کسب جایزههای جهانی برای سینمای ایران بود.
یادمان بیاید امور سینمایی کانون پرورش کودکان و نوجوانان، یکی از متولیان اصلی سینمای کودک و نوجوان ایران در زمینه آموزش و تولید بود. یادمان بیاید بزرگانی چون «عباس کیارستمی»، «بهرام بیضایی»، «داریوش مهرجویی» و… همه از دل کانون پرورش فکری به سینمای کودک و نوجوان پا گذاشتند و درخشیدند.
یادمان بیاید نشان «خورشید خندان»ی را که هنوز بر سر در سینما سعدی باقی مانده، که نشانهای بود برای سینماهای مخصوص فیلمهای کودکان و نوجوانان؛ سینماهایی که خانوادهها با علاقه به همراه بچههایشان برای تماشای فیلمها صف میکشیدند.
اما حالا چه؟ حالا برای سینمای کودک و نوجوان چه کردهایم؟ به برنامه نمایش این ماه سینماها نگاه کنید، تنها فیلمهای کودک و نوجوانی که شانس اکران پیدا کردهاند، درست از جنس همان کمدیهای نچسب، اما بسیار پرفروش این روزهایماناند؛ پر از رقص و آواز و شوخی، اما بیمحتوا.
چه شد و چرا مسیر افول را طی کردیم؟
*مولوی: به نظرم ضعف سینمای کودک و نوجوان ما در سالهای اخیر، دلایل گوناگون و متعددی دارد؛ کمتوجهی مسئولان و مدیران سینمایی به این بخش، کمبود سرمایه و سرمایهگذار دولتی و خصوصی برای ساخت فیلمهای مناسب این گروه سنی، تغییر و تحول پیاپی مدیران متولی سینمای کودک و نوجوان از جمله سازمان سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ساختهنشدن فیلمهای تصویبشده، بیتوجهی به نیاز آموزش و تربیت نسل جدید سینماگران و کنار گذاشتن سینماگران پیشکسوت این حوزه و… .
معتقدم مهمترین دلیل این ضعف، «اکران» است که همه این عوامل را مثل نخ تسبیح کنار هم میگذارد. تا زمانی که برنامهی اکران مناسبی برای فیلمهای کودکان و نوجوانان نداشته باشیم، نه سرمایهگذار و نه سینماگر به سمت این حوزه نمیروند.
فیلمهای ساختهشده و اکراننشده در این سالها آنقدر زیادند که نمیتوان شمرد. فیلمهایی که در بهترین حالت فقط در یکی دو نمایش در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان -که تغییرات هرساله مکان و شیوه برگزاری آن هم، خود مصیبتی است- دیده میشوند و بعد به فراموشی سپرده میشوند.
چه طور میشود برای اکران چنین سهم بزرگی قائل شد. لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.
* مولوی: یادمان باشد سینما پیش از آنکه هنر باشد، صنعت است. ما باید سینمای کودک و نوجوان را جدی بگیریم. تا زمانی که چرخه درست سینمای کودک و نوجوان را راه نیندازیم، نمیتوانیم به سالهای طلایی دههی شصت برگردیم.
همه میدانیم خانم «مرضیه برومند» فیلم «مربای شیرین» را براساس کتاب «هوشنگ مرادیکرمانی» ساختند، اما چند نفر این فیلم را خارج از جشنواره اصفهان دیدهاند؟ فیلم کجا رفت؟ چه شد؟ چرا بعد از موفقیت چشمگیر فیلم «علی و دنی» ساختهی «وحید نیکخواهآزاد» در اکران، هیچکدام از فیلمهای او رنگ پردهی سینما را ندیدند؟ «فرزندخوانده»، «گنجشگک اشیمشی»، «دیو و دلبر» و… که اینهمه جایزه از جشنوارهی فیلمهای کودکان و نوجوانان بردند، چرا هرگز اکران نشدند؟ وقتی هیچکدام از این فیلمها اکران نمیشوند، چه انگیزهای برای سینماگران و سرمایهگذاران و متولیان سینمای کودک و نوجوان باقی میماند؟
چرا در همین ماه، «هندی و هرمز» در گروه هنر و تجربه و اینقدر محدود اکران میشود، اما «ماه پیشونی 2» اینقدر گسترده؟ همانطور که گفتم همهچیز به اکران برمیگردد. تا زمانی که برنامهریزی درست و سینماهای مخصوص فیلمهای کودکان و نوجوانان نداشته باشیم، سینمای کودک و نوجوان هم نداریم. برگزاری جشنی یک هفتهای به اسم جشنواره و گاهگاهی برگزاری طرح «زنگ سینما» چارهی کار نیست. تنها راهحلی موقتی است که مثل مسکن عمل میکند و درد را کم میکند، اما درمان نیست.
برخی گمان میکنند سینمای کودک جای زیادی در سبد فرهنگی خانوادهها ندارد. به نظرشما درصورت اکران درست، خانواده ها حاضر به هزینه اند؟
* مولوی: قطعاً همینطور خواهد بود. هرگاه در این سالها فیلم خوب و با کیفیتی از سینمای کودک و نوجوان، درست و اصولی اکران شده، پرفروش هم بوده است. بهعنوان مثال از سینمای کودک میتوانم «کلاهقرمزی و بچهننه» و «مدرسه موشها 2» را نام ببرم و از سینمای نوجوان فیلم «21 روز بعد».
حتی انیمیشنهای خوب این سالها هم که به پرده سینماها رسیدند کاملاً موفق بودهاند. همان طور که در خارج از ایران سالانه تعداد قابل توجهی فیلم و انیمیشن برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید میشود. کودکان و نوجوانان در همهجای دنیا عاشق سینما رفتن هستند و یکی از تفریحهایشان است. برای همین یکی از چرخههای اصلی صنعت سینما، تولید آثار مناسب برای این گروه سنی است.
به کشورهای توسعه یافته اشاره کردید، آنجا چه نگرشی به سینمای کودک و نوجوان وجود دارد که باعث رونق این صعنت شدهاست؟
* مولوی: آنها معتقدند همانطور که در ورزش، نیاز است از سنین پایه، کودکان و نوجوانان به رشتههای گوناگون ورزشی علاقهمند شوند تا در آینده در مسابقههای جهانی و المپیک برای کشورشان افتخار کسب کنند، در سینما هم این نیاز احساس میشود. درواقع سینماگران فردا که قرار است صنعت سینما را بچرخانند و در جشنوارههای جهانی بدرخشند، بخشی از کودکان و نوجوانانی هستند که امروز به سینما میروند و از تماشای فیلمهای جذاب و هیجان انگیزی که برایشان ساخته میشود، لذت میبرند. همان طور که بسیاری از فیلمسازان امروز ایران، بهخاطر تماشای فیلمهای کودک و نوجوان ایرانی مثل «خانهی دوست کجاست؟»، «گلنار»، «گربهی آوازهخوان»، «پاتال و آرزوهای کوچک» یا فیلمهای خارجی «ونسان و من»، «نسخهی سحرآمیز»، «داستان بیپایان» و… در سینماهای مخصوص کودکان و نوجوانان، به سینما علاقهمند شدند.
بخش دیگری هم از مخاطبان امروز سینمای کودک و نوجوان که قرار نیست فیلمساز و سینماگر شوند، فردا به تماشاگر حرفهای و علاقهمند به سینما تبدیل میشوند و در بزرگسالی هم سینما رفتن، تفریح زندگیشان محسوب میشود.
ارسال دیدگاه