بچه آوردن هنر نیست، پدر و مادر بودن هنر است

به گزارش کودک پرس ، فرزند داشتن، پدر شدن و مادر شدن از بی‌نظیر‌ترین حس‌های دنیاست. در عین اینکه حس ارزشمند و بی‌نظیری را خداوند به ما می‌بخشد، از طرف دیگر نیز مسئولیت سنگینی را متقبل می‌شویم. اما آیا به راستی پدر و مادر شدن فقط با صرف بچه‌دار شدن روی می‌دهد؟ آیا همه ما توانسته‌ایم والدین خوبی باشیم؟ همه پدر و مادر‌ها تلاششان این است که فرزندان خود را خوشبخت کنند و برای آسایش آن‌ها از هیچ کاری فرو گذار نمی‌کنند، اما واقعاً چرا با وجود تلاش‌های بسیار والدین، همیشه آنچه در رابطه با فرزندان توقع می‌رود، حاصل نمی‌شود؟ آیا پدر و مادر شدن با پدر و مادر بودن تفاوت دارد؟ شیوه تربیت فرزند نیازمند اصول و آموزش خاصی است؟ زمان با سرعت بسیاری می‌گذرد، زودتر از آنچه تصور شود، باید سعی کنیم در فرصت‌های باقیمانده بهترین مسائل در رابطه با تربیت فرزند دلبندمان را بیاموزیم و به کار بریم، چراکه نوع تربیت ما بسیار در آینده و شکل‌گیری شخصیت او تأثیرگذار است.

تغذیه عاطفی مهم‌تر از تغذیه جسمانی است

کودک ابتدای تولد پس از ارتباط با خود، حیطه ارتباط با مادر را درک می‌کند، بنابراین اولین حیطه مورد نظر در تربیت کودک، روابط مادر فرزندی است. در این رابطه باید اعتدال و میانه‌روی وجود داشته باشد. روابط مادر با فرزندش از همان روز‌های تولد نوزاد حائز اهمیت است. مثلاً مادر در سال‌های اول زندگی کودکش به ویژه دو سال اول باید حمایتگر باشد. کودکانی که در این دو سال حمایت کافی از مادر دریافت نمی‌کنند دچار برخی اختلالات شخصیتی می‌شوند، چراکه هویت کودک با وجود مادر در حال شکل‌گیری است. البته نمی‌توان منکر وجود پدر شد. چون پدر نیز نقشی اساسی و تعیین‌کننده در رابطه با این موضوع دارد. مادری که امنیت روانی و عاطفی مناسبی نداشته باشد و تحت حمایت همه جانبه همسرش نباشد، نمی‌تواند توجه کافی را به فرزندش منتقل کند. اغلب پدر‌ها تصور می‌کنند در این مرحله صرف تأمین مایحتاج مالی توانسته‌اند به وظایف پدری خود عمل کنند، اما توجه همه جانبه او خصوصاً به مادر و زمانی که به مادر و فرزندش اختصاص می‌دهد و او را در این مسیر یاری می‌دهد نه تنها باعث سلامت روان خانواده می‌شود بلکه به لحاظ امنیت روانی کودکش در شرایط مناسبی رشد می‌کند. در دوران کودکی، مسئله اصلی که مادران به آن توجه می‌کنند تغذیه کودک است. نه اینکه این مسئله مهم نباشد، مسئله اصلی این است که به مهر و عاطفه کودک توجه کافی شود، چراکه ایمنی کودکان را بالاتر می‌برد و نه تنها در کودکی بلکه در مراحل مختلف رشد نیز تأثیرات خود را به بار می‌آورد. پیوند عاطفی کودک با مادر مبنای تمام روابط بعدی است. البته کیفیت پیوند کودک مادر بسیار اهمیت دارد ولی رشد بعدی صرفاً تحت تأثیر تجربیات دلبستگی اولیه قرار ندارد بلکه تداوم رابطه فرزند مادر نیز در سنین مختلف و به صورت درست باید شکل گیرد.
والدینی با تربیت مقتدرانه باشیم
پدر‌ها و مادر‌ها تأثیرگذارترین افراد در فرآیند رشد کودکان هستند و همواره با مسائل مهمی در زمینه صلاحیت‌های شناختی و اجتماعی فرزندشان مواجه می‌شوند. هر خانواده با توجه به ساختار‌هایی که دارد، یک سبک از فرزندپروری را برای تربیت فرزندش به کار می‌برد. از جمله مهم‌ترین پیش‌بینی کننده‌های رفتار آینده فرزندان، سبک فرزندپروری آنان است که شمایی کلی از آینده او را نشان می‌دهد. در واقع فرزندپروری فرآیندی پیچیده است و شامل رفتار‌هایی خاص در موقعیت‌هایی خاص است و بی‌شک کودک را تحت تأثیر قرار می‌دهد. روش‌های فرزندپروری ترکیباتی از رفتار‌های والدین است که در موقعیت‌های گسترده‌ای اتفاق می‌افتد و جو فرزندپروری با دوامی را به وجود می‌آورد. در فرزندپروری مقتدر ضمن حفظ اقتدار والدین بهترین توجهات به کودک می‌شود. والدین مقتدر صمیمی، دلسوز و نسبت به نیاز‌های کودک حساس هستند. آن‌ها رابطه والد فرزند لذتبخشی دارند و هیجان خشنودکننده‌ای را برقرار می‌کنند که کودک را به سمت ارتباط نزدیک می‌کشاند. در عین حال والدین مقتدر کنترل معقول و قاطعی را اعمال می‌کنند. آن‌ها برای انتظارات خود دلیل می‌آورند. بالاخره والدین مقتدر به تدریج استقلال مناسب به کودک می‌دهند و به او اجازه می‌دهند تا در زمینه‌هایی که آمادگی دارد؛ تصمیماتی بگیرد. تربیت مقتدرانه در طول دوره کودکی و نوجوانی با چند جنبه از شایستگی ارتباط دارد. خلق خوشبینانه، خویشتنداری، استقامت در تکلیف، عزت نفس بالا، همکاری، عملکرد تحصیلی مطلوب، پختگی اجتماعی و اخلاقی. این شیوه فرزندپروری در مقابل شیوه‌های دیگر همچون فرزندپروری مستبدانه و فرزندپروری آسان‌گیرانه روشی مناسب، اعتدالی و بسیار منطبق با آموزه‌های تربیتی ایرانی- اسلامی است.
منبع: روزنامه جوان