به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش کودک پرس، حجتالاسلام والمسلمین سید امینالله دادگر مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی نوشت:
تربیت اخلاقی از جمله نیازهای جوامع بشری در طول تاریخ بوده است؛ از این رو یکی از موضوعاتی است که متفکران بزرگ درباره آن اندیشیدهاند و حاصل این تکاپوی فکری، رویکردها و شیوههای گوناگون است؛ در سطح مواجهه فلسفی با موضوع تربیت اخلاقی، درگیریهای فکری و نظری بسیار شدید است تا جایی که طیف وسیعی از دیدگاهها را از تردید در امکان و ضرورت تحقق تربیت اخلاقی تا باور به امکان و ضرورت تربیت اخلاقی در بر میگیرد.
در عصر حاضر توجه عمیق و اساسی به اخلاق و تربیت اخلاقی صورت گرفته و در سطح نظریه پردازی تربیتی، تلاش اندیشمندان برای نظریه پردازی و تبیین راهکارهای عملی برای تربیتِ انسانِ متخلق به ارزشهای اخلاقی یا فاعل اخلاقی بوده که به تولید نظریهها و رویکردهای مختلفی منجر شده است. برخی از مهمترین رویکردهای تربیتِ اخلاقی که در مجامع علمی مطرح شده است عبارتند از: رویکرد منش، رویکرد بحث بر روی معماهای اخلاقی مبتنی بر نظریه رشدی شناختی، رویکرد شفافسازی ارزشها، رویکرد مراقبت، رویکرد تحلیل ارزشها.
تربیت اخلاقی، بخشی مهمی از علم اخلاق را تشکیل میدهد و چون مباحث آن عمدتاً ناظر به راهکارهای عملی و ارائه توصیههایی در باب عمل است، گاهی از این بخش با نام اخلاق عملی یاد میشود. در مقابل به آن بخش از مباحث اخلاقی که به توصیف خوبیها و بدیها می پردازد، اخلاق نظری میگویند. اخلاق صرفاً یک برنامه درسی نیست که دانشآموزان مطالعه کنند و نمرهای بگیرند و یا توصیفی نمایند و سپس همه را به فراموشی سپرده بدون آنکه در زندگی از آن بهرهای ببرند.
دنیای امروز، اگر چه سرشار از پیشرفت است اما بیش از هر زمان دیگر محتاج معنویت و اخلاق است. همین طور مدارس آن، اگرچه خلاقند اما در مواجهه با کمبود اخلاقند. برای همین است که دنیای حاضر، در آینده به مدارس اخلاق محور، نیاز جدی دارد. ما امروز نیاز جدی به بازخوانی و باز تنظیم وظایف و کیفیت تربیتِ والدین در زمینه تربیتِ اخلاقی کودکان، نقشِ مدرسه در تربیت ِاخلاقی کودکان، توجه به ویژگیهای فردی و اجتماعی کودکان، نقشهای متعدد معلم و مربی در تربیتِ اخلاقی کودکان، نقش متون، محیط آموزشی و جوانب آن داریم.
توجه به اهداف اخلاق در تعلیم و تربیت، از مهم ترین توصیهها و دغدغههای آموزش و پرورش در جهان است. تردیدی نیست که آموزش و پرورش زمینه ساز رشد فکری، اخلاقی، فرهنگی و تربیتی انسانهای یک جامعه پویای دارای دغدغه تربیت نسل مفید است. لذا در این میان نباید از تاثیر مدرسه اخلاقی بر تربیتِ اخلاقی دانش آموزان غافل شد. برخی از مؤلفههای مدرسه اخلاقی عبارتند از: پاسخگویی، آراستگی، قانون پذیری، پیش بینی پذیری و ممیزی اخلاقی تصمیم ها، اقدامات و فرایندها بر روی تربیتِ اخلاقی دانش آموزان که تاثیر مثبت و معناداری دارد.
همچنین نقش چندگانه معلم از جمله نفوذ معنوی و نقش الگویی در بین دانش آموزان نیز به عنوان رکن اصلی در پیشبرد این هدف محسوب می شود. معلم با محتوایی که در اختیار او قرار داده میشود برای رسیدن به هدف تلاش میکند، از جمله ملاکهایی که در گزینش و ارائه محتواهای تربیتی مورد توجه قرار میگیرد، ملاک های اخلاقی است. راهکارهای زمینه سازی تربیتِ اخلاقی در آموزش و پرورش باید با تأکید بر روشهای آموزشِ اخلاق، همراه با نمونههایی از قرآن و سیره پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهمالسلام) در سه دسته اخلاق گرایی، پاک سازی اخلاقی و زیباسازی اخلاقی ارائه گردد.
در همین راستا میتوان گفت نخستین گام در تربیتِ اخلاقی، تثبیت ارزش و جایگاه اخلاق در دل و جان مخاطب است. همچنین باید گفت از جمله اخلاقیاتی که مخاطب باید افزون بر اخلاق گرایی شخصی و فردی بدان توجه داشته باشد، «اخلاق اجتماعی» است. رعایت اخلاق اجتماعی میتواند مکر دشمنان و نقشه های شیطانی استعمارگران و تهاجم فرهنگی غرب را از کم اثر، خنثی و یا… از بین ببرد و حقیقتا رضایت خداوند متعال، رسول خدا(صلیالله علیه و آله و سلم)، اهل بیت(علیهمالسلام) و به ویژه امام زمان(عجلالله تعالی فرجهالشریف علیهالسلام) را به همراه داشته باشد.
امروزه خودسازی، دگر سازی و جامعه سازی باید از جمله مهمترین راهبردهای آموزش و پرورش نظام اسلامی باشد. لذا در سند تحول بنیادین یکی از مهمترین ساحت های شش گانه، ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی است و در همین راستا می توان گفت مهمترین گامها در تربیت اخلاقی عبارتست از: ایجاد فضای اخلاقی در محیط های آموزشی و محبت معلم نسبت به دانشآموز، «پاک سازی اخلاقی»، از بزرگترین موانع تربیتِ اخلاقی، اخلاق زشت و نکوهیده است که باید از وجود متربیان پاک شود و گام سوم زیباسازی اخلاقی؛ بدین معناست که انسان پس از آنکه درون خود را از ناراستیها و زشتیها پاک کرد، شروع به آراستن وجود خود به انواع فضایل و نیکیها کند.
مساله دیگر اینکه یکی از وظایف معلم در حوزۀ آموزش و پرورش، کمک و یاری رساندن به متربی برای ایجاد و تقویت آگاهی و بصیرت اخلاقی، پرورش تفکر اخلاقی و گرایشها و عادات مطلوب اخلاقی است. نظام آموزشی، مدرسه و معلمان و سایر دست اندرکاران میتوانند وظیفه خود را انجام داده و به دانشآموزان و جامعه برای ایجاد جامعهای اخلاقی کمک کنند و باید گفت جَو مدرسه خیلی مهم است. البته با توجه به برخی بررسیها و نتایج به دست آمده مشخص شده مسئولیت پذیری مدرسه در تربیتِ اخلاقی درحد متوسط است.
نکته دیگر آنکه تعلیم و تربیتِ اخلاقی محدود به کلاس درس نیست و این ارزشها باید از مرز کلاس عبور کرده به زمین بازی، سالن اجتماعات، فضای عمومی، ناهار خوری، دفتر مدرسه و حتی اتوبوس و سرویس مدارس راه یابد و از آنجا به خانه و جامعه کلی گسترش پیدا کند.
در این صورت اگر در مدرسه روح انصاف، عدالت، احترام و اعتمادِ متقابل و صمیمیت بین مسئولان مدرسه و معلمان برقرار باشد، بچه ها عدالت، صمیمیت و احترام متقابل را یاد میگیرند. محیط تعلیم و تربیت نیز همچون خانواده از مهمترین عوامل موثر، در تربیت زمینه ساز است و نسبت به پیوند بین اخلاق و محتوا، اخلاق و مقررات و …. نیز مهم است.
مطلب دیگر اینکه تقویت مسئولیت پذیری از طریق عادت دادن دانشآموزان به مشارکت در امور گوناگون حاصل میشود. مدرسه و نظام آموزش و پرورش باید مشارکت را به دانشآموزان یاد دهند. مشارکت عبارت است از ایفای نقش از طریق اظهارنظر، ارائه پیشنهاد، تصمیمگیری و قبول مسئولیت در زمینه فعالیتهای جامعه، یا به تعبیر دیگر مشارکت، درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی است که آنان را بر میانگیزد که برای دستیابی به اهداف گروهی، یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند، در این تعریف، سه اندیشه مهم نهفته است: درگیر شدن، یاری دادن و مسئولیت.
واقعیت این است که جامعه از مدرسه مطالباتی دارد و این مطالبه بخش مهمش اخلاق است، در فعالیت های مدارس نیز به عنوان یک شاخص و نشانه، اهتمام جدی و برجسته به این امر دیده نمیشود و موفقیت مدرسه در ساحت تربیتِ اخلاقی مورد توجه قرار نمیگیرد. گرچه شاید بتوان گفت مسئولیت تربیتِ اخلاقی آحاد جامعه، بالجمله با مدرسه نیست اما فی الجمله در این مورد مدرسه مسئولیت جدی و اساسی دارد. یعنی مدرسه نمی تواند به اخلاق و تربیتِ اخلاقی بی تفاوت و کم توجه باشد.
البته نقش متون آموزشی، محتوا، آسیبها، برنامهها و قصهها و هر یک از محیط ها (خانه و مدرسه و مسجد )، ایجاد فضای مناسب برای دوستی ها و فعالیت فرهنگی مدرسه، استفاده از روش های خوب تبلیغی در مدرسه و همیت فوق العاده آنان نیز از جمله مباحثی است که در تربیتِ اخلاقی کودکان نباید به راحتی از کنار آنها گذشت.
در این فراز باید گفت؛ اهتمام به اخلاق در مدارس غیر ممکن نیست، اما دشوار است و آموزشِ اخلاقی اگرچه لازم است اما کافی نیست و باید کادر مدرسه و معلمان و مربیان قبل از هرچیز مواظب و مراقب رفتار خویش در خانواده خود باشند تا الگوی عملی قابل اعتماد برای بچه های مردم محسوب شوند، چون نقش الگویی و شخصیت ارکان حاضر در عرصه تربیت و از جمله معلم و تأثیر و نفوذ معنوی در دانش آموزان غیر قابل انکار است.
مدرسه نیز کم و کیف رفتار و کردار دانش آموز را نباید صرفاً در قالب روشهای کلیشهای بسنجد. لذا تمامی اعضا و ارکان مدرسه باید عملا برای پرکردن خلأ اخلاقی مدرسه به وسیله؛ پرهیز از تبعیض میان دانشآموزان، ارزش قایل شدن برای تک تک آنها و سعی در الگوی عملی و رفتاری شدن بکوشند.
بنابراین در نظام تعلیم و تربیت؛ فرایند تربیت از ظرافتها و حساسیتهایی برخوردار است که در توان و حوصله هر فرد و معلمی نیست. البته برای بهرهمندی از یک نظام آموزشی اخلاق مدار، نباید از نقش فضای عمومی اخلاقی جامعه غافل شد، چرا که اخلاق و عمل اخلاقی فراتر از قانون است و با نهادینه شدن اخلاق است که قانون نیز ثبات خویش را باز مییابد.
در مجموع با نگاهی گذرا، خواهید دید که اهداف اخلاقی بخش مهمی از مجموعه اهداف در آموزش و پرورش را تشکیل میدهد. اما اینکه در مدرسه چه دولتی و چه غیر دولتی در رابطه با تربیت اخلاقی دانش آموزان چه اقداماتی صورت میگیرد و در آن اقدامات و تجربیات زندگی مدرسهای دانشآموزان تا چه حد تجربیات اخلاقی سازنده وجود دارد؟ نکته قابل توجهی است.
وقتی در نظام تعلیم و تربیت عملاً غیر از درسهای دین و زندگی و یا اخیراً درس مهارتهای زندگی و البته برخی برنامههای دیگر مثل مناسبتها که لازم است اما کافی نیست، برنامه مدون و مشخص تربیتی اساسی دیگری جهت تحقق تربیت اخلاقی وجود ندارد و یا این سئوال مطرح است که تربیت اخلاقی چه میزان جزو اولویت ها و محورهای فعالیت های تربیتی است؟ در این صورت چگونه میتوان از مدارس اخلاق مدار گفت؟ در حالی که در قرآن تأکید شده که ملاک برتری بندگان در برابر خدا تقوا است یعنی همان خویشتن بانی، بنابراین باید زمینه تقوی و پرورشِ اخلاقی و سبک زندگی اسلامی و مهارتهای زندگی وجود داشته باشد تا آموزه های قرآنی تأثیرگذار باشد.
در پایان نباید از ذکر این نکته غافل شد که چشم امید همه دلسوزان نظام اسلامی به عملیاتی سازی و تحقق سند تحول بنیادین و تلاش مجاهدت آمیز مسئولین تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی، در این مسیر و توجه جدی به تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی و درک اهمیت این دانشگاه های معلم پرور است.
ارسال دیدگاه