ترجمه سالیانه هزار کتاب خارجی برای کودکان ایرانی!

مصطفی رحماندوست نویسنده پرتلاش و شهیر کودک و نوجوان کشور از ظرفیت‌های بالای نویسندگی در ایران سخن گفت و بیان داشت: سالانه ۱۰ کتاب ادبیات کودک از فارسی به زبان‌های دیگر ترجمه می‌شود.

به گزارش کودک پرس ، مصطفی رحماندوست از شاعران و نویسندگان حوزه کودک است که کودکان دهه شصت او را با شعرهای دوران دبستان خوب می شناسند.

این نویسنده بزرگ به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان درباره ادبیات کودکان و نوجوانان مطالب قابل توجهی را بیان کرد که خواندنش خالی از لطف نیست.

 

** وضع ادبیات کودک ایران در مقایسه با همسایگان عربی، عالی است

وضعیت ادبیات کودک و نوجوان کشور را چگونه می بینید؟

رحماندوست: نویسندگی در این چهل سال فراز و فرود بسیاری داشته اما همیشه درحال پیشرفت بود. تعداد نویسندگان و تعداد کتاب های منتشر شده با محوریت کودکان و نوجوانان بسیار بود، هرچند تعداد کودکان هم در این سال ها افزایش یافت. به هرحال اگر بخواهیم ادبیات کودک خود را با کشورهای عربی همسایه مقایسه کنیم، وضع ما عالی است و آنها بسیار عقب مانده اند؛ اما در مقایسه با برخی کشورهای آسیایی، به پای ژاپن و کره جنوبی نمی رسیم، به پای هند هم نمی رسیم، اما از بقیه کشورهای آسیا، وضع ما بهتر است.

مشکل ما اکنون در سطح عرضه و تقاضا بد است، وقتی تقاضا نبود ناشر به پایین ترین سطح کار راضی می شد و تا هزار تیراژ راضی می شد. اما وفتی تعداد نویسنده و تقاضا بالا برود، به همان اندازه عرضه بیشتر می شود.

 

** سالانه 10 کتاب کودک از زبان فارسی به زبان های خارجی ترجمه می شود

ظرفیت ادبیات کودکان و نوجوانان ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

رحماندوست: ظرفیت ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران خیلی خوب است؛ ظرفیت نوشتن، شعر و تصویر گری ما بسیار خوب است. سالی نیست که هشت تا 10 کتاب به زبان های دیگر ترجمه نشود. سالی دست کم 10 مورد این اتفاق می افتد از آن طرف هم سالی هزار کتاب از کتاب های خارجی ترجمه می کنیم. دلیل اینکه سالی هزار کتاب کودک و نوجوان خارجی به فارسی ترجمه می شود این است که کتاب های ترجمه ای جذابیت بیشتری دارد و مترجمان ایرانی هم کتاب های پرجاذبه را برای ترجمه انتخاب می کنند.

سابقه ادبیات کودکان کشورهای اروپایی، 5 برابر بیشتر از ماست و مترجمین ما بهترین کتاب های این کشورها را ترجمه می کنند. کتاب زرد هم در اروپا وجود دارد اما مترجمان کتاب های پرجاذبه را انتخاب می کنند. قشر ایرانی نمی تواند با آنان در نوشتن ادبیات کودکان رقابت کند، مگر اینکه آنقدر روی ادبیات بومی کار کنیم و نیاز مردم را در ادبیات بومی غنی سازیم که نرخ مطالعه و تنوع کتاب ها، مورد توجه خواننده ها قرار بگیرد.

 

**ساده نویسی آسان ترین راه نوشتن است که خلاقیت ندارد

آیا نویسندگان ما توانستند در بازنویسی کتاب های کهن ایرانی به زبان کودکان موفق باشند؟

رحماندوست: نوعی تقسیم بندی برای ادبیات کلاسیک کودکان است که از حیث سنی انجام می شود؛ در موسیقی هم چنین است مثلا سمفونی بتهوون را برای کودکان ساده نویسی می کنند. بازنویسی ادبیات کلاسیک و کهن و فولکوریک ما برای کودکان بسیار اتفاق افتاد و دیگر از حد اشباع بازار گذشته است. دلیل غیرخلاقانه بودن کار است و برخی نویسندگان آسان ترین راه یعنی ساده نویسی را برمی گزینند البته گاهی برخی خلاقیت هایی هم به خرج می دهند. اما درمجموع به لحاظ علمی این کار صورت نگرفته است یعنی نمی توانند بگویند با توجه به اینکه بچه ها تا کلاس سوم با این تعداد لغت آشنا می شوند کلیلکه و دمنه را با همان تعداد لغت ساده نویسی کنند.

12 سال قبل فرهنگ آسانی برای بچه ها نوشتم و حدود 20 هزار واژه را براساس تعداد لغت های دوره دبستان معنا کردم و مطمئن بودم اگر به دست کلاس چهارمی برسد می تواند معنای واژه ای را که نمی داند از آن بیرون بیاورد و بفهمد. اما قرار براین بود هر سه سال این فرهنگ بازنویسی و ویرایش نهایی شود که متاسفانه چنین نشد. واژگان گروه سنین مختلف باید استخراج شود و شاعر بداند که از چه واژگانی استفاده کند و بازنویس بداند که چگونه بازنویسی علمی داشته باشد.

 

**ادبیات کودک با نگاه علمی تر نوشته شود

آیا بازار ادبیات کودکان و نوجوانان بهتر از قبل می شود؟

رحماندوست: اگر احیانا سطح فرهنگ خانواده برای انتخاب کتاب بالا برود، حتما کتاب های زرد در بازار کمتر و وجود کتاب های فرهنگ ساز بیشتر می شود و آن موقع خلاقیت نویسندگان و شاعران ما که اکنون به دنبال زمینه ای برای کار هستند، هم بیشتر شود.
ادبیات کودکان ما نخست ادبیات کودکان بود که سپس به ادبیات کودک و نوجوان تغییر یافت و امروزه واژه خردسال هم به آن اضافه شد که خود ادبیات خردسال به سه دسته متفاوت تقسیم می شود. با این همه، نگاه علمی نویسندگان کودک نویس باید ارتقا یابد چون بخشی از کودک نویسی زبان، بخشی ایما و اشاره و بخشی هم روانشناسی و ویژگی های فرهنگی است.