انقراض حیوانات ارتباطی با ادبیات کودک و نوجوان ندارد

به گزارش کودک پرس ،این مترجم ادبیات کودک و نوجوان درباره استفاده نویسندگان از حیوانات در داستان‌های‌شان اظهار کرد: بچه‌ها از نظر عاطفی و احساسی زمانی که خردسال هستند با حیوانات بیشتر همذات‌پنداری می‌کنند؛ همان‌طور که یک دختر با عروسک بازی می‌کند و با آن حرف می‌زند با گربه هم حرف می‌زند. اگر کودک ببیند گربه صدا درمی‌آورد، به او می‌گوید مامانت را گم کرده‌ای؟  گشنه‌ای؟ در واقع همان‌چیزهایی که به خودش مربوط است، به گربه منتقل می‌کند و از گربه سوال می‌پرسد. اگر از شخصیت‌های جانوری استفاده می‌شود به این دلیل است که کودک خیلی راحت با آن‌ها همذات‌پنداری کرده و حرف می‌زند و فکر می‌کند حیوانات می‌توانند حرف بزنند و این موضوع برای‌شان باورپذیر است. زمانی که کودکان به سن رشد عقلی و بلوغ فکری می‌رسند و قوه تمییزشان درست و نادرست را از هم تشخیص می‌دهد، داستان‌های رئال  می‌خوانند.

او سپس گفت: برخی از داستان‌های بزرگسال بار سیاسی دارد و سمبولیک و نمادین است، در آن‌جا نویسنده از شخصیت جانوری استفاده کرده تا مفهوم و موضوعی را  به صورت نمادین بیان کند و شما می‌توانید ما به‌ازای آن را در دنیای واقعی و رئال هم مشاهده کنید. داستان «قلعه حیوانات» جورج اورول یک داستان نمادین برای نشان دادن جامعه سوسیالیستی بلوک شرق بوده و اورول از شخصیت‌های جانوری استفاده کرده است. این در حالی است که در داستان کودکان خرگوش و  روباه و کبوتر نمادین نیستند، نویسنده می‌خواهد  کودک با این شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند زیرا حرف زدن با آن‌ها برایش باورپذیرتر و ملموس‌تر است.

عمیق درباره این‌که به نظر می‌رسد به مرور زمان استفاده از شخصیت‌های جانوری در ادبیات رو به کاهش باشد و یا در حاشیه داستان قرار گرفته‌ است توضیح داد: همین‌طور است. یک نویسنده کودک و نوجوان که روستا را می‌شناسد با حیوانات مختلف و رفتارهای‌شان آشنا است و بنا به دلایلی در شهر زندگی می‌کند، به خاطر ذهنیت و شناختی که از حیوانات دارد، در پروراندن داستانی که در یک روستا می‌گذرد خیلی خوب می‌تواند عمل کند و حیوانات و رفتار آن‌ها را به تصویر بکشد اما نویسندگان جوان نه صدای خروس را شنیده‌اند و نه صدای مرغ را و نه با مرزعه آشنا هستند، ناخودآگاه به سمت داستان‌هایی کشیده می‌شوند که از شخصیت حیوانات استفاده نکنند زیرا بلد نیستند و اگر بلد باشند، خوب نمی‌توانند به آن‌ها بپردازند زیرا آن فضا را لمس نکرده‌اند.

مترجم «هندسه عصر حجری»، «آن‌ سوی جنگل خیزران» و «فن‌آوری حیات‌وحش»  همچنین درباره این‌که آیا پرداختن به حیوانات می‌تواند منجر به حفظ گونه‌های در حال انقراض شود، گفت: مسئله انقراض حیوانات، موضوع  مورد بحث دانشمندان است و از طرف دیگر ما چند گونه‌ حیوانی را داریم که منقرض شده‌اند. در شخصیت‌های داستانی هم هیچ حیوانی استفاده نشده که خطر انقراض او را تهدید کند؛ مگر لاک‌پشت، خرگوش، روباه، سگ و گربه و مرغ و خروس در حال انقراض هستند که کاهش شخصیت‌های حیوانات در داستان‌ها با انقراض آن‌ها در حیات‌وحش ارتباطی داشته باشد؟

او ادامه داد: انقراض یک مقوله تخصصی است، ببر سیبری، گوزن زرد ایرانی، فوک خزری و نهنگ‌های گوژپشت اقیانوس به دلیل شکار و استفاده از آن‌ها در حال انقراض قرار دارند. هیچ‌گاه در داستان‌های  کودکان ندیده‌ام حرفی از این حیوانات باشد و نویسندگان چه ایرانی و چه خارجی، از  شخصیت‌های حیوانی مانند ببر سیبری و نهنگ  گوژپشت استفاده کنند، آن‌ها از خرگوش و روباه و خروس که در دوروبرمان هستند استفاده ‌کرده و می‌کنند. این‌ها شخصیت‌های داستانی بوده‌اند و حیوانات عظیم‌الجثه هیچ‌گاه شخصیت داستان کودک نبوده‌اند. یا  از ۱۰ هزار گونه پروانه که شاید یک گونه‌اش هم در حال انقراض باشد، در داستان‌ استفاده می‌کنند به گونه خاصی از پروانه اشاره نمی‌کنند می‌گویند پروانه.

مجید عمیق در پایان با اشاره به کتاب‌های  کانون که درباره محیط زیست منتشر می‌شود، گفت: هیچ داستان کودکی ندیده‌ام که بخواهد به مسئله یوزپلنگ ایرانی بپردازد و قالب داستان به آن بدهد. البته اخیرا کانون پرورش فکری تعدادی حیوانات در حال انقراض را قالب داستانی داده تا موضوع انقراض آن‌ها را مطرح کرده باشد که باز به آن‌ها می‌گویند نان فیکشن یا ناداستان  که خواسته از  طریق داستان از انقراض حیوانات بگوید و به ادبیات داستانی کودک و نوجوان ربطی ندارد و تنها بهانه‌ای برای مطرح شدن علت انقراض حیوانات است.