با کدام اطلاعات دینی کودک از امام رضا(ع) بنویسد؟

به گزارش کودک پرس،در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره کتابخوانی رضوی هستیم؛ کتابخوانی رضوی یکی از جشنواره‌های فرهنگی و هنری امام رضا(ع) است که در سطح کشور برگزار می‌شود و اکنون در دهه کرامت، فرصتی است تا برگزیدگان این حوزه معرفی و تجلیل شوند. یکی از دیگر از برنامه‌های این جشنواره، داستان‌نویسی رضوی است. تشویق کودکان و نوجوانان به نگارش داستان‌ درباره امام رضا(ع) محور این جشنواره به شمار می‌آید. برگزاری این گونه جشنواره‌ها در کنار اثربخشی ادبی که به همراه دارد قابل ستایش است،‌ ولی در اینجا یک سؤال پیش می‌آید و آن اینکه آیا این گروه سنی اطلاعات کافی برای پرداختن به امام رضا(ع) در قالب داستان را دارند؟

در اینجا لازم است به حساسیت موضوع داستان‌نویسی در حوزه ائمه معصومین(ع) نگاهی گذرا داشته باشیم تا علت طرح این سؤال برای خوانندگان مشخص شود. داستان از جمله رویکردهای مورد توجه نویسندگان در عرصه نگارش کتب دینی برای گروه سنی کودک و نوجوان است. بنا به گفته سیدعلی کاشفی خوانساری، مشاور فرهنگی معاون قرآن و عترت وزیر ارشاد، شمار آثار نوشته شده در این حوزه فراوان است. در اینجا شاید این نکته به ذهن برسد که چنین روندی مطلوب و درخور تحسین است، اما توجه به این نکته که رویکرد کیفی این آثار در کنار رشد کمّی آنها از روند مطلوبی برخوردار نیست، موضوعی نگران کننده است.

توجه به این موضوع که کودکان ذهنی پاک دارند و هر آنچه به آنها ارائه شود بر ضمیر پاک‌سرشت آنها می‌نشیند و به باور و اعتقاد ذهنی آنها منجر می‌شود، حائز اهمیت است که نویسندگان این حوزه باید به آن توجه نشان دهند و هر آنچه را که به ذهن‌شان می‌رسد در قالب کتاب روانه بازار نشر نکنند. بی‌توجهی به این حوزه می‌تواند زیان‌های غیرقابل جبرانی را به بار آورد که شاید کمترین آنها دوگانگی ذهنی کودکان و نوجوانان در بزرگسالی طی مواجهه با مسائلی است که حقیقت دین را به درستی ارائه می‌کنند. نمونه این حساسیت را می‌توان در نگارش کتاب «دوازدهم» اثر علی موذنی شاهد بود که سر و صدای زیادی به پا کرد و بسیاری از داستان‌نویسان از جمله برخی از اعضای انجمن قلم به نگارش این اثر اعتراض کردند و از زیر سو‌ال رفتن ساحت قدسی مادر امام زمان(عج) گلایه داشتند.

بر این اساس ضرورت توجه نویسندگان به موضوع کیفیت داستان‌هایی که به نگارش در می‌آورند مشخص می‌شود. از سویی نکته دیگر در این رابطه آن است که نگارش داستان در این حوزه نیازمند استفاده از تکنیک‌های برخاسته از تخیل نویسنده است که هر داستان‌نویس دینی به راحت این اجازه را به خود نمی‌دهد که به این حوزه ورود پیدا کند، دلیل آن هم نگرانی است که از ثمره این موضوع ناشی می‌شود که یا باید با محدودیت همراه باشد و یا در صورت پر و بال دادن نویسنده به داستان در قالب تخیل، ساحت قدسی آنها دچار خدشه می‌شود. خدشه وارد شدن به ساحت قدسی ائمه معصومین(ع) موضوعی است که سبب لطمه زدن به شخصیت نویسنده نیز می‌شود.

از سویی اگر نویسنده نتواند از این تکنیک‌ها در نگارش داستان بهره بگیرد،‌ این امکان وجود دارد که داستان مورد توجه و اقبال مخاطبان این گروه سنی که به گونه‌ای از مسائل جدی دنیای بزرگسالان به دور هستند قرار نگیرد. در عین حال باید گفت که نویسندگان بزرگسال به دلیل روبرو شدن با چنین عرصه حساسی، ترجیح می‌دهند که برای خود به اصطلاح دردسر اعتقادی درست نکنند؛ این در حالی است که نویسندگان گروه سنی کودک و نوجوان باید توجهی مضاعف را نسبت به این حوزه مبذول دارند که متاسفانه آمار نشان می‌دهد این گونه نیست و نویسندگان رسالت خود را در نگارش داستانی کوتاه در قالب کتاب‌های کم حجم برای کودکان و عرضه آنها به بازار انجام شده می‌پندارند.

همین طور باید به این نکته توجه داشت که نگارش کتاب در این حوزه نیازمند آن است که نویسنده در انتخاب واژگانی که به کار می‌برد و جملاتی که می‌نگارد توجه و تیزهوشی نشان دهد و از کلماتی که بار معنایی نامناسبی دارند بپرهیزد و متوجه این نکته باشد که هر جمله چه معنایی را به ذهن مخاطب متبادر می‌کند. همچنین گاهی برخی نویسندگان از بیان واقعیات تاریخ زندگی چهار معصوم(ع) به دلیل لطمه وارد شدن به روحیه کودکان پرهیز می‌کنند و موضوع را به گونه دیگری جلوه می‌دهند که این موضوع برای کودکان در دوران جوانی و نوجوانی به بروز شبهاتی منجر می‌شود. در این رابطه می‌توان به کتابی از حسین فتاحی اشاره کرد که داستانی از حضرت زهرا(س) در آن نقل شده بود و به موضوع از دنیا رفتن آن حضرت اشاره داشت و اشاره‌ای به موضوع شهادت حضرت نشده بود که خود جای انتقاد داشت.

ضعف اطلاعات دینی نویسندگان در این عرصه خود مشکل دیگری است که سبب می‌شود داستانی که عرضه می‌شود با مشکل همراه باشد. این موضوع از نبود تحقیقات تاریخی توسط نویسنده خبر می‌دهد و نشان از آن دارد که نویسنده اطلاعات صحیحی درباره موضوعات مختلف فرهنگی،‌ اعتقادی، اجتماعی، تاریخی و … از دوران ائمه(ع) ندارد که همین رویکرد سبب انعکاس نامطلوب مطالب در داستان می‌شود. نبود این موضوع در داستان‌های دینی، از مشکلات داستان‌های این حوزه و داستان‌های تاریخی ماست. نوشتن داستان دینی و تاریخی نیازمند برخورداری از پیشینه تحقیقی است. وقتی نویسنده قصد نگارش داستانی را درباره یک دوره تاریخی دارد، طبیعتاً نمی‌تواند دیالوگ‌ها، فضا و مکان و عناصر دیگر را با امروز تصویر کند.

در عین حال ورود به زندگی معصومین(ع) از ضرورت‌های این عرصه است که باید به آن پرداخته شود. البته با همه خطرات و مخاطراتی که در این حوزه وجود دارد، نویسندگانی هستند که به نحو مطلوب وارد این حوزه شده و پرداخت‌های خوبی را نیز عرضه کرده‌اند.

با بیان این مطالب، حال به سؤالی که در آغاز یادداشت مطرح شد باز می‌گردیم؛ آیا کودکان و نوجوانان دارای این پیشینه تحقیقاتی هستند که بتوانند آن را در قالب داستان ارائه کنند؟ از سویی استفاده از تکنیک‌های داستانی موضوعی است که حتی با مطالعه صرف نیز به دست نمی‌آید و نیازمند ممارست در نزد استاد و کسب تجربه است. اگر چه منظور از برگزاری این جشنواره خلق آثار قابل ارائه به بازار نشر نیست، ولی آیا این موضوع سبب مشتبه شدن امر برای این گروه سنی نمی‌شود؟ سؤال دیگر در این باره آن است که آیا سیاستگذاران فرهنگی کشور با برپایی این جشنواره درصدد برآمده‌اند که نهضتی را در پس‌زمینه برپایی این جشنواره ایجاد کنند که برای رفع فقر کتب دینی فاخر در این حوزه دست به تربیت نویسندگان جوان بزنند؟ و مطلب پایانی اینکه آیا بهتر نبود که این گروه از نویسندگان جوان همان گونه که در بخش کودک و نوجوان جشنواره کتابخوانی رضوی تحت نظر کتابداران به ارائه اثر می‌پردازند،‌ زیر نظر نویسندگان چیره‌دست این حوزه و کارشناسان ادبی متبحر به خلق اثر در قالب کارگاه بپردازند تا علاوه بر اینکه علاقه‌مندی خود به امام رضا را در قالب داستان ارائه می‌کنند،‌ بتوانند مطلبی نیز بیاموزند.

آزاده غلامی