جمع آوری کودکان کار پاک‌کردن صورت مسئله

به گزارش کودک پرس     از معاونت اجتماعی شهرداری تهران نیز برای حضور در این همایش دعوت به عمل آمده بود اما عدم حضور محمد باصری در این نشست بر شائبه‌های پیش‌آمده درباره امتناع شهرداری در پاسخگویی به برخی برخوردها با کودکان کار در طرح جمع‌آوری افزود. جلسه با طرح این پرسش کلی که هدف از دنبال‌کردن طرح جمع‌آوری کودکان کار چیست، آغاز شد و جنبه‌های مختلف روانی و اجتماعی چنین طرح‌هایی با تأکید بر لزوم پاسخگویی نهادهای مسئول اجرای طرح جمع‌آوری کودکان کار مانند بهزیستی، شهرداری و نهادهای قضائی موردارزیابی قرار گرفت.

در ابتدای بحث، جنبه‌های روان‌شناختی این طرح و آثار روانی اجرای آن بر کودکان و خانواده‌هایشان مورد بررسی قرار گرفت.

فاطمه قاسم‌زاده، روان‌شناس که تحقیقاتی را درباره وضعیت زندگی کودکان کار و شیوه‌های رفتاری آنها در برخورد با عوامل اجتماعی انجام داده است، درباره آثار اجرای طرح جمع‌آوری کودکان کار گفت: مطالعات مختلف نشان داده است که بسیاری از این کودکان خانواده دارند و به‌دلیل فقر شدید مالی خیابان را برای امرارمعاش خود و خانواده‌هایشان انتخاب کرده‌اند. از منظر روان‌شناسی، اجرای چنین طرح‌هایی امنیت‌خاطر کودکان را برهم می‌زند.

او ادامه داد: اجرای طرح‌های ضربتی جمع‌آوری کودکان از کف خیابان با این بهانه که آنها بدسرپرست هستند یا خانواده ندارند پس به همین دلیل در خیابان کار می‌کنند، هیچ توجیه منطقی ندارد. قرار نیست تکلیف این کودکان کف خیابان مشخص شود.

این روان‌شناس به جداکردن کودکان کار از کیان خانواده هم اشاره کرد و گفت: اگر معتقد باشیم که زندگی با خانواده حق هر کودکی است، نباید کودک کار را از این قضیه مستثنی کنیم زیرا او هم حق دارد مانند هر کودک دیگری از احساس امنیتی که در کنار خانواده‌اش دارد، برخوردار باشد.

به گفته قاسم‌زاده مکان‌هایی که برای نگهداری این کودکان پس از جمع‌آوری در نظر گرفته می‌شود هم نمی‌تواند به کاهش آسیب‌هایی که این افراد گرفتار آن هستند، کمک کند.

او ادامه داد: می‌گویند بچه‌ها را می‌برند مرکز یاسر یا فلان مرکز اما این مراکز اساسا برای بچه‌ها مناسب نیست و نمی‌تواند نیازهای بچه‌ها را برطرف کند. فقط مدتی به دلایل نامعلومی و با هدف‌های دیگری مثل پاک‌کردن چهره شهر از کودک کار، اینها را در این مراکز نامناسب نگه می‌دارند و علاوه‌بر اینکه آنها را از محیط اجتماعی و خانوادگی‌شان دور می‌کنند به‌دلیل شرایط خاصی که در مراکز نگهداری وجود دارد بر شدت آسیب‌ها هم می‌افزایند.

به عقیده او؛ هیچ آسیبی بدون کاهش فقر از بین نمی‌رود. پس بهتر است به جای آنکه میلیون‌ها تومان صرف اجرای طرح‌های این‌چنینی شود به توانمندسازی و حمایت از خانواده‌های این کودکان پرداخته شود تا به‌این‌ترتیب به هدف اصلی به معنای واقعی آن یعنی ساماندهی کودک کار نزدیک شویم.

وضعیت 6 میلیون کودک کار 16 تا 19 ساله معلوم نیست

در بخش دیگری از این همایش امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با انتقاد از شیوه سیاست‌گذاری درباره طرح جمع‌آوری کودکان کار گفت: بهزیستی، شهرداری، نهادهای قضائی و وزارت کار و سایر نهادهایی که درگیر این طرح هستند نه معنای کودک را می‌فهمند و نه می‌دانند منظور از ساماندهی چیست. به عقیده من پیش از هرچیز این رویکرد سیاست‌گذاران است که باید ساماندهی شود.

او ادامه داد: آمارها و گزارش‌ها نشان می‌دهد رشد آسیب‌های اجتماعی در ایران در حال رسیدن به مرزی است که به‌زودی آوارش روی سر همه ما پایین می‌آید و این مسئله نشان می‌دهد، همه باید نسبت به آسیب‌های اجتماعی حساس باشیم.

این جامعه‌شناس در ادامه صحبت‌هایش با بیان این نکته که در ایران شانه‌خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت تبدیل به یک عادت کهنه در بین نهادهای مسئول شده است، گفت: سال گذشته در میزگردی اعلام کردیم که طبق آمار تعداد تا ۱۹ساله‌ها در کشور ۲۰میلیون نفر است. باز هم طبق اعلام آموزش‌وپرورش ۱۳میلیون و 300هزار تا۱۳میلیون و 600هزار نفر ثبت‌نام شده‌اند. در این میان وضعیت حدود ۶ تا 6,5 میلیون نفر کودک بین سن ۱۶تا۱۹سال معلوم نیست. من مدعی هستم همین‌ها در خیابان‌ها هستند. هرچند آموزش‌وپرورش اعلام می‌کند وضعیت آنها به ما ربطی ندارد اما اتفاقا این آموزش‌وپرورش و نهادهای مسئول هستند که باید به وضعیت این بچه‌ها رسیدگی کنند.

حریرچی با اشاره به اینکه طرح جمع‌آوری کودکان کار مانند شناسنامه‌دارکردن آنها به معنای نشان‌دار‌شدن و تحقیر هرچه بیشتر آنهاست، گفت: لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان در همین مجلس تازه هم دارد خاک می‌خورد. از طرفی آقای روحانی وقتی آمدند وعده تصویب قانون حقوق شهروندی را دادند که رها شد؛ بنابراین درحالی‌که روزبه‌روز بر تضییع حقوق شهروندانی مثل همین کودکان افزوده می‌شود باید منتظر آسیب‌های بیشتری هم باشیم.

بهزیستی مسئولیت جمع‌آوری کودکان کار را قبول نمی‌کند

در بخش دیگری از این نشست دوساعته مصطفی سراج، مدیرکل بهزیستی شهر تهران، سخنرانی کرد. به عقیده او برخی برداشت‌ها و واکنش‌های صورت‌گرفته درباره نگرش بهزیستی به طرح جمع‌آوری کودکان نادرست است. سراج در‌این‌باره گفت: ما واقعا تفاوت سلیقه‌ای با دوستان نداریم و بهزیستی هم هرگز از لفظ جمع‌آوری درباره این طرح استفاده نکرده است؛ به این دلیل که اساسا ما هم با طرح جمع‌آوری به این شکل موافق نیستیم. این درحالی است که براساس آیین‌نامه ساماندهی کودکان کار، سازمان بهزیستی متولی رسیدگی به این کودکان است که باید بعد از جمع‌آوری آنها، مسائل مربوط به حمایت و ساماندهی کودکان و خانواده‌هایشان را به عهده بگیرد.

گفته‌های سراج درحالی مطرح می‌شود که بنابر اعلام فاطمه قاسم‌زاده، براساس این طرح که شورای اجتماعی وزارت کشور آن را پیگیری کرده است، بهزیستی و شهرداری هم نظر مساعد خود را برای اجرای طرح جمع‌آوری کودکان کار اعلام کرده‌اند که حاصل جلسات شورای اجتماعی، جمع‌آوری کودکان کار از سطح شهر بوده است. با این همه مدیرکل بهزیستی شهر تهران معتقد است: لفظ جمع‌آوری کودکان کار، مورد توافق هیچ یک از مسئولان بهزیستی نیست و درباره این طرح هیچ دستگاهی از بهزیستی ورود نکرده است. به گفته این مسئول بهزیستی، حتی شهرداری‌ها هم ورودی به این موضوع نکرده‌اند.

سراج همچنین به کوچک‌سازی واحدهای روزانه و سرپایی بهزیستی هم اشاره کرد و گفت: در بحث ساماندهی، هدف ما این است افرادی که واقعا نیاز به حمایت مستمر دارند، در شبانه‌روزی‌ها اسکان پیدا کنند؛ آن‌هم نه با این هدف که رسوبی شوند، بلکه هدف اصلی توانمند‌سازی اینهاست. در موارد دیگر که بحث بدسرپرستی و مواردی از این دست مطرح است، تلاش بر این است که با کوچک‌سازی واحدها و گرایش بیشتر به طرف خصوصی‌سازی، مراکز روزانه را گسترش دهیم تا روند امداد‌رسانی هم به این شکل تسریع شود.

اگر بهزیستی کاری به کارمان نداشته باشد، راضی هستیم

طاهره پژوهش، مددکار اجتماعی و مسئول پروژه ناصرخسروی انجمن حمایت از حقوق کودک، به گزارش بازدیدهای چندباره خود از مجتمع یاسر که محل نگهداری از کودکان کار در تهران است، اشاره کرد و به‌عنوان یکی از مددکارانی که در مرحله اول جمع‌آوری حضور داشت، درباره مزایا و معایب طرح گفت: یکی از مزایای این طرح، نزدیک‌شدن به بچه‌هاست. ما به‌عنوان مددکار در ون‌های جمع‌آوری نشستیم تا بچه‌ها احساس راحتی بیشتری کنند. ما با بعضی از این بچه‌ها و خانواده‌هایشان صحبت کردیم که مایل به همکاری با ما نبودند و می‌گفتند ما نیاز به حمایت نداریم و همین که بهزیستی کاری به کارمان نداشته باشد، ما راضی هستیم. در این مدت دو تا سه‌ بار به مجتمع یاسر مراجعه کردم که تعداد کمی از بچه‌ها را به مرکز آورده بودند و مشخص نیست بسیاری دیگر از اینها الان به کدام قسمت‌ها یا حاشیه شهرها پناه برده‌اند.

او ادامه داد: یک چیز خیلی مهم در برخورد با بچه‌ها، این است که ما باید بر اساس پیمان‌نامه حقوق کودک، بچه‌ها را به‌عنوان یک انسان مستقل در نظر بگیریم و با این وعده که هر وقت خواستید می‌توانید برگردید، آنها را فریب ندهیم. اتفاقی که افتاده، این است به بچه‌هایی که در یاسر هستند، ابتدا گفته شده هر وقت خواستید می‌توانید بروید اما الان اجازه خروج به آنها داده نمی‌شود و این بچه‌ها که تعدادشان البته فعلا کم است، بلاتکلیف هستند.

این مددکار اجتماعی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: در آنجا که بودم، پدر یکی از این بچه‌ها درحالی‌که روی ویلچر نشسته بود، آمد و گفت نمی‌گذارند بچه‌ام را به خانه ببرم. خود این فرد بیان ‌کرد: همین بچه، ماهی۷۰۰ تا۸۰۰ هزار تومان خرج خانه را در می‌آورد. درحالی‌که می‌شود به جای این طرح‌ها که شنیده‌ام ۷۰۰ میلیون تومان هزینه بابت آن شده، با مداخله و شناسایی خانواده‌های قابل حمایت هم به این بچه‌ها کمک کنیم و هم خانواده‌هایشان را از نظر درآمد توانمند کنیم تا به این شکل، ساماندهی به معنای درستش تحقق پیدا کند و صرفا زیباسازی برخی مناطق شهری مدنظر سیاست‌گذاران قرار نگیرد.

در انتهای این نشست ثریا عزیزپناه، عضو هیئت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودک و دبیر اجرائی همایش، با طرح دوباره این پرسش که درواقع هدف از اجرای این طرح‌ها، بهبود وضعیت خود این کودکان و خانواده‌هایشان است یا زیباسازی شهر، به بهای حذف و نه کاهش آسیب‌های اجتماعی مبنای، از مقامات مسئول و گردانندگان چنین طرح‌هایی خواست تا در سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های خود، به حداقل‌رساندن آسیب‌های اجتماعی را بر سایر عوامل حاشیه‌ای حذف کودکان کار، برای زیبا‌شدن چهره شهر مقدم بدانند.

 

 

منبع:    نامه نیوز