انسانسازی در سایه ادبیات کودک و نوجوان
مقام معظم رهبری فرمودند: «سعى کنید بچهها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به اسلام. اگر این بچهها با ایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده مىشود از آنها هر شخصیت عظیمى ساخت و براى هر کارى مناسباند.»
به گزارش کودک پرس ، کودکان و نوجوانان به عنوان آیندهسازان مملکت اسلامی نقش به سزایی در پیشرفت مملکت دارند که توجه به آنها در این سن یعنی پرورش نیروی زبده و کاری برای آینده است. نمود بخش اعظمی از رشد کودکان و نوجوانان در تولید آثار خصوصا آثار ادبی برای آنان است. تولید آثار ادبی نه تنها در حیطه خود دارای اهمیت است، بلکه در سایر بایدها و نبایدهای سایر زمینهها نیز تاثیرگذار است. تولید یک داستان یا هر اثر ادبی و هنری دیگر برای کودک و نوجوان امروز، روشنای راه او در انتخاب و ادامه مسیر است، لذا این مسئله که تولید اثر برای این نسل بسیار مهمتر از تولید برای بزرگسالان است باید مورد توجه متولیان و تولید کنندگان این حوزه باشد که امروز نیز در تندبادهایی از سوی داخل و خارج مورد تخریب قرار گرفته است.
ترویج آیین کفر
در قالب داستانهای غربی
یکی از آسیبهای وارده بر تولید آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان الگو برداری کورکورانه از آثار تولید شده غربی است و این در حالی است که آنچه برای روح پاک کودک و نوجوان قرار است تولید شود، باید متناسب با آن باشد، نه متناسب با افکار ضد انسانی غرب! علاوهبر این ترویج آثار غرب در جامعه اسلامی ما برای کودکان و نوجوانان آسیبی دیگر است که متوجه ادبیات کودک و نوجوان و رشد این نسل است.
پای گفت وگو با سردبیر مجله کیهان بچهها مینشینیم؛ علی دانشور که سال هاست در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارد. ابتدا درباره نحوه آغاز فعالیت خود در این زمینه میگوید: «از سال 71 به این حوزه وارد شدم که ابتدا مربی کودک و نوجوان بودم، اما کمی بعد درصدد آن برآمدم که گروه مربیان هنر کودک و نوجوان را تشکیل دهیم. چون به علت اینکه فضای آموزشی مدارس و فرهنگسرا فضای آموزشی دقیقی نبود، ما کار هنر را با شیوه امروزی با بچهها کار کردیم؛ که از جمله آنها رنگ کردن و نقاشی کردن بر روی دیوارها بود که بسیار استقبال شد و حتی به یونسکو هم رسید.»
با این مربی کودک و نوجوان درباره آسیبهایی که این روزها متوجه تولید آثار کودکان و نوجوانان است گفتوگو میکنیم، وی بیان میکند: «وقتی قرار بر تولید یک اثر است، این تولید همزمان با تولید تصویر است و نویسنده، گرافیست و تصویرساز باهم مجموعه را برای تولید اثر تشکیل میدهند؛ یکی از مشکلاتی که در حوزه نشر داریم که کمتر به آن توجه میشود ارتباط متن و تصویر است.»
دانشور ضمن اظهار تاسف از اینکه امروزه در برخی آثار مفهوم و هدف متن و تصویر کاملا متفاوت است، میافزاید: «در برخی آثار متن و تصویر همخوانی با یکدیگر ندارند و این باعث میشود مقصود تصویر و متن متفاوت از هم باشند. با وجود جشنوارههای فراوانی که برای داستان نویسی و تصویرگری برگزار میشود چه خوب است که جشنوارهای برای برقراری ارتباط بین متن و تصویر برگزار شود تا دستاندرکاران متوجه ارتباط این دو باشند.»
علی دانشور که سالها در حوزه تصویرگری برای کتب آموزشی فعالیت داشته است با اشاره به ضعف ارتباط بین متن و تصویر حتی در کتب آموزشی، میگوید: «ضعف دیگری در این حوزه این است که علیرغم آنکه ناشر، نویسنده، تصویرگر و مدیر هنری برای تولید یک اثر کار میکنند، اما هرکدام به طور مجزا فعالیت میکنند که این جدایی باعث عدم انتقال درست و کامل مفهوم مورد نظر میشود.»
سردبیر قدیمیترین مجله کودک و نوجوان ایران در حالی که معتقد است هر اتفاقی که رخ میدهد برخاسته از نهاد و ایدئولوژی ماست، در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «نکته قابل توجه اینجاست که جایگاه داستان خیلی بالاست و حتی خداوند هم برای ابلاغ دین از داستانها در قرآن استفاده کرده است؛ احسن القصص که داستان حضرت یوسف است کامل به شکل قصه آمده است.»
وی همچنین درباره اهمیت داستان و قصه میافزاید: «در جهان امروز هم قصهها و داستانها هستند که دین سازی میکنند؛ اما کدام دین؟! هر نویسندهای باید به این نکته توجه کند که کسی که ایدئولوژی اسلامی دارد، باید نسبت به کسی که ایدئولوژی شیطانی دارد متفاوت باشد. اگر میبینیم که امروز در غرب روی داستان و قصه سرمایهگذاری میکنند، به این دلیل است که با این روش ترویج دین میکنند؛ داستانهایی مثل هری پاتر و امثالهم که تولید میشوند و فروشهای آنچنانی دارند به شکل ادبیات داستانی هستند، اما در واقع درحال عرضه یک دین هستند.»
دانشور این مسئله را علتی بر میداند تا نویسنده ما ایدئولوژی خود را بسازد و بداند برای چه کسی کار میکند و در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «پس اولین وهله در تولید آثار برای این نسل و هر نسلی انسان شناسی است؛ چرا که میخواهیم با انسان شناسی بیاموزیم و او را راهنمایی کنیم. پس انسان شناسی اولین چیزی است که باید نویسندههای ما به آن برسند، علاوهبر آن مسئلهای که اهمیت این شناخت را بیشتر میکند تفاوت انسان با سایر موجودات و ماموریت خاص انسان است.»
وی در پایان با تاکید بر اهمیت رمان و داستان در انتخاب راه درست برای کودکان و نوجوانان میگوید: «انسان همواره در دو راهی انتخاب است و هرگز به او در انتخاب تکلیف نشده و این خود انسان است که موظف به انتخاب راه درست زندگیش است؛ در همین راستاست که اهمیت داستان و رمان بیشتر جلوهگری میکند به این علت که رمان و داستان در انتخاب به سوی شر یا سعادت به ما کمک میکند.»
ادبیات کودک و نوجوان
جز ضروریات جامعه است
کودکان و نوجوانان امروز با دنیای وسیعی از اطلاعات لحظه به لحظه مواجه هستند. استفاده از ابزار و امکانات بسیار راحت است و به سادگی میتوانند حجم انبوهی از دانستهها را دریافت کنند. در این میان با پیشرفتهای بهوجودآمده کتابها به عنوان یکی از ابزار ارتباطی مطرح هستند که اگر نتوانند به موازات تکنولوژی جدید اطلاعات مورد نظر را در اختیار مخاطب خود قرار دهند بیشک کنار گذاشته میشوند. کتابها وظیفه سنگینی بر عهدهدارند و نویسندگان باید از هوشمندی بالایی برخوردار باشند تا بتوانند مخاطب خود را حفظ و ماندگار کنند.
یک عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران میگوید:« پیش از این تعریفی از کودک نبود؛ کودک را انسانی در نظر میگرفتند که هنوز بزرگ نشده و ما باید او را برای بزرگسالی آماده کنیم. بر اساس این نگاه تمام آنچه مربوط به کودک بود ادبیات خاص خودش نبود، بلکه در نهایت ادبیاتی بود که به او بفهمانند تا باید سریع بزرگ شود، چون جامعه به او نیاز دارد.»
وی میافزاید: «درعصر جدید این تفکر دگرگون شد و گفته شد که انسانها بزرگترین ضربه را زمانی میخورند که دوران کودکی را خوب طی نکرده باشند؛ دوران کودکی را تعریف کردند و ادبیات آن نیز شکل گرفت؛ لازمه اینکه انسانی برای جامعه مفید واقع شود، این است که مراحل زندگی خود را درست طی کند؛ از این جهت ادبیات کودک و نوجوان جز ضروریات جامعه است.»
این نویسنده کودکان و نوجوانان ادامه میدهد: «بزرگ ترین چالش حوزه ادبیات کودک و نوجوان، این است که هنوز کودک و نوجوان را درست نشناختهاند؛ از دهه 60 تازه وارد یک مرحله ابتدایی در این مقوله شدیم. هنوز والدین نمیدانند چگونه با کودکانشان رفتار کنند. ادبیات کودکان باید جدی گرفته شود و در بخش کتاب و نشر و… باید زمینهها فراهم شود.»
نهادهای سیاستگذار نیز اول باید تعریف را مشخص کنند. درست است که برنامهریزی آنها دلسوزانه است اما برای برنامهریزی لازم است که از پروژه تعریف درست داشت و آن را بررسی کرد ولی سیاستگذاریها مقطعی است و تداوم ندارد و این بزرگترین لطمه در این زمینه به شمار میرود.
خروج کودک از دنیای واقعی
مهمترین آسیب
مهمترین آسیبی که در حال حاضر کودکان و نوجوانان ما را به شدت تهدید میکند و در بطن جامعه قرار دارد، مواردی همچون خروج کودکان از دنیای واقعی و بازیهای رایج و ورود آنها به دنیای پرخطر مجازی و بازیهای رایانهای است، معضلی کهگریبانگیر دنیای کودکان شده و وقت و ذهن آنها را درگیر کرده و آنها را از دنیای کودکانه جدا کرده است.
مورد بعدی هم معضل دنیای مجازی است که دنیای نوجوانان ما را هم به شدت تهدید کرده و آنها را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است، این تهدید بزرگترین تهدیدی است که جامعه کودک ونوجوان را به خطر انداخته است.
مسئولیت ما در قبال کودکان و نوجوانان یعنی مسئولیت در قبال جامعه و آینده اجتماع و مهمترین مسئولیت ما ارتقاء فرهنگ و اندیشه و سطح جامعه کودک و نوجوانان دیارمان است، فراموش نکنیم این یعنی مهمترین وظیفه.
نویسندگان ما با مخاطبانشان ارتباطی ندارند!
کودک دنیای زیبا و پر از تخیلی دارد و آنجا نمیتوانیم با خیلی از مسائل جدی حرف بزنیم، اما برای نوجوان میتوانیم واقعیتها را بگوییم. البته این هم نقد درستی است که ما برای بچههایمان واقعیتهای زندگی را نگفته ایم و کودکانمان با ذهنیت نادرستی وارد جامعه میشوند. این وظیفه ادبیات، قصه، داستان و شعر است که این کار را انجام دهد.
احمد عربلو، نویسنده کودک و نوجوان، در یک گفتوگو درباره ادبیات کودک و نوجوان و اهمیت به آنکه امروز تبدیل به یک بحران جدی شده است میگوید: «در رابطه با اهمیت مضمون و آموزش در ادبیات، باید بین ادبیات کودک و نوجوان تفکیک قائل شویم؛ در ادبیات کودک خیلی مستقیم گویی نداریم. دنیای کودک، دنیای تخیل، سرگرمی و تصویر و رویاپردازی است.»
وی ادامه میدهد: «شما میتوانید از یک مگس قصهای بسازید که بچه با تخیل خود، وارد زندگی این حشره شود. یادم هست وقتی کودک بودم، مادربزرگم طوری برایم داستان تعریف کرده بود که احساس میکردم مورچه هم زندگی مانند ما دارد و برای خانوادهاش آذوقه میبرد و هنوز هم به دلیل تاثیری که آن داستانها بر رویم گذاشته بود، نمیتوانم مورچه را بکشم.»
این داستان نویس نوجوان بیان میکند: «نویسندههای ما تنبل شدهاند و گوشه خانه مینشینند و با مخاطبشان ارتباطی ندارند. همچنین نویسندههای ما مطالعه روانشناسی کودک ندارند. اینها باعث میشود از واقعیتهای جامعه دور شویم و نتوانیم به درستی برای مخاطبانمان بنویسیم. کتاب خوب و ماندگار دیگر تولید نمیشود و این هم البته علت دارد.»
عربلو در حالی که معتقد است نویسندهای که درگیر نگارش کتابی است که پس از چندین ماه ناشر بخواهد حق و حقوق ناچیزی به او بدهد مسلما نویسنده برای اثرش از جان و دل مایه نمیگذارد، میگوید: «ما نویسندههای زیادی داریم و اگر بخواهیم لیست کنیم، باید ماهی چند شاهکار خلق شود، اما متاسفانه همه کارهای ما، ترجمه است و نوجوانان هم به سراغ این آثار میروند؛ چرا که نویسندگان برجسته جهان، جامعه شان را شناختهاند و آثاری نوشتهاند که مخاطب به سراغ آنها میرود.
منبع: کیهان
ارسال دیدگاه