به گزارش خبرگزاری کودک پرس، استان کرمانشاه، به بهانه برگزاری بخش استانی بیستهفتمین جشنواره بینالمللی قصهگویی در استان، با سمیه امیری؛ داور با تجربه این دوره از جشنواره و پیشکسوت قصهگویی گفتوگو شد.
لطفاً ابتدا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید:
سلام. سمیه امیری هستم. معاونت فرهنگی اجرایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان لرستان و دبیر اجرایی بیست و ششمین و بیست و هفتمین جشنواره قصهگویی بینالمللی کانون در استان لرستان. همچنین امسال داور جشنواره قصهگویی در استان کرمانشاه هستم. سابقه ۲۵ سال کار با کانون پرورش فکری را دارم و در این مدت حدود ۲۰ سال است که قصهگویی کردهام و به فعالیتهای گوناگونی چون تدریس، نگارش، پژوهش، داوری و… در این حوزه پرداختهام.
از جمله پیشینه و فعالیتهایی که در این زمینه توسط بنده صورت گرفته عبارتند از:
برگزیده شدن در جشنوارههای قصهگویی ملی و استانی چون«هجدهمین همایش ملی آفرینشهای عاشورایی استان کرمان»، «هفتمین سوگواره بینالمللی قصهگویی استان قزوین»، چند دوره «جشنواره ملی و استانی قصهگویی رضوی»، چندین دوره «جشنواره قصهگویی کانون استان» و حضور در مرحله بینالمللی «بیست و یکمین جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری» با عنوان قصهگوی ایرانی و رقابت با قصهگویان کشورهای چین، اسپانیا، فرانسه و…
در زمینه داوری جشنوارههای قصهگویی و نقالی میتوانم به داوری«جشنواره ملی نمای باران»، داوری مرحله استانی «بیست و سومین» و «بیست و چهارمین» جشنواره بینالمللی قصهگویی در استان مرکزی و استان ایلام و یا داوری بخش قصهگویی جشنواره ملی «شوق مهارت» آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۰ و داوری بخش قصهگویی جشنواره استانی «باران وحی» کمیته امداد در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ اشاره کنم.
در زمینه تولید محتوا نیز صاحب کانالها و گروههای کشوری شاهنامهخوانی و نقالی در فضای مجازی میباشم که در آنها به قصهگویی شاهنامه و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان برای شناخت بیشتر متون کهن پارسی پرداختهام.

با توجه به این سابقه غنی، تعریف شما از قصهگویی چیست؟
قصهگویی نوعی ابراز تجارب و خرد است. قصهگو خرد جمعی بشر، که در قصهها به ودیعه گذاشته شده را با تجارب و احساسات و وجود خود در میآمیزد و چون دریچهای، دیوار بین مخاطب و این خرد را میشکافد و باعث انتقال بین نسلی میشود. پس خیلی مهم است که قصهگو تصمیم بگیرد که چه قصهای را بگوید.
از نگاهی دیگر،قصهگو در انتخاب قصه خود باید تصمیم بگیرد میخواهد دریچه واسط بین چه مطالبی با مخاطب خود باشد.
آثار و تاثیرات قصهگویی را چگونه ارزیابی میکنید؟
قصهگویی یک هنر بیبدیل است که در طی اعصار مختلف حفظ و سینه به سینه توسط انسانها و در تمدنهای گوناگون منتقل شده و به دست ما رسیده. در جایی جمله بسیار زیبایی به چشمم خورد که: «سیاره ما دیگر نیازی به آدمهای موفق ندارد. این سیاره به شدت نیازمند افراد صلحجو، درمانگر، ناجی، قصهگو و عاشق است.»
چه زیبا انسان در عصر خشونت و جنگها و کشتارهای ضد انسانی،متوجه این موضوع شده که زخمهای دیرینه بشر میتواند با ضماد روایت، عشق و «قصهگویی» شفا یابد و دیگر هیچ…
قصهگویی،بهترین ارابه برای حمل، پراکنده کردن و انتقال مفهوم صلح، دوستی و تمامی ارزشهای انسانی و اعتقادی است و میتواند در عین حال درمانگر و صلحجو هم باشد.

جشنواره قصهگویی امسال را چطور دیدید و چه ویژگیهایی داشت؟
این جشنواره با همدلی، قوت و خلاقیتهای خود شروع به کار کرده و تفاوتهایی با سالهای گذشته دارد. از جمله این تفاوتها، مردمیسازی و همگانی کردن بیش از پیش قصهگویی در بین مخاطبین کودک، نوجوان و بزرگسال میباشد که این امر منجر به ثبتنام تعداد بیشتری قصهگو و شناسایی آنها توسط کانون پرورش فکری در سراسر کشور شده است.
شعار امسال جشنواره«جهان، با قصه کودکان را ببین» میباشد. این شعار نگاه مخاطبین جشنواره را به نیازهای کودکان امروزی با ویژگیهای خاص خود جلب میکند و اشاره دارد که کودکان را، که آینده نسل بشر هستند، از دریچه قصهگویی ببینیم و در نتیجه درک کنیم. این شعار اشارهای قوی به مسائل روز کودکان جهان دارد به خصوص کودکانی که جان خود را توسط سیاستمداران ظالم و در جنگها و درگیریها از دست میدهند و مشخص نیست به چه دلیل جان خود را از دست میدهند.
چه توصیهای به قصهگویان و مخاطبان این هنر دارید؟
تجربهای را با شما به اشتراک میگذارم. در تمام سالهایی که قصهگویی کرده و پای نقل دیگران نشستم بیشتر از هر چیز، از تجربه لحظه «بودن» در کنار دیگران به شعف آمدم.
دیدم که به بهانه اشتراک گذاشتن یک«قصه» چگونه میشود باهم بودن و حس اتحاد و لذت «آن» را تجربه کرد. این «آن» با هم بودن و بیخود شدن، بسیار سازنده و حتی شفابخش است. توصیه میکنم قصهگوها و هم مخاطبین قصهگویی، علاوه بر استفاده از جنبههای تربیتی، آموزشی و… این هنر، به لحظات خود بودن، کنار گذاشتن تقلیدهای نابجا و در لحظه قصهگویی کردن و بیواسطه متصل شدن به خرد جمعی بشر، توجه بیشتری داشته باشند.
برای قصهگویی موثر و معجزهگر،قصهای را انتخاب کنید که به موضوع و مفاهیم آن ایمان داشته باشید تا عشق درونتان فرصت پیدا کند از طریق دریچه ایمان و در لحظه بودن، جاری شود و لحظه ناب و زیبایی را بسازد.

اگر خاطره خاصی از حضور در عرصه قصهگویی دارید، بفرمایید:
در چهاردهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی سال ۱۳۸۹ برگزیده استانی بوده و به مرحله ناحیه غرب کشور راه پیدا کردم. این مرحله در استان ایلام برگزار شد. موضوع این جشنواره «زندگانی و شخصیت حضرت رسول اکرم (ص)» بود. از همین جهت قصه معراج حضرت رسول را برای قصهگویی و شرکت در رقابت انتخاب کرده بودم.
در زمان قصهگویی و شرکت در این جشنواره فرزندی در راه داشتم و بر حسب سلیقه،قصه معراج رسول الله را حول محور شخصیت آقا علیبن ابیطالب و اهمیت وجود و حضور ایشان در ماجرای معراج قصهگویی کردم.
جالب اینکه قصههایی که در این مرحله جشنواره،توسط قصهگویان نقل میشد همگی (با توجه به موضوع جشنواره) حول محور شخصیت پیامبر اکرم (ص) بود اما قصه من همزمان حول محور دو شخصیت بزرگوار یعنی رسول (ص) و امیرالمومنین (ع) قصهگویی میشد و این دو شخصیت را از هم جدا نمیدید.
گویی این قصه بازگوکننده مجدد حدیثی از پیامبر(ص)بود که میفرمایند: «من شهر علمم و علی دروازه آن است؛ هر که علم میخواهد باید از دروازه وارد شود.» بعد از اجرای قصه، «دعای معراج»، که سوغاتی این سفر رسول خدا برای شیعیان است را در طراحی ویژهای به مخاطبین هدیه دادم.
در این جشنواره با قصه«معراجنامه» برگزیده غرب کشور شدم اما به دلیل وضعیت خاص جسمانی و نزدیک شدن به تولد فرزندم نتوانستم در جشنواره کشوری که در استان هرمزگان برگزار گردید شرکت کنم و انصراف دادم. از این موضوع کمی ناراحت بودم اما چارهای نبود.
ماهها گذشت و خداوند فرزند پسری به من عطا کرد و با اینکه نام دیگری برایش انتخاب کرده بودم،قسمت ایشان فقط نام مولایم «علی بن ابیطالب» بود.
این بزرگترین جایزهای بود که تا کنون در جشنوارهها و مسابقات قصهگویی دریافت کردهام.
بعدها همکار کرمانشاهی و دوست عزیزم خانم فرزانه لطیفی را در بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی ملاقات کردم و ایشان دعای معراجی را از کیفش بیرون کشید و گفت:«این دعا را در پایان قصهگوییات به من هدیه دادید و ۱۳ سال است که آن را با خود دارم و از خودم دورش نمیکنم.»
از آن روز مطمئن شدم قصهگویی میتواند معجزهگر باشد.
در پایان اگر نکته یا حرف پایانی دارید، بفرمایید:
در سالهای اخیر نگاه تعداد قابل توجهی از پژوهشگران و محققین علوم انسانی به سمت «هنر قصهگویی» و تاثیر آن بر جنبههای گوناگون تربیتی، بهبود و حتی درمان در حوزه کودک و نوجوان متمرکز شده است.
موضوع پایاننامه دوره کارشناسی ارشد اینجانب که در«بیست و سومین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری» به عنوان پایاننامه برگزیده ملی انتخاب شد، با موضوع «بررسی تاثیر قصهگویی بر پرورش تفکر مثبت در نوجوانان دختر» انجام گرفت. در این پایاننامه با اجرای پیشآزمونهای «مهارتهای هشتگانه تفکر مثبت» و سنجیدن مولفههای آن، میزان مهارتمندی مخاطب دختر نوجوان سنجیده و پس از اجرای جلسه «قصهگویی» نیز همان آزمون برای گروه آزمایشی تکرار میشد. با توجه به نمرات به دست آمده از این آزمونها و مقایسه نمرات پیشآزمون و پسآزمونها و تفاوت آن در گروه آزمایشی و گروه گواه، مشخص شد که «هنر قصهگویی» ابزاری قدرتمند در دست مربیان، معلمان، درمانگران، روانشناسان، والدین و همه متولیان حوزه کودک و نوجوان است که به کمک این ابزار پرنفوذ میتوانند به اهداف مختلف تربیتی، آموزشی و حتی درمانی و… دسترسی سریع، آسان، ماندگار و عمیق پیدا کنند.
ضروری است که در زنده نگه داشتن و حفظ این هنر آبا و اجدادی خود تلاش بکنیم.هنر با تکرار و ممارست قدرت میگیرد و پرنفوذ میشود. به قصهگویان توصیه میکنم زیر نظر صاحبنظران و اساتید این هنر به اجرا در محافل کوچک و بزرگ پرداخته و هر فرصتی را جهت انتقال مفاهیم زیبای انسانی و ارزشی مغتنم بشمارند.

ارسال دیدگاه