تیم فوتبال امید؛ خودکشی از ترس مرگ

به گزارش کودک پرس ، پیاده کردن سیستم «بباز تا از قرعه سخت گذر کنی»، هر چند یک استراترژی برای انتخاب راهی مطمئن در مسیر رسیدن به فینال است اما باید بپذیریم تیمی که برای قهرمانی به تورنمنت معتبری گام می گذارد باید ارنج و هارمونی خود را برای قهرمانی چیده و دل نگران بازی با رقیبان نباشد بلکه راه موفقیت را در این اصل تعریف نماید که هر بازی برای تیم می تواند یک فینال زودرس تعریف شود.
اما بر خلاف این رویه کادر فنی تیم امید برای فرار از رویارویی با تیم های بزرگ، باخت مصلحتی را در دستور کار قرار دادند؛ باختی که پیام نهایی آن ترس از تیم امید کره جنوبی و بازیکنان آن کشور بود.
اتخاذ چنین استراتژی موجب شد تا برخی از جوانان و نوجوانانی که جاکارتا نخستین آوردگاه بین المللی آنان بود در دام این تفکر گرفتار شوند و ناخواسته ترس از رقیب بر آنان چیره شود، ترسی که باخت به چشم بادامی ها، برون داد نهایی آن تعریف می شد.

اما پس از این باخت و بی توجهی مردم به نتایج این تیم در سایه درخشش رشته های دیگر، کادر فنی تیم امید به جای پاسخگویی به عملکرد خود در این دوره از بازی ها، با توجیه اینکه راهبرد اصلی کرانچار استیلی شکستن طلسم 44 ساله حضور در المپیک است عنوان کردند، باخت در مکتب خاص آنان جایی ندارد و باخت های متوالی به میانمار و کره جنوبی چیزی از ارزش های تیم آنان کم نخواهد کرد.

با کنار هم گذاشتن گذاره های توجیهی کرانچار و دستیارانش که خود را پروش یافته مکتب خاص می دانند این پرسش در ذهن بسیاری از فوتبال دوستان شکل می گیرد که باخت باید چگونه باشد تا به ارزش های یک تیم خدشه وارد کند، آیا باخت ایران به عنوان یکی از قدرت های فوتبالی آسیا به میانمار درجه سوم نقطه ای تاریک در مدیریت این افراد نیست؟ دوم اینکه اگر در مکتب مورد نظر «رضا شاهرودی» دستیار زلاتکو، باخت معنی ندارد چرا باخت مصلحتی به تیم ملی میانمار و خنثی شدن این حربه از سوی عربستان، تیم امید ایران را در آستانه حذف از مرحله گروهی رقابت ها قرار داد؟
در پاسخ به ادعای دستیار سرمربی کروات تیم امید باید گفت آنچه شما از آن به عنوان کم نشدن ارزش بازیکنان تیم امید یاد کردید نتیجه ای خفیف یا باخت با ضربات پنالتی و اشتباه داوری نبود که بازیکنان ما را در کمال شایستگی راهی ایران کرد بلکه 2 باخت متوالی با چهار گل خورده و بدون گل زده است که برای تیم امید ایران می تواند فاجعه فوتبالی تعریف شود.

اما اگر قرار باشد باخت عجیب تیم تحت امر شما به تیم امید «میانمار» را با عنوان باخت مصلحتی تعریف کنیم باید اعتراف کرد که این باخت ناشی از پیش زمینه ترس از تیم کره جنوبی بود که تمام وجود کادر فنی را فرا گرفت و این ترس به بازیکنان تیم نیز سرایت کرد و آنان در نهایت با پیش زمینه ای از باخت احتمالی در برابر این رقیب دیرینه، گام به میدان مسابقه گذاشتند.
دستیاران کرانچار به عنوان تئورسین های فوتبالی فراموش کردند نخستین لازمه ای که نوجوانان پیش از ورود به دنیای حرفه ای فوتبال باید نسبت به آن آگاه باشند ایجاد روحیه برد و غلبه بر حریف در تیم است روحیه ای که می تواند از هر سد سخت و نفوذ ناپذیری عبور کند. اما این افراد و کسانی که در نیمکت پرتعداد مربیان تیم امید حضور داشتند نه تنها اعتماد به نفس و قدرت جنگندگی را در بازیکناننوجوان و جوان تیم امید تزریق نکردند بلکه با ترفند باخت مصلحتی زمینه باخت بعدی را نیز در این تیم مهیا کردند.

اگر برای کرانچار و دستیاران وی نمونه ای از جسارت و اعتماد به نفس در فوتبال به عنوان یک معیار مهم در موفقیت، یادآور شویم لازم است بار دیگر تقویم را ورق زده و وی را به مرور خاطرات خرداد و تیر ماه فوتبالی سال جاری دعوت کنیم؛ جایی که تیم ملی فوتبال کشورمان با اعتماد به نفس در برابر تیم ها و ستارگان بزرگ دنیا بازی چشمگیری انجام داد و بهترین نتیجه ادوار جام جهانی برای ایران به ارمغان آورد.
با همسنجی حریفان تیم کرانچار در بازی های آسیایی و گروه ایران در جام جهانی به خوبی تفاوت تفکر حاکم بر مجموعه یک تیم مشخص خواهد شد. این همسنجی نشان از آن دارد که در اردوی تیم ملی، تاکتیکی به نام روحیه و تزریق قدرت برتری وجود داشته اما این تاکتیک در تیم امید کشورمان با تفکر کرانچار و دستیارانش به پاشنه آشیلی برای جوانان ایرانی تبدیل شد.

لازم است تیم فنی و مدیریتی امید ایران یکبار دیگر فیلم بازی های تیم ملی فوتبال کشورمان را در جام جهانی روسیه مرور کنند تا نقش اعتماد به نفس در موفقیت بازیکنان ایرانی برای آنان توجیه شود؛ اعتماد به نفسی که موجب شد بازیکنان ایرانی حاضر در جام جهانی، افزون بر مهار فوق ستاره های بزرگ دنیا، مربیان نامداری را از اجرای تاکتیک های فوتبالی خود ناکام بگذارند.

 

 

 

 

منبع: ایرنا