به گزارش کودک پرس ، به انگیزه روز ادبیات کودک و نوجوان به همراه چند نفر از هنرمندان نام آشنای عرصه تئاتر و ادبیات کودک و نوجوان به بررسی مصادیق فعالیتهای فرهنگی اثرگذار در طول چند دهه اخیر پرداختیم.
توجهات مقطعی به مقوله هنر و در حاشیه قرار گرفتن آثار و تألیفهایی که به نوبه خود میتواند به مثابه یک مکتب جدید در این عرصه به حیات هنری خود ادامه دهد و موجب رشد و به بلوغ رساندن افکار و ایدئولوژیهای خاصی برای پرورش مخاطبان به ویژه کودکان و نوجوانان گردد گاه بنا به دلایل متعددی از جمله نارسایی مدیریتی به قهقرا میرود. در این گزارش در کنار تنی چند از اهالی تئاتر کودک و نوجوان، علی فروتن، حمید گلی و خدیجه مهدوی به بررسی مصداقی از این موضوع با عنوان «تریلی تئاتر سیار» و سرنوشتن در چند دهه پرداختهایم.
خدیجه مهدوی، کارشناس تئاتر و مدرس متدولوژی آموزشی درابتدا با بیان مطالبی درخصوص اهمیت هنر برای پرورش کودکان به تاریخچه شکلگیری تریلی تئاتر سیار کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: از جمله مواردی که در گذشته نهچندان دور متأسفانه به حاشیه سوق داده شده، «تریلی تئاتر سیار» است که پیشینهای جالب دارد. اگر در این خصوص کمی به عقبتر بازگردیم باید گفت کلید نمایش عروسکی توسط مرحوم اردشیر کشاورزی و مرحوم کامبیز صمیمی زده شد و سفرهای خودشان را ابتدا در کتابخانهها و بعد اطراف و حاشیه شهرها شروع کردند.
وی ادامه داد: اما بهمرور این موضوع به ذهنشان متبادر شد که برای اجرا به امکاناتی اولیه چون پروژکتور و مواردی از این دست نیاز دارند؛ بنابراین به فکر افتادند که این امکانات را در یک وسیلهای نقلیه فراهم کنند بنابراین با همفکری مسئولان سفری به آلمان صورت گرفت تا در مورد چگونگی ساخت تئاتر سیار اطلاعاتی کسب کنند. با دانشی که کسب کردند و مشورت با اهالی فن به این نتیجه رسیدند که با کامیون مرسدس بنز که بزرگترین ون متحرک زمان خودش بود شروع کنند.
این هنرمند خاطرنشان کرد: با حضور مهندسین این امرابتدا ون را باز و تکه تکه و بستر صحنه را در آن آماده کردند و جایی را شبیه به آشپزخانه و سرویس بهداشتی درست کردند. بعد صحنه تئاتر را در ون طراحی کردند و کار «تریلی تئاتر سیار» آغاز شد.
وی افزود: در زمان جنگ تحمیلی این وسیله به بیمارستان صحرایی تبدیل شد اما متأسفانه هیچ سندی از فعالیت این تریلی تئاتر سیار در زمان دفاع مقدس در جبهه یا پشت جبهه در دست نیست و شوربختانه آقایان مسئول هم این قضیه را پیگیری نمیکنند در حالی که با یافتن اسناد و مدارک این تریلی در زمان دفاع مقدس میتوانیم کودکان و نوجوانان را با فرهنگ مقاومت و دفاع آشنا کنیم، کاری که بسیاری از مسئولان آن را نشدنی میدانند.
این فعال حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: پس از اتمام جنگ تحمیلی تریلی تئاتر آسیب دید اما باتوجه به بازخوردهای مؤثری که در حوزه تئاتر کودکان و نوجوانان وجود داشت و قرار بود ر سالت مهمی در زمینه فرهنگ این مرزو بوم داشته باشیم با پیگیریهای خستگی ناپذیرتریلی بازسازی شد و برای اولین بار در کانتینر تئاتر سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با یک برنامهریزی منسجم پیشنهاد اجرای تعزیه ذبح اسماعیل علیهالسلام شکل گرفت.
مهدوی بیان کرد: افتتاح تریلی تئاتر سیار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهطور رسمی در سال ۱۳۷۳ در پارک بعثت خزانه بخارایی توسط اساتید برجسته حوزه تئاتر کودک و نوجوان حمید گلی، علی فروتن، ناصرآویژه و محمد مسلمی به شایستگی شکل گرفت. در واقع این گروه اولین گروهی بودند که داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشت مالی و با شرایط سختی که کسی حاضر به کار نبود چراغ کار را روشن کردند و در تمام سختیها همراه بودند و به نظر بنده این چیزی به جز هنر مقاومت نیست.
در ادامه بحث حمید گلی هنرمند نام آشنای تئاتر کودک اظهار کرد: پیرو مطالب خانم مهدوی به نظر من اینکه یک تریلی که برای نمایش تدارک دیده شده را به بیمارستان جنگی تبدیل کنند کار درستی نیست. به نظر من اینجا جای یک تفکر و ایده فرهنگی خالی است؛ این تریلی باید به جای اینکه بیمارستان صحرایی میشد میرفت برای کودکان و نوجوانان خانوادههای جنگ زده خدمات فرهنگی هنری ارائه میکرد کمااینکه ما این کار را در زمان سیل و زلزله انجام دادیم. بنابراین وقتی مدیر وقت کاربری تریلی را تغییر داد و آن را به بیمارستان صحرایی تبدیل کرد دیگر کسی به فکر نیفتاد که مستندات فرهنگی آن را تهیه و برای آیندگان نگهداری کند.
علی فروتن که سالها با گلی و مسلمی و آویژه در گروه تئاتر کودک همراهی داشته در ادامه گفت: من هم کاملاً با آقای گلی موافقم، مطمئناً یک سری تصمیمات در دوران دفاع مقدس گرفته شده که درست نبوده است؛ چون خودم در آن فضا بودم و لمس کردم میتوانم راحت صحبت کنم و بگویم که درست کردن یک بیمارستان صحرایی یک سری تعاریف مشخص دارد وقتی یک تریلی که صرفاً برای نمایش تدارک دیده شده را به یک بیمارستان صحرایی تبدیل میکنند و میفرستند جبهه نتیجهاش میشود نداشتن سند از فعالیتهای تریلی در زمان دفاع مقدس چون اصلاً وظیفه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان نبوده که برای بیمارستان تریلی بفرستد و وقتی کاربری تریلی سیار تئاتر تغییر میکند نباید انتظار داشته باشیم که یک نفر متولی جمع کردن مستندات آن باشد؛ اینها همه ناشی از ضعف مدیریت است؛ مدیری که تعهد دارد اما تخصص ندارد.
مهدوی اظهار کرد: وقتی کار جهادی شکل میگیرد نگرش کلاً فرق میکند اما همین نگرش و تفاوت آن باید با یک تکنیک و دید سیاسی خاص شکل میگرفت که متأسفانه این امر انجام نشد در حال حاضر هم مشکل مدیریت است و به خاطر عدم درایت مسئولین هر کس به خودش اجازه میدهد که کاری که در تخصصش نیست را انجام دهد درواقع یک مقدار دور از شأن و اخلاق انسانی کار میکنند تو گویی دغدغه فرهنگ نیست.
فروتن گفت: این مسئله مدیریتی را مدیریت ارشد باید حل کند که متأسفانه درباره مدیریت ارشد باید یک مقدار تفکر کرد. نکته دیگر اینکه سالها پیش شخصی این پیشنهاد را داد که حرکتی مثل حرکت تریلی سیار تئاتر نباید زیرمجموعه ادارهای مثلاً کانون پرورش فکری باشد. اینقدر که خودش عظیم است، باید خودش یک اداره داشته باشد.
تریلی سیار تئاتر شأن قبل را ندارد
مهدوی اظهار کرد: با توجه به صحبتهای شما امروز همهچیز عکس شده است؛ الآن دیگر تریلی سیار تئاتر آن شأن را ندارد، دیگر سناریو و کار حرفهای مدنظر نیست و هرکسی به خودش اجازه میدهد هر کار سخیفی را در تریلی اجرا کند و درواقع کار بهنوعی گزارش کاری و آماری پیش میرود بدون توجه به رسالت مهمی که میتواند داشته باشد… چند نکته را باید در نظر گرفت اول اینکه تریلی هست ولی تئاتر در خارج از آن اجرا میشود پس چه نیازی به تریلی هست؟ دوم اینکه همه استانها تئاتر سیار و وسیله نقلیه خود را دارند آیا نیازی بود با این همه هزینه سنگین و شرایط سخت اقتصادی… مجدد تولید و ساخت بیش از ۵ کانکس با هزینه سنگین در این امر را داشته باشیم؟ سوم اینکه آموزش گروهای خبره در این حوزه برای این امر خطیر، کجا برنامهریزی و مهندسی شده است؟
گلی در اینباره بیان کرد: من هم میگویم که اگر از ابتدا درخور رفتار میکردیم شاید خیلی از مشکلات پیدا نمیشد. نگاه از جای دیگر افتاده که هر کسی بتواند بیاید برود اجرا کند. درواقع هویت تریلی یعنی همانهایی که با آن هستند که متأسفانه اهمیتی داده نمیشود …در حال حاضر گویا وسیله نقلیه مهمتر جلوه داده شده است.
مهدوی اضافه کرد: با توجه به اینکه تعداد تریلیها از ابتدای کار تا کنون از یک تریلی به ۵ تا ۷ دستگاه کانکس (با این همه هزینه سنگین) رسیده تقریباً ماهیت آن تغییر کرده است یعنی صرفاً تبدیل شده به وسیله نقلیه آن هم نقلیه نمایشی البته بدون توجه به رسالت مهمی که باید داشته باشد و آن فرهنگ است با دیدگاهها و نگرشهای متفاوت و توجه به هنر انقلاب در شاخههای گوناگون آن.
گلی خاطرنشان کرد: خانم مهدوی شما از بدو امر و شرایط سخت با گروهها همراه بودید کاملاً در جریان هستید بله همه استانها آنقدر کفایت دارند که تریلی نه، ولی یک خاور برای این کار دارند و دیگر لزومی ندارد یک تریلی به این بزرگی داشته باشند؛ واقعیت هم همین است وقتی شرایط استفاده از تریلی در همه استانها وجود ندارد میتوانند وسایل دیگری را جایگزین آن کنند و البته نکته مهم آن است که با گسیل دادن گروههای کاربلد و غربال شده که از نظر کمی و کیفی خوب هستند به استانهای دیگر، همان نگاه تربیتی و آموزشی را به استانها داشته باشیم با این شرایط نوع وسیله نقلیه اصلاً مهم نیست ضمن اینکه گروهها در استانها هم باید تقویت شوند تا بتوانند کار فرهنگی اثرگذار انجام دهند و امکان سفر به نقاط مختلف ایران را داشته باشند نه اینکه حتماً از پایتخت برای آنها گروه بفرستیم.
فروتن اضافه کرد: یک نوع دیگر از برنامه را هم میتوان انجام داد و آن اینکه همه گروهها از استانهای دیگر بیایند تهران و یک جشنواره برگزار کنند و برای آنها انگیزه شود.
گلی تصریح کرد: من فکر میکنم هر کس میخواهد در این حوزه کار کند حالا در هر قالبی که میتواند؛ باید در ابتدا یک اتاق فکر تشکیل دهد و برای کار یک آیین نامه مدون بنویسد.
مهدوی در ادامه تأکید کرد: سؤالی مهم! این چند تا تریلی برای چه تولید شده؟ چرا باید هر گروهی که تخصص کار برای کودک و نوجوان را ندارد بتواند برنامه اجرا کند؟ آیا نگاه سلیقهای وجود دارد؟
گلی با انتقاد از تصمیمات سلیقهای برخی مسئولان گفت: من نوعی نمیتوانم و نباید برای کشور اعمال سلیقه کنم و باید در اعمال نظر عامالمنفعه صحبت کنم اگر سلیقه من نیست باید بروم خانه بنشینم. موضوع درواقع فنری است که در زمان ما بسته نگه داشته شده بود و حالا رها و از تعادل خارجشده است.
تریلی سیار تئاتر اثرگذارتر از تلویزیون
فروتن ادامه داد: بهجرئت میتوانم بگویم کاری که تریلی سیار تئاتر میتوانست در ایران برای فرهنگسازی و آشنا کردن اقوام مختلف با همدیگر انجام دهد، بهمراتب از تلویزیون بیشتر بود بهمراتب تأثیرگذارتر بود، بهواسطه چه؟ بهواسطه اینکه شما در تئاتر به بینندهات اجازه میدهی خودش دکوپاژ کند و تصاویر را خودش ببیند، ولی در تلویزیون این اجازه را به او نمیدهی. به او میگویی فقط مجبوری همین را ببینی.
مهدوی اظهار کرد: بخشی از دغدغه من در زمینه فرهنگ عامیانه تریلی بود که میتوانست برای خیلی از مقولهها بسترسازی داشته باشد، که خروجیهای خوبی متأسفانه نداشتیم.
فروتن تأکید کرد: قطعاً، آنچه تریلی برای من بهعنوان یک هنرمند داشت و چیزی را که به من آموخت به اعتقاد من هیچ دانشگاهی نمیتوانست به من آموزش بدهد بهواسطه جابهجا شدن گروه ما از این شهر به آن شهر و آشنایی ما ادبیات و اقوام مختلف ایران بود، حتی درباره جنس غذا خوردن و پخت غذاهایشان ما بسیار آموختیم؛ مثلاً وقتی من از اینجا میروم تا قزوین، در قزوین یک خانواده میخواهد بهترین غذایش که قیمهنثار است را برای من درست کند و من از آنها میپرسم که این را چه طور درست کردید و آنها با آبوتاب و دقیق توضیح میدهند، این را شما در هیچ کلاس آشپزی نمیتوانی پیدا کنی. حالا فرض کنید بعد از قزوین من راه میافتم میروم زابل برنامه اجرا میکنم و میتوانم آنجا بهعنوان خاطره برای آنها تعریف کنم که غذای قزوین قیمهنثار است، اگر یک دفعه رفتید آنجا قیمه نثار بخورید و اینطور فرهنگهای مختلف با هم آشنا میشدند. درواقع تریلی میتوانست بهعنوان دانشنامه در این زمینه فرهنگآموزی داشته باشد.
مهدوی گفت: درواقع اگر از همان بدو کار یک محقق یا نویسنده تماموقت با گروه همراه بود در این زمینه الآن یک و یا حتی چندین کتاب داشتیم.
فروتن تصریح کرد: این اتفاق اگر میافتاد این دانشنامهای که شما دارید میگویید اگر نوشته میشد باور کنید مرجعی میشد برای همه گروهها و به اعتقاد من حتی باید در دانشگاه تدریس میشد آنوقت این همه کار کودک بیمایه در تلویزیون برای کودکان نمایش داده نمیشد. این تریلی تئاتر سیار را که میبینید در حال حاضر خیلی کاربرد فرهنگی ندارد؛ با خون جگر راه افتاده است خانم مهدوی کاملاً در جریان هستند هزار و یک اتفاق افتاد تا توانستیم آن را راه اندازی و حفظ کنیم اما متأسفانه امروز آنطور که باید برای کودکان مفید نیست. در آن زمان تئاتر برای ما وسیله بود برای رسیدن به اهداف والاتر، تئاتر تنها آن اتفاقی که روی صحنه میافتاد برای ما نبود تئاتر برای ما تازه هنگامی شروع میشد که اجرایمان تمام میشد و درواقع ما با آدمهایی که آنجا بودند زندگی میکردیم.
وی ادامه داد: البته ما هیچ وقت دنبال خودستایی نبودیم، چون وظیفهمان را انجام میدادیم، این قرعهای بود که به نام گروه ما خورد و خدا ما را واقعاً دوست داشت و به گروه ما نظر داشت. نظر کرد و گفت شما بیایید بروید. میتوانست گروه دیگری باشد اما خداوند ما را انتخاب کرد و ما چهار نفر بنده به همراه حمید گلی، محمد مسلمی، ناصر آویژه واقعاً با سختکوشی برای کودکان تلاش کردیم.
این هنرمند تئاتر تأکید کرد: امیدوارم بهزودی زود مسئولان به خودشان بیایند و واقعاً یک نگاه عالمانه و یک نگاه آگاهانه و به دور از غرض ورزیها داشته باشند و کودک را کودک ببینند، تلاش کنند فرزندان این مملکت را سالم و اصلح و درست تربیت کنند.
گلی نیز در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: امیدوارم مدیران با نگاهی به گذشته و نیمنگاهی به آینده و آنچه که هست، تصمیمات صحیح و سریع بگیرند و بهواسطه اینکه دوران تکنولوژی و سرعت است سریعاً تصمیم درست اتخاذ و عملیاتیاش کنند چراکه کسی منتظر ما نخواهد ماند. کودکانمان را دست هجمههایی ندهیم که رنگآمیزی فرهنگی داخلی خارجی دارد، فرقی ندارد آنچه بد است بد است.
مهدوی هم در پایان گفت: لازم میدانم به این امر اشاره داشته باشم لطفاً و حتماً به مقوله کارهای مذهبی جدی نگاه شود و تریلی تئاتر سیار بهعنوان مهمترین بستربرای اجرای کارهای ارزشی ما میتواند قلمداد شود. حجم کثیری از مشکلات در عرصه فرهنگ و هنر در مدیریتهای ناکارآمد ریشه دوانده است. مدیران توافقی دقیقاً همان نقطه شروع این بحران هستند. عدم استفاده از نیروهای متخصص و باتجربه در مدیریت فرهنگی و هنری ناشی از عدم وجود یک سیستم شایستهسالاری است.
ارسال دیدگاه