بررسی تصویرگری در ایران به دلیل اهمیت تاثیرگذاری فرهنگ بومی و ملی بر آن

به گزارش کودک پرس ، مسابقه‌ای که تصویرگران ایرانی نیز در آن حضور دارند و 22 شهریور اسامی برندگان آن اعلام می‌شود. به‌رغم کسب افتخار تصویرگران جوان کشور در مسابقات و نمایشگاه‌های بین‌المللی، این حوزه با آسیب‌هایی روبه‌رو است. مخاطب‌شناسی در تصویرگری کتاب‌های کودک و نوجوان امری واجب است. به طور طبیعی گروه‌های سنی مختلف نگاه‌ها و دنیاهای متفاوتی دارند و قاعدتاً باید تصاویر با گروه سنی مخاطب کتاب هماهنگ باشد. این امر در انتشارات کشور کم و بیش صورت می‌پذیرد. در دهه هفتاد تصویرگران حرفه‌ای در این عرصه فعالیت داشتند. در اواخر دهه هشتاد به دلایلی این تصویرگران آرام آرام کنار رفتند و تصویرگران جوان وارد عرصه شدند.

اما در تصویرگری امروز کمتر به بحث مخاطب‌شناسی توجه می‌شود و نسل جدید تصویرگران کشور، مانند گذشته به فرم‌های ملی و بومی ما توجه ندارند و بیشتر کارها در فرم به کارهای غربی شبیه است. به دلیل مشکلات متعدد از جمله کم شدن مطالعه و ضعیف شدن اقتصاد نشر، کتاب‌های ترجمه زیاد شده است و به تبع آن مخاطبان ما به لحاظ آشنایی بیشتر با تصویرگری غربی رابطه بهتری با این گونه آثار برقرار می‌کنند و تصویرگر جوان ما هم با مشاهده گرایش مخاطب به این آثار با همان فرم اثر را خلق می‌کند. دلیل دیگری که می‌توان ذکر کرد تأثیر خود تصویرگر از آثار غربی است که به هر علت به سمت این آثار گرایش پیدا می‌کند.
هر دو این دلایل با یکدیگر ممزوج می‌شود و خروجی این می‌شود که آثاری مانند آثار ژانت میخائیلی، غلامعلی مکتبی، نسرین خسروی و… که بتوانند تصویرگری ایرانی را با قدرت اجرا کنند، دیده نمی‌شود یا کمتر دیده می‌شود. این مشکلات سبب شده که متأسفانه تصویرگران جوان ما کمتر به سمت فرم‌های ملی و بومی بپردازند. و به رغم توانایی تصویرگران ما آثار خلق شده کمتر در راستای تقویت و گسترش فرهنگ ملی و بومی کشور باشد.

نکته دیگر طراحی جلد کتاب است. می‌توان طراحی جلد کتاب را ویترین تصویرگری داخل کتاب دانست. وقتی مخاطب در ابتدا با یک تصویر زیبا  روی جلد مواجه می‌‌شود، تصورش بر این است که باید تصاویر داخل کتاب نیز خوب باشد. مخاطب زیبایی را دوست دارد و شاید بدون ملاحظه تصاویر یا محتوای داخل کتاب برای انتخاب آن اقدام کند. نکته دیگر حرکت به سمت آثار نفیس است. یعنی جدای از اینکه اثری به لحاظ فنی خوب یا بد است، جلد کتاب‌ها به سمت آثار پرزرق و برق رفته تا به واسطه آن مخاطب را برای انتخاب کتاب ترغیب کند. حتی با کارهایی خارج از بحث گرافیک و تصویرگری (طلا‌کوب، نقره‌کوب، یووی موضعی و…) برخی سعی می‌کنند این اثر را در بچه‌ها ایجاد کنند.

 

این عوامل باعث شده است که طراحی جلد کتاب کودک و نوجوان برای ناشران جذاب باشد و بیشتر از حد متعارف به آن بپردازند. اگر به همان نسبت تصویر روی جلد به تصویرگری داخل کتاب، رعایت اصول فنی و هنری، محتوا، ساختار، نثر و موضوع پرداخته شود بسیار کارآمد است. مخاطب این کتاب‌ها بچه‌ها هستند و اگر والدین قدرت تشخیص محتوای کتاب را نداشته باشند و فقط به واسطه جلد آن‌ را انتخاب کنند، آسیبی جدی در این حوزه وارد شده است.