به گزارش کودک پرس ، خسرو معصومی از جمله کارگردانان مستقل سینمای ایران است که بعد از فارغالتحصیلی از دانشکده هنرهای زیبا و از میانه دهه شصت، کار نویسندگی و کارگردانی را آغاز کرد و با ممارستی که از خود نشان داده نزدیک به سی و چند سال است که این فعالیت را ادامه میدهد.
معصومی ورای اینکه همواره به حفظ استانداردهای بصری سینما علاقه نشان داده و این حفظ استاندارد را هم با رفتن به دل طبیعت رویایی شمال ایران انجام داده در اغلب آثارش جایی ویژه برای کودکان و نوجوان باز کرده است؛ حتی ملتهبترین فیلمهای او نیز به این طیف سنی به عنوان شخصیتهایی موثر در داستان نگریستهاند.
وی از جمله منتقدان وضعیت بنبستی است که سینمای ایران در پرداختن به کودک و نوجوان داشته است.
معصومی روز شنبه با نقد نگاه سفارشیسازی حاکم بر این گونه به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: سه ماه مانده به جشنواره کودک، برای اینکه عریضه را خالی نبینند و بگویند کاری کردهاند شروع میکنند به ساخت فیلمهایی که هیچ گونه محتوایی ندارد و بسیار عجولانه ساخته شده و طبیعی است که چنین محصولی چه از آب درمیآید، درحالی که در این ژانر باید حساسیت داشت و خیلی کارشناسانه، فیلمنامه و محصول را تولید کرد و چنین کاری هم نیاز به زمان بیشتری دارد.
وی افزود: فیلم کودک را نباید به صرف اینکه فقط ساخته شود ساخت، مسلما بسیار باید تحقیق، آسیبشناسی و کارشناسی کرد که متأسفانه چنین نیست و از آن مهمتر آدم دلسوز میخواهد نه سفارشیسازانی که به این گونه به چشم کاسبی مینگرند زیرا این کودکانند که آینده را میسازند و هر گونه سرمایهگذاری برای آنها در درازمدت جواب میدهد.
این کارگردان سینمای با نقد سفارشیسازی ادامه داد: نتیجه تولید محصولات سفارشی چه شد؟ چرا این کار را می کنند؟ به نظر من دانش این کار را ندارند و باید تاکید کنم این ضعف متولیانی است که سفارش میدهند آن هم به افراد ناشی.
وی یادآور شد: خوب یادم هست چند سال پیش کیانوش عیاری فیلمنامهای رئالیستی مرتبط با کودکان و نوجوانان با نام «چاله چوله» را که اتفاقا بار آموزشی هم داشت، میخواست بسازد اما چنان شرایط را برایش سخت گرفتند که عطایش را به لقایش بخشید درحالی که شخصا میدانم که اگر ساخته میشد فیلم خوبی میشد، اما امثال عیاری نباید فیلم بسازند تا کاسبکاران به نام فیلم کودک و نوجوان، جیب خود را پُر کنند.
معصومی با اشاره به میراثی که عباس کیارستمی در حیطه فیلمهای آموزشی کودکانه به جای گذاشت، خاطرنشان کرد: در آن زمان کیارستمی با 50 هزار تومان یک فیلم شاهکار خلق میکرد به اسم «مشق شب» ولی حالا با بودجههای میلیاردی، فیلمهای آرشیوی میسازند! امروزه برای یک تولیدکننده با بیست سال سابقه، بیشتر این مهم است که فیلم چقدر برایش درآمدزایی دارد! متأسفانه امروزه جوری شده است که به طرف 800 میلیون بابت تولید فیلم کودک میدهند و در ابتدای کار، این آقا 400 میلیون را به جیب میزند مبادا ضرر کند! آخر با این نگاه میتوان راه کیارستمی را ادامه داد؟
کارگردان «کار کثیف» گفت: در سینمای کودک مطلقا نباید سفارش کار داد، مگر دوران کیارستمی که در کانون بود، کار سفارشی انجام میشد؟ متاسفانه امروزه اغلب پروژهها سفارشی است که نتیجهاش چنین شده است.
این کارگردان سینما افزود: اگر اکران فیلمهای ما را بنگرید میبینید که غلبه با فیلمهای زرد است و خبری از محصولات سرگرمکننده و آموزشمحور برای کودکان نیست. آیا سینمای کودک یعنی عروسک بازی با رقص باباکرم؟ سینمای ارزشمند کودک و نوجوان به محاق رفته و حتی دیگر سینمای اجتماعی هم بایکوت میشود. چرا؟ چون آقایان مدعیاند مردم فقط به دنبال خنده و شادی هستند! مسلم است با این جور افکار باید فاتحه سینمای کودک و نوجوان را خواند.
معصومی درباره ضرورت امتداد نگاه امثال کیارستمی اظهار داشت: بعضیها تلاش کردند ولی متأسفانه به علت اینکه هیچ مسئولی از آنها حمایت نکرد و شرایط مهیا نشد، موفق نشدند؛ حمایت فقط این نیست که بودجه تولید را بدهند؛ همین که در اکران تعداد کافی سالن به این فیلمها بدهند یعنی حمایت، اما هیچ یک از این دو کار نمیشود.
وی تأکید کرد: امثال نادری، مهرجویی و بیضایی، در ادوار مختلف فیلمهایی ماندگار در حیطه کودک و نوجوان ساختند اما حالا چه کسانی فیلم کودک میسازند؟ آدمهایی فاقد توان لازم برای ایجاد پل ارتباطی میان سینمای سرگرمکننده و سینمای دارای بار آموزشی! واقعنمایی در سینمای کودک و نوجوان خیلی مهم است و نباید به بهانه سیاهنمایی طردش کرد اما افسوس که مدیران ما این مهم را درک نکردهاند.
کارگردان «رسم عاشق کشی» گفت: زمانی نه چندان دور، کار در سینمای کودک برای مدیران دغدغه بود و حساسیت وجود داشت ولی امروز کسی جرأت نمیکند به سمت و سوی سینمای کودک برود زیرا اولویت مدیران، حمایت از چنین سینمایی نیست.
معصومی با اشاره به وارد کردن برخی آثار سینمایی به کتابهای درسی اظهار داشت: در این حیطه توجه به سنین کودک ملاک است، مثلا اخیرا شنیدم که «ابد و یک روز» وارد کتاب درسی پایه دوازدهم شده آن هم به خاطر طرح بحث اعتیاد. این انتخاب بدی برای نوجوانان نیست اما باید ادامه یابد یعنی برخی از آثار شاخص سینمای ایران که میتوانند نگاه راهبردی داشته باشند وارد کتابهای درسی شوند.
کارگردان فیلم سینمایی «خرس» ادامه داد: وارد کردن فیلمها به کتابهای درسی میتواند باعث شود کودکان از همان مدرسه با سینما آشنا شوند اما این اقدامی است که باید با کارشناسی کامل و آسیبشناسی صورت گیرد و تلاش شود فیلمهایی با موضوعات زیبا، عاطفی و انسانی به کتابها ورود کند تا تصویری جامع از سینمای ایران پیش روی کودک و نوجوان قرار گیرد.
معصومی خاطرنشان کرد: زمانی از طریق همین جشنواره رشد، جایی در آموزش و پرورش درست کرده بودند که هم تولید فیلمهای آموزشی با محوریت کودک و نوجوان صورت میگرفت و هم بعضی از فیلمهای آموزشی که سینمایی بودند را میخریدند و در مدارس به نمایش میگذاشتند که این اتفاقات باید احیا شود.
وی تصریح کرد: بسیاری از مدارس، آمفی تئاترهایی دارند که میشود به اکران آثار سینمایی اختصاص یابد، این آمفیتئاترها به جریان رسمی اکران سینماها پیوند بخورد و فیلمهای مرتبط در مدارس هم اکران شود.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه