به گزارش کودک پرس ، تغذیه کودکان در سالهای ابتدایی زندگی زمینه ساز رشد و سلامتی آنها در زندگی است؛ بنابراین تغذیه در این دوران اهمیت ویژهای پیدا میکند. در این مطلب به مواردی میپردازیم که در سنین یک تا سه سالگی به عادات غذایی، تواناییهای کودک در غذا خوردن، تعداد وعدههای غذایی و مسائلی از این دست میپردازد.
۱. بچهها بعد از یک سالگی میتوانند از غذای سفره استفاده کنند یعنی محدودیت خاصی در دریافت و استفاده از غذایی که ما میخوریم، ندارند. اگر ما غذا را با اشتها بخوریم و کودکان را نیز به غذا خوردن ترغیب کنیم روی اشتهایشان تاثیر میگذارد.
۲. درست است که میگوییم کودک از غذای سفره میخورد، اما یکسری تبصره و بندها نیز شامل این شرایط میشود. از جمله اینکه کودک در سنین بین یک تا دو سالگی هنوز دندان هایش کامل نشده است. به همین دلیل احتمال دارد بعضی از غذاهایی که در سفره وجود دارد را نتوانند خوب بجوند. علاوه بر این بدن کودک هنوز مقاومت کافی در برابر بیماریها ندارد و ممکن است که بعضی روزها حالت بیماری پیدا کنند و میلی به غذای سفره نداشته باشد. در این شرایط بسیار مهم است که ما بچهها را وادار به غذا خوردن نکنیم و گاهی شکل غذا را برای آنها تغییر دهیم.
۳. کودکان در این برهه از زندگی رشدی بسیار سریع دارند بنابراین دریافت غذا بسیار اهمیت دارد. اما با کودکی که بدغذایی میکند چه باید کرد؟ مثل همیشه توصیه ما اجتناب از اجبار است. اگر کودک ناهار خود را نخورد تلاش میکنیم یکی، دو ساعت بعد غذا را به شکل دیگری به او تعارف کنیم تا ببینیم که غذا را میخورد یا نه و این عمل را آنقدر تکرار میکنیم تا کودک گرسنه شود و خودش میل به غذا خوردن پیدا کند.
۴. غذای بچهها در این سن باید سه ویژگی مهم داشته باشد: کم حجم، پرانرژی و زودهضم. به همین دلیل عصاره قلم گاوی انتخاب خوبی برای افزودن به سوپ بچهها نیست، چون با وجود مقوی بودن برای بچه قابل هضم نیست.
۵. بچهها غذا را در دفعات بیشتری میخورند و مثل ما در سه وعده غذای مورد نیازشان را دریافت نمیکنند. کودک در این سن ممکن است نیاز باشد تا ۶ وعده غذا بخورند. البته بچه یک تا دوساله هنوز شیر مادرش را نیز میخورد؛ یعنی ۵،۶ بار در شبانه روز غذا میخورد و بقیه اش را نیز از شیر مادر تغذیه میکند؛ بنابراین به تعداد دفعات و تغذیه کودک از هر دو منبع توجه کنید.
۶. بچهها در این سن دوست دارند که خودشان غذا را بخورند و مثلا مرغ را در دست بگیرند و به دندان ببرند، اما حقیقت این است که توانایی کندن و تکه تکه کردن را ندارند. باید گوشت را برای آنها از استخوان جدا کرده و تکه تکه کنیم و در اختیارش بگذاریم.
۷. موقع دادن غذاهای جامد باید توجه کنیم که غذا کمی نرمتر از حالتی باشد که خودمان مصرف میکنیم. به عنوان مثال در مورد برنج. یکی از مشکلاتی که ممکن است بچهها در این سن پیدا کنند یبوست است. استفاده از برگه هلو و زردآلو و آلو در غذای شان میتواند کارکرد شکم شان را بهتر میکند. اضافه کردن روغن زیتون یا کره در غذای بچهها نیز در این مورد موثر است و از طرفی به طور کلی برای بچهها در این سنین آزاد است تا انرژی غذا را بالاتر ببرد.
۸. ادویههای تند مثل فلفل یا دارچین و به طور کلی افزودنیهایی که در طعم غذا غالب هستند و ممکن است خیلی به مذاق کودک خوش نیاید را به غذای کودک اضافه نکنیم. بهتر است قبل از افزودن این موارد مقداری از غذا را برای کودک کنار بگذارید و سپس برای بقیه اعضای خانواده از این چاشنیها استفاده کنید. خوردن غذای سفره به این معنی نیست که کودک همه طعمهای مورد علاقه ما را بتواند بخورد.
۹. بچهها ممکن است در بعضی از روزها برای خوردن میوه بدقلقی کنند. اگر سبزیجات تازه در اختیار کودک قرار دهیم هیچ اجباری برای خوردن میوه در همان یک روز وجود ندارد.
۱۰. برخی از مادران تصور میکنند که اگر آب خورش را به کودک بدهند تمام مواد مغذی آن به بدن فرزندشان میرسد و دیگر لازم نیست بچه حتما مخلفات خورش را نیز بخورد. اما این تصور اشتباهی است و آب خورش همه چیز ندارد.
ارسال دیدگاه