ترسیم افقهای روشن برای کودکان با چترهای حمایتی
کودکان به عنوان سرمایههای آینده، دارای دنیای خاصی هستند که باید زمینههای رشد و تربیت و پرورش صحیح آنها فراهم شود. از این رو روز جهانی کودک بهانهای است تا خانوادهها و دست اندرکاران امر، با چتر حمایتی خود افقهای روشنتری را برای آنان ترسیم کنند تا هرگز در معرض تهدید و خشونت قرار نگیرند.
به گزارش کودک پرس ، در جهان امروز موضوع کودکان و تربیت صحیح آنها از مهمترین مسائل اجتماعی است. از این رو کشورها به منظور پرورش درست جسم و جان کودکان، سازمان های گسترده ای را به وجود آورده و کودکان را از هر جهت تحت مراقبت های عِلمی و عملی قرار داده اند. تلاش برای اهمیت دادن به کودکان، تامین امنیت آنها و آسایش، افزایش آگاهی در مورد لزوم توجه به امنیت سبب شد تا در 1959 میلادی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلامیه جهانی حقوق کودک تصویب شود. همچنین در بیستم نوامبر 1989 میلادی کنوانسیون جهانی حقوق کودک هم تصویب شد و این روز برابر با 29 آبان «روز جهانی کودک» نامیده شد. در این میان ایران هم به صورت مشروط به این کنوانسیون پیوست که در آن همه افراد زیر 18 سال کودک محسوب میشوند و شامل حمایتهای کنوانسیون حقوق کودک میشوند.
تعیین نحوه برخورد قانونی با کودکان از مهمترین مواد این کنوانسیون است. چگونگی ثبت ازدواج کودکان، جلوگیری از سوء استفاده از کودکان در جنگها و درگیری های مسلحانه دولتی و غیر دولتی، سوءاستفاده از کودکان در جابه جایی مواد مخدر، سوء استفاده جنسی از کودکان و… از دیگر موارد درج شده در این کنوانسیون به شمار می روند. سازمان ملل همه ساله برای گرامیداشت این روز از همه افراد که با کودکان سر و کار دارند میخواهد به منظور آشنایی بیشتر مردم کوچه و خیابان با توصیهنامههای جهانی برای حفظ حقوق کودکان کمک کنند. کودکی شاید واژه ای غریب برای بسیاری از بزرگسالانی باشد که آن را فراموش کرده اند و خود را غرق شده در مسایل مختلف زندگی می بینند. در این راستا یونیسف(صندوق کودکان ملل متحد) در روزهای گذشته تبلیغات وسیعی در اینباره انجام داده است تا بزرگسالان در روز کودک «لباس آبی» بپوشند و با هشتگ #GOBLUE در مورد حقوق کودکان اطلاعرسانی کنند تا همه کودکان بتوانند به مدرسه بروند و به چیزهایی که دوست دارند برسند.
«مجید ابهری» متخصص رفتارشناسی اجتماعی، بنیانگذار آسیب شناسی اجتماعی در ایران و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، خانواده را به عنوان نخستین نهاد آموزشی در تمامی ابعاد رفتاری، ارزشی، فرهنگی و اجتماعی کودکان تاثیرگذار دانست و گفت: خانواده نقش غیرقابل انکاری در حمایت عاطفی و تامین امنیت روانی آنها بر عهده دارد. والدین بایستی با انتقال مهارت های زندگی به فرزندان در پرورش استعدادهای آنها بکوشند که این مهارتها شامل تواناییهایی است که کمک میکند کودک دریابد چگونه در موقعیت های مختلف رفتار کند و برای حل مسایل گوناگون به دور از هرگونه آسیبی بر مشکل خود با یاری پدر و مادر خویش فایق آید. با توجه به اینکه پایههای رشد روانی و اجتماعی کودکان در سالهای ابتدایی پی ریزی میشود، وجود تفاهم، سازگاری و محبت امری لازم به شمار می رود زیرا این مهم اعتماد به نفس آنها را ارتقا خواهد داد.
وی در ادامه بیان داشت: ایجاد حس اعتماد به نفس و حمایت از فرزندان سبب بروز توانمندی و تقویت استعدادهای آنها می شود و بدین ترتیب عزت نفس و اعتماد کودکان بالا می رود و اینگونه توانایی هایشان را باور می کنند. والدین با تغییر الگوی رفتاری و چگونگی برقراری ارتباط خاص با فرزندان خود، آنها را به درس گرفتن از اشتباه های خویش تشویق خواهند کرد و از همان دوران کودکی اعتماد به نفس واقعی را در وجود آنها نهادینه می سازند. برای ایجاد انگیزه و تحرک باید به ساختن ویژگی های خودباوری، خودکارایی و خوداتکایی در کودک، کمک کرد و در این مسیر، نقش خانواده ها بسیار تعیین کننده است.
همچنین «ساناز جوکار» روانشناس بالینی کودک انستیتو روانپزشکی تهران، شناخت نیازهای اساسی کودکان و شیوهای آموزش به آنها را بسیار مهم دانست و اظهار داشت: باید از همان سنین پایین به کودکان آموزش داده شود تا بتوانند هر مطلب یا موضوعی را که می خواهند یاد بگیرند به صورت اکتشافی، کشف کنند. نباید در روند یادگیری، جواب پرسش ها را در برابر دیدگان آنها بگذاریم یا به صورت کلی کودکان را رها کنیم تا خودشان به کشف موضوعی بپردازند. با توجه به اینکه شکل گیری تمامی حس های کودک از دوره ی نوزادی صورت می گیرد، بهتر است رنگ ها را از همان دوره ببیند و بداند بنابراین با قرار دادن آویزهای رنگی بر بالای تخت وی می توان این امر را به آسانی انجام داد. در واقع از دوران نوزادی آموزش کودکان آغاز می شود. تماس با مادر بسیار می تواند روی هوش بچه ها تاثیر بگذارد. تماس جسمی با مادر هم سبب احساس امنیت کودک می شود و هنگامی که به وجود بیاید، مغز وی به صورت کامل آماده است تا اطلاعات را از محیط دریافت کند اما کودکی که اضطراب دارد و آرام نیست، نمی تواند اطلاعات درستی از محیط بگیرد و سطح یادگیری وی بسیار پایین می آید چون نیازهای اساسی کودک چون حس اعتماد و امنیت نسبت به مادر و یا آن فردی که از او نگهداری می کند، در وی ایجاد نشده است تا بتواند محیط خود را کشف کند.
وی در ادامه بیان داشت: برای اینکه یک فرزندی خودساخته داشته باشیم باید از همان ابتدا این استقلال را به کودکانمان بدهیم، محیط خانه را از نظر روانی و محیطی امن کنیم. به عنوان نمونه می توان گفت، والدینی که خود بسیار اضطراب دارند به فرزندان خویش اجازه نمی دهند، ابتکار عمل داشته باشد و به صورت مداوم به کودکان خود یادآوری می کنند که این کار را انجام بدهد یا ندهد. بنابراین این امر سبب می شود تا فرزند با استرس و اضطراب رشد و پرورش یابد و از اعتماد به نفس کامل برای کارهایی که باید انجام دهد، برخوردار نباشد.
«عاطفه کیانی نژاد» کارشناس ارشد روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه، اطمینان به داشتن خانواده ای مستحکم را از دیگر نیازهای کودکان دانست و گفت: پدران و مادران با جمله هایی چون «دوستت دارم»، «من به تو افتخار می کنم» و «همیشه در کنارت می مانم» می توانند، حس امنیت و تعلق را به فرزندان منتقل کنند. در خانواده هایی که در بیشتر زمان ها در آن درگیری و مشکل وجود داشته باشد، حس تعلق شکل نمی گیرد و این امر به شدت سبب آسیب در کودکان می شود. رفتارهای همراه با خشونت و انتقادهای زیاد، این پیام را به کودک انتقال می دهد که او دوست داشتنی نیست و به عنوان موجودی زیادی و مزاحم به شمار می رود. در فرهنگ عمومی اعتقاد بر این است که همواره می بایست احترام به بزرگترها صورت پذیرد و به این موضوع در ارتباط با کوچکترها زیاد توجه نمی شود. بی احترامی به فرزندان، احساس حقارت در آنها را به وجود می آورد و عزت نفس آنان را از میان می برد. کودکانی که به دلیل تحقیر آسیب می بینند، احساس بی ارزشی می کنند و ممکن است در ارتباط با والدین و دیگران نیز پرخاشگر شوند.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه