جشن رونمایی از محصول مشترکی به نام «بچه» در اینستاگرام!
حضور در فضای مجازی و استفاده از مزایای آن فواید زیادی در زندگی روزمره و اجتماعی افراد دارد، اما برخی رفتارهای عجیب تبعات نامناسبی برای شخص و اطرافیانش دارد که متاسفانه نادیده گرفته میشود.
به گزارش کودک پرس ، دیگر مثل گذشته نیست که همه چیز بعد از تولد کودک به چند مراسم دورهمی و پختن آش ختم شود. در دنیای جدیدی که شبکههای اجتماعی برای ما ساختهاند، شما میتوانید کودکتان را در حد شاهزاده انگلستان در ابعادی بینالمللی مطرح کنید.
حتماً شما هم در لیست دوستانتان در اینستاگرام کسانی را دارید که به تازگی بچهدار شدهاند. همه آنها را میشود در دو دسته تقسیم کرد. آنهایی که هر از گاهی با کودک خود عکس میگذارند و نمیتوان چیز اغراق شدهای در عکسهایشان دید جز همان زندگی طبیعی و لحظههایی شیرین که میان دوستانشان به اشتراک میگذارند و دسته بعدی آدمهایی که بارداری و تولد بچه را مانند تنها معنای زندگی خود به خورد دنبالکنندههای صفحهشان میدهند. آنقدر همه چیز در این عکسها، رنگارنگ و پر خرج است که آدم با خود فکر میکند مبادا تولید مثل اتفاقی جدید در تاریخ انسانیت باشد یا مبادا کودک آنها فرزندی متفاوت با همه کودکانی است که تاریخ جهان تا به امروز به خود دیده. بگذارید کمی عقبتر برویم تا ببینیم این عکسها و جلال و جبروتشان از کجا آغاز میشود.
همانطور که گفته شد همه چیز از ماقبل تولد شروع میشود. آن روزهایی که صفحه اینستاگرام مادر شروع به فعالیت حول بارداری او میکند. عکسهایی که هر ماه در آتلیه گرفته میشود تا مرحله به مرحله روند بزرگ شدن کودک در شکم مادر را نشان دهد. اما کار به اینجا ختم نمیشود؛ یک بار با بکگراند مزرعه و در لوکیشنی روستایی عکس گرفته میشود و بار دیگر به همراه مادربزرگ و پدر بزرگ که انگار از دل عکسهای قجری بیرون آمدهاند. اگر هم حوالی کریسمس باشد، میتوانید بابانوئل و کلاه بوقی قرمز منگولهدار را هم در عکس ملاقات کنید. مطمئن باشید در تمام این عکسها حتی یک بار هم لباسی تکراری نخواهید دید.
همینطور که هرماه عکس گرفته میشود، باید به فکر اتاق بچه هم بود. اتاقی که آنقدر تک و منحصر به فرد است که هیچکس در زندگی خود به چشم ندیده. این روزهای پرشور و حال بالاخره به اتاق عمل ختم میشود. روزی سرنوشتساز که قرار نیست حتی یک لحظه آن از تاریخ بشر حذف شود.
دوربینها با دم و دستگاه داخل اتاق عمل میروند تا از نخستین گریه بچه وقتی پرستار سر و ته نگهاش داشته و دارد به پشتش میزند، فیلم بگیرند. دوربین اما ثابت نمیماند و پشت صحنه را هم ثبت میکند. اقوام نگران و خوشحال هم پشت در اتاق عمل نشستهاند تا غریو شادی بعد از شنیدن سالم بودن کودک را سر دهند.
حالا باید همه منتظر بمانند تا از اتاق استراحت مادر و کودک در بیمارستان رونمایی شود. اتاقی خصوصی که از روز قبل با عکسهای مادر و پدر خوشبخت، لباسهای بچه روی بند رخت و فرفره و بادکنکهای هلیومی رنگی، دیزاین شده. اگر منتظر میهمانی هستید باید صبر کنید تا نخستین جشن برگزار شود.
جشنی که در آن از بچه رونمایی میشود و چیزی کم از یک جشن عروسی نخواهد داشت. ویدئو کلیپ روی پرده بزرگ، از عکس سونوگرافی گرفته تا تمام عکسهای زمان بارداری و ویدئوی اتاق عمل را با آهنگی حماسی پخش میکند. پدر بچه به مادر طلا یا کادویی درخور اهدا میکند و میهمانها هم سنگ تمام میگذارند و هرکدام هدیهای فاخر پیشکش میکنند. کیک چند طبقه و شام دندانگیر و میز میوه و شیرینی هم که نمیشود نباشد. خرج و مخارج؟ شوخی میکنید؟ اصلاً مگر مهم است یک شب شام و میهمانی برای نورسیده چقدر میشود؟ 50میلیون؟ شاید بیشتر یا کمتر.
کافی است کمی فکر اقتصادی داشته باشید و با همه عکسهایی که در طی یکسال جمع کردهاید صفحهای برای کوچولوی نازنینتان راه بیندازید و مطمئن باشید بزودی با زدن هشتگهایی مانند «مادرپسری» و «مادر دختری» کاسبی خوبی راه بیندازید. کاسبی یا مدی که این روزها حسابی روی بورس است. همین چند وقت پیش در شبکههای اجتماعی خبری پیچید که مادری برای گرفتن عکس «مادر دختری» با کودک یکسالهاش دست به کاری خطرناک زد. او که میخواست دخترش در عکس شبیه خودش باشد موهای بچه یکساله را اکسیدان گذاشت تا بلوند شود. اما نتیجه راهی شدن دختربچه به بیمارستان و متأسفانه مرگ او بود.
با خودم فکر میکنم چه آدمهایی با دیدن این عکسها و زندگی پرخرج دیگران دچار استرس و اضطراب میشوند؟ اضطراب از اینکه آیا بدون این خرج و مخارج هم میشود مادر یا پدری لایق برای کودک بود؟
ارسال دیدگاه