اشتغال زنان و تأثیر آن بر تربیت
به گزارش کودک پرس ,در پی تحولات اجتماعی و اقتصادی در کشورهای مختلف در سال های اخیر، ز به شدت متحول شد و نیاز به نیروی کار افزایش یافت. تنوع کارها و نیاز به نیروی کار متناسب با آنها و افزایش مشاغل خدماتی و اداری، برنامه ریزان را بر آن داشت تا هر چه بیشتر، از وجود زنان در بازار کار استفاده کنند. در نتیجه، روند رو به رشد حضور زنان در بازار کار، شتاب و قوت بیشتری گرفت و زنان برای دست یابی به موقعیت کار، پس از ارتقای سطح تحصیلات، اوقات خود را در بیرون از خانه سپری کردند. ازاین رو، به دنبال پیشرفت بانوان در علوم و فنون، عده زیادی از زنان پس از پرداختن به فعالیت های اقتصادی به مرور از کار خانه داری کاستند و بر کوشش خود در مشاغل اقتصادی و اجتماعی در خارج از منزل افزودند. این در حالی است که زنان همچنان بسیاری از مسئولیت ها و وظایف مربوط به داخل خانه و نیز مراقبت از بچه ها را بر عهده دارند. اشتغال زنان پی آمدهای مثبتی را بر قشر زنان، جامعه و خانواده به همراه دارد و حس اعتماد به نفس و استقلال و قدرت تصمیم گیری را در آنان تقویت می کند، همچنین این امر، آثار منفی نیز در پی دارد که بیشتر آنها متوجه خانواده است. آنچه از این نتایج، گاهی در سطح جامعه با آنها روبه رو هستیم، بی حد و حساب بودن برنامه کاری زنان و اشتیاق و تمایل آنان به فعالیت های شغلی است که سبب شده است تا شادابی و انرژی خود را که بایستی به زندگی خانوادگی اختصاص دهند، محدود سازند و در نتیجه کیفیت زندگی خانوادگی آنها تحت شعاع قرار گیرد. با توجه به گستردگی و ارزش مسئولیت ها و وظایف زنان در خانه، وظیفه مادری و نگهداری و تربیت بچه ها، اصلی ترین وظیفه آنان به حساب می آید و شغل اجتماعی نیز، باری مضاعف بر دوش آنان محسوب می شود.
پیوند متعادل میان اشتغال و وظایف مادری
اشتغال زنان ایرانی، یکی از نشانه های حرکت جامعه ایران به سمت ره آوردهای تمدن جدید است، ولی این پدیده، بر جامعه و به ویژه خانواده ایرانی از جهات بسیاری تأثیر گذاشته است. گرایش زن به اشتغال، روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون می سازد و این امر موجب کاهش روابط عاطفی با فرزندان می شود که بسیار نگران کننده است. نقش زن در خانه گرداگرد سه محور همسرداری، فرزندداری و خانه داری دور می زند که هر یک مدیریت ویژه ای را می طلبد و نیازمند نظم و صرف وقت کافی است. وظایف مادری، بچه داری، خانه داری و رسیدگی به همسر، زن را تا حدودی با هویت و نقشی که در اجتماع دارد، در تضاد قرار می دهد. وظیفه اصلی ای که بنابر خلقت الهی بر عهده زنان قرار دارد، مادر بودن و تربیت فرزند برای تداوم حیات انسانی است.
به اثبات و گواهی تاریخ، هیچ زنی در کنار همه مسئولیت های احتمالی خویش، از این احساس وظیفه به دور نبوده است. ازاین رو، زن باید بتواند پیوندی متعادل میان شغل و مسئولیت سنگین خانه و خانواده برقرار کند وگرنه، کمی حضور او در خانه منجر به بروز مشکلاتی خواهد شد.
امام خمینی رحمه الله درباره وظیفه اصلی زن در تربیت کودک و نسل آینده کشور می فرماید:
این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود، بزرگ ترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه. این همان بود که خدای تبارک و تعالی در طول تاریخ برایش انبیا فرستاد، در طول تاریخ از آدم تا خاتم. انبیا آمدند انسان درست کنند. شغل مادری که مع الاسف اجانب این شغل را پیش ما مبتذل کردند و مادرهای بچه های ما را از بچه ها جدا کردند و نه همه، مقداری را. این شغل بزرگ را مبتذل کردند که از دامن این مادر بچه صحیح بیرون نیاید.
بنابراین، بزرگ ترین شغل در طول تاریخ، ساخت و پرورش انسان است و این امر خطیر بر عهده مادران جامعه است و آنان هرگز نباید عظمت و جایگاه این شغل شریف را فراموش و یا مشاغل دیگر را فدای آن کنند و در ساخت شخصیت و هویت فرزندان کوتاهی کنند.
مادران شاغل توجه کنند!
کانون خانواده برای رسیدن به تکامل، به چهار ویژگی محبت، اقتدار، هم بستگی و رقابت نیاز دارد که به عنوان نقش های گوناگون، در میان افراد خانواده تقسیم می شوند؛ مادر نقش محبت، پدر وظیفه اقتدار و فرزندان کار رقابت را بر عهده دارند و روحیه هم بستگی باید در کانون خانواده در بین افراد حاکم باشد. مادر، مهره اصلی تربیت فرزند است و پدر هم دوش مادر در شکل گیری شخصیت او نقش دارد. والدینی در پرورش فرزند خود موفقند که برای تربیت کودک خویش، وقت صرف می کنند. کودک باید در خانواده به یادگیری و کسب تجربه بپردازد! آزمایش کند، دچار خطا شود، تجربه های خود را پیوسته به کار بندد تا به مرحله تسلط و مهارت برسد. کودک در خانه به طور کل روابطی را که باید با اجتماع و انسان ها داشته باشد، یاد می گیرد. اگر کنش ها و واکنش های والدین در قبال فرزند به اندازه و به موقع باشد، کودک نیز در آینده از تعادل روانی و اخلاقی و هماهنگی بیشتری در شخصیت برخوردار خواهد بود، در غیر این صورت عدم تعادل روحی و روانی و ناسازگاری های رفتاری را در دوران های بعدی زندگی او به دنبال خواهد داشت. در این میان، اشتغال مادران به جدایی کودکان و مادران می انجامد و وضعیت زندگی کودکان با مادران شاغل که بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل می گذرانند، مطلوب و مناسب نیست و آسیب های جبران ناپذیری، خاصه در دوران نوزادی به روحیه فرزند وارد می شود و به ازای هر ساعت اشتغال مادر، یک ساعت فرزند او از نعمت مادر محروم است. در صورت اشتغال تمام وقت مادر، رونق خانه و گرمی و نشاط که لازمه آن حضور مادر است، از بین می رود. بچه ها شور و شوق بازی را از دست می دهند، خستگی و تندخویی ناشی از کار مداوم مادر نیز باعث می شود محیط خانواده دچار اختلال شود و حضور ناکافی مادر عوارضی همچون: عوارض عاطفی، اخلاقی و رفتاری بر روی کودکان باقی بگذارد.
تأثیر اشتغال مادران بر الگو پذیری ناقص
یکی از بنیادی ترین ابعاد رشد اخلاقی و اجتماعی کودک، الگوپذیری از والدین است. توجه بچه ها بیشتر معطوف کردار بزرگ ترهاست تا گفتار آنها، همچنین ارزش ها و باورهای بچه ها همان چیزهایی است که بزرگ ترها انجام می دهند نه آنچه آنها می گویند. نکته بااهمیت در این موضوع، این است که والدین باید حضوری مداوم، فعال و منظم در زندگی فرزندانشان داشته باشند؛ زیرا کودکان ارزش ها را از طریق کنش دو طرفه میان خود و والدین و الگوگیری از آنان می آموزند؛ کنش متقابلی که نیازمند حضور فیزیکی، عاطفی، عقلانی و روحی والدین در زندگی با فرزندانشان است. حضور مؤثر و ارزشمند والدین در کنار فرزندان، پیوندهای عاطفی میان آنها را تقویت می کند، رفتارهای صحیح اجتماعی را به آنها می آموزد و حس احترام و اطاعت را در آنان برمی انگیزد. ازاین رو، ارزش های اخلاقی و شخصیت در کودکان پایه ریزی می شود. حال، مادران شاغل که بیشتر وقت خود را در بیرون از خانه سپری می کنند، چگونه می توانند شخصیت و ویژگی های درونی فرزندان خود را بشناسند و بر آن اساس، شیوه های تربیتی صحیح را در پیش بگیرند، در حالی که امروزه به موضوع الگوپذیری فرزندان از والدین و برآوردن نیازهای روانی و عاطفی فرزندان در کنار والدین بی توجهی می شود و از یادها می رود.
مادری که حضور فرزند خردسالش را نادیده می انگارد، فرصتی نیز برای تشویق یا ترغیب و ارشاد یا ورود به سرگرمی های کودک و کارهایی از این دست را ندارد. او نمی تواند بزرگواری و آزادمنشی را عملاً به کودک بیاموزد. هنگامی که مادر در وقت خواب یا در آستانه به خواب رفتن کودک وارد خانه می شود، کودک چگونه می تواند کرامت و گذشت و محبت و ایمان و امید را در وجود مادرش ببیند و آنها را از او فراگیرد. در این صورت کودک گرمای وجود مادر و پناهگاه آغوش او را به خوبی حس نمی کند و چون این احساس در او کم رنگ می شود، در ناملایمات و سختی های زمانه به این مادر پناه نمی برد. بنابراین، احساس بی قراری و تنهایی و بی کسی به طور ناخودآگاه در او شکل می گیرد. شایسته است که مادر، بهترین تفریح کودک، یعنی در کنار مادر بودن را فدای فعالیت بیرون از خانه نکند و در تربیت نیکوی فرزند، همت و تلاش الهی خود را به کار گیرد. امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: «انتخاب نام نیکو و تلاش فراوان در تربیت فرزند، از جمله حقوق فرزندان است».
دوران نوزادی و ضرورت حضور مادر در خانه
وجود مادر در خانه، به ویژه در یکی دو سال آغاز زندگی، به منظور ایجاد دل بستگی میان مادر و کودک الزامی است. با این حال، شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع، بسیاری از زنان را اندکی پس از تولد بچه روانه بازار کار کرده است. مشاغل تمام وقت و طولانی، خواه ناخواه تماس ها را محدودتر کرده و فرصت ارتباط با اعضای خانواده را کاهش داده است و این، در شرایطی است که کودکان نیازمند ارتباط های کلامی و لمسی هستند. کارشناسان روان شناسی کودک بر این باورند که حضور مادر در خانه، به ویژه در دوران نوزادی کودک بسیار ضروری است. آنها معتقدند گریه های نوزادان در برخی حالت ها صرفا به خاطر شیر نیست، بلکه نوازش و آغوش مادر در چنین لحظاتی، باعث اطمینان خاطر کودک از محیط خانه و خانواده می شود و داشتن چنین احساسی، در آینده به بروز نکردن استرس در دوران جوانی و بزرگ سالی کمک خواهد کرد. دستورات دینی ما پیش از رسیدن به یافته های روان شناسانه، به تمام ابعاد وجودی و شخصیتی انسان ها نظر داشته است و درباره تأثیر شیر مادر، فایده های آن و غیره سفارش های فراوانی دارد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز می فرماید: « برای کودک، شیری بهتر از شیر مادر نیست.» و امیرمؤمنان علی علیه السلام با اشاره به نقش مؤثر شیر مادر در تربیت کودک می فرماید: « بنگرید که چه کسی فرزندان شما را شیر می دهد؛ زیرا کودک با شیر رشد می کند.» ازاین رو، رشد و تکامل کودک، متأثر از شیری است که در نوزادی از آن تغذیه کرده است و در کنار ویژگی های ظاهری و زیبایی و زشتی، خصوصیت های روحی و روانی، فکری و شخصیتی مادر از راه شیر به نوزاد منتقل می شود و شخصیت او را می سازد. قرآن کریم مدت دوران شیردهی را دو سال تمام تعیین کرده است، آنجا که می فرماید: « و مادرانی که بخواهند شیر دادن به فرزندان خود را کامل سازند، دو سال تمام شیرشان بدهند.»(بقره: 233) این دقت در تعیین مدت شیردهی، بیانگر نیازهای جسمی و روحی نوزاد به مادر در این دوران است. بنابراین با توجه به پدیده دل بستگی و نیاز خاص کودک به مادر در سال های اول و دوم زندگی، به تمام مادران شاغل توصیه می شود که تا حد امکان، دست کم در نخستین سال زندگی کودک، از رفتن به سر کار خودداری کنند و با عنایت به سفارشات اسلامی و احساس وظیفه دینی، شخصا شیردهی نوزادان خود را به عهده گیرند و نوزاد خود را به مهد کودک ها و تغذیه از شیر خشک عادت ندهند.
راه حل، بانوان شاغل، مادران نیمه وقت
زنان به طور طبیعی برای مادر بودن آفریده شده اند نه چیز دیگر، بنابراین او دوست دارد هم شاغل باشد هم مادر. پس درباره کار کردن زنان در خارج از محیط منزل، باید به گونه ای عمل کرد که به هیچ یک از ابعاد عاطفی و تربیتی و نقش بسیار برجسته مادرانه بانوان در زندگی، لطمه ای وارد نشود. توصیه و راهکاری که می توان به چنین مادرانی داد، دوری از کار تمام وقت و انتخاب شغلی به صورت نیمه وقت است. بدین صورت، کودک، غیبت و دوری مادر را کمتر حس می کند و اگر در سنین بالاتر، زمان غیبت مادر با زمان تحصیل و مدرسه کودک هماهنگ و از روی برنامه باشد، میزان آسیب های اشتغال مادر، به حداقل می رسد. ساعت های کاری انعطاف پذیر و کم، فرصت در کنار فرزند بودن را در زمان های دلخواه به مادر می دهد و از آنجا که بالا بودن مقدار زمان صرف شده برای بچه ها و تربیت روحی و شخصیتی آنان، از نمودهای اصلی یک خانواده خوب است، در این صورت می توان به خانواده ای ایدئال با روابطی صحیح نزدیک شد.
به کیفیت رابطه توجه کنیم
مادران شاغل باید با کاهش ساعت های کاری و افزایش حضورشان در خانه، به کیفیت مطلوب لحظاتی که در منزل سپری می کنند، بیفزایند. یعنی به چگونگی صرف وقت در کنار فرزندانشان توجه کنند و از لحظه لحظه آن برای تربیت صحیح فرزندان استفاده کنند. ارتباط مناسب و شایسته مادران شاغل بیش از همه به ساعت های مفیدی که با فرزند خود می گذرانند، بستگی دارد و آنان باید از زمان کوتاهی که با فرزند خود سپری می کنند، بهترین و بیشترین استفاده را ببرند و به مؤثرترین شکل در اختیار آنان باشند.
امام خمینی رحمه الله در سخنرانی خود خطاب به بانوان کشور می فرماید:
بچه ها از اول که در دامن مادر نباشند، عقده پیدا می کنند و اکثر مفاسد از این عقده هایی است که بچه ها پیدا می کنند.
بانوان محترم! مسئولید همه، مسئولیم همه. شما مسئول تربیت اولاد هستید، شما مسئولید که در دامن های خودتان اولاد متقی بار بیاورید، تربیت کنید و به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم، لکن در دامن شما بهتر تربیت می شود. دامن مادر بهترین مکتبی است از برای اولاد. خانه های شما باید خانه تربیت اولاد باشد. منزل علماست منزل شما و منزل تربیت علمی، تربیت دینی و تهذیب اخلاق. توجه به سرنوشت اینها بر عهده پدران است و بر عهده مادران، مادرها بیشتر مسئول هستند و مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است.
ازاین رو پدر و مادر همچنان که متعهد به تغذیه بدنی او هستند، نسبت به غذای روح او نیز باید متعهد باشند؛ زیرا غذای روحی و عاطفی در رشد و نمو صحیح شخصیت کودک اهمیت انکارناپذیری دارد. وقتی کودک حس کرد که پدر و مادر از او غافل هستند و به او عنایت و محبت ندارند، در دل او کینه ای نسبت به آنها پدید می آید و بنابراین به فکر انتقام از اجتماعی که در آن زندگی می کند، می افتد. از بهترین شیوه های ابراز محبت به کودک، در آغوش فشردن، نوازش کردن و سخن گفتن ملایم و دل پذیر، بازی کردن و بوسیدن اوست.
جهاد زنان در خانه داری
اشتغال زنان به طور نسبی پاسخی به علاقه و اشتیاق بانوان برای حضور در صحنه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محسوب می شود، ولی از پی آمدهای منفی اشتغال، کم رنگ شدن ذوق و علاقه به خانه داری و کارهای مربوط به منزل است. زنان امروزی، گرایش و ارزش کمتری به امور خانه داری قایل می شوند و این گونه وظایف را پس از شغل خود، در مرتبه های بعدی اهمیت قرار می دهند. این در حالی است که فضیلت خانه داری و شوهرداری به اندازه ای است که برابر با جهاد زنان معرفی و تأکید فراوانی هم بر آن شده است. بنابراین، استوار نگه داشتن پایه های نظام خانواده و تلاش برای استحکام روابط میان اعضای خانواده بر اساس محبت و صمیمیت، همان پاداشی را دربر خواهد داشت که خداوند به مهاجرین در راه خود عطا می کند.
پیامبر مکرم اسلام ضمن تحسین زن (اسماء، دختر یزید انصاری) به خاطر سؤال زیبایش در امور دینی، فرمود:
این مطلب را خوب به خاطر بسپار و به زنان دیگر بگو که به راستی اگر زن، خوب شوهرداری کند و در صدد جلب خوشنودی و رضایت او باشد، اجر و پاداش او معادل است با همه کارهایی که مردان انجام می دهند.
هنر زن، آن است که تخصص خود را در آن هدفی که دستگاه آفرینش، وی را بدان منظور آفریده است، به کار بندد و فرزندانی شایسته، برای جامعه پرورش دهد و درون خانه نیز شرایط آرامش شوهر و فرزندان خود را فراهم آورد. هنر زن، آن نیست که در کاری که برای آن آفریده نشده است، یعنی کار خارج از منزل و تهیه نان و آب دخالت و تلاش کند و خود را به زحمت بیندازد. گفتنی است زن، در انجام دادن کارهایی که آفرینش او بر عمل به آنها حکمی ندارد و خارج از وظیفه اوست، ناتوان است، چنان که مرد نیز در انجام کارهایی که دستگاه آفرینش بر عهده او نگذارده، ضعیف و ناتوان است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در گفتاری زیبا خطاب به امام حسن علیه السلام ، می فرماید:
به زن بیش از آنچه تحمل آن را دارد کاری مده و کاری را که به او ربطی ندارد به او واگذار مکن و او را بر اموری که انجام آن از حدود قدرت و توانایی او بیرون است مسلط منما؛ زیرا زن گل و گیاهی است خوش بو، نه فرمان بر که مقاومت کارهای مردان را ندارد.
مهارت ذاتی و نقشی را که یک زن در تربیت کودک و پرورش جسم و جان او می تواند داشته باشد، هرگز یک مرد ندارد و آن حوصله و تحملی را که یک مادر برای پروراندن تمایلات روحی و بدنی فرزند خود دارد، هیچ گاه یک پدر ندارد و بر عکس، آن نیرو و طاقتی را که یک مرد برای انجام کارهای خارج از محیط خانه و تحمل مشکلات جسمی و روحی (که احیانا ناشی از ناکامی های زندگی است) دارد، هرگز یک زن ندارد و این بالاترین لطف الهی و کمال عدالت در دستگاه منظم خلقت است که به هر موجودی آنچه را لازمه ادامه حیات خود و هم نوعان اوست، عطا فرموده است، همان گونه که در سوره طه می فرماید:
«پروردگار ما کسی است که به هر چیز لازمه خلقت او را عطا فرمود، سپس او را راهنمایی کرد».
تقسیم کار در خانه ولایت
حضرت فاطمه اطهر، زهرای مرضیه علیهاالسلام در مدت کوتاهی که در خانه علی علیه السلام مادر و بانوی خانه بود، بزرگ ترین و ارزشمندترین درس عملی را به مادران و بانوان عالم، در راه تربیت فرزندان و خانه داری و شوهرداری آموخت. از بیشتر روایت هایی که در حالت فاطمه علیهاالسلام وارد شده است، چنین استنباط می شود که آن حضرت همیشه کار خانه را بر کار خارج از خانه مقدم می داشت و تا حد امکان می کوشید با مردان تماس نداشته باشد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده است که می فرماید:
میان علی و فاطمه علیهماالسلام درباره تقسیم کارها گفت وگویی بود. آنان برای حل این مشکل به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند و پیغمبر این گونه پیشنهاد کرد که کارهای مربوط به داخل خانه، بر عهده فاطمه علیهاالسلام و کارهای خارج از خانه بر عهده علی علیه السلام باشد. فاطمه علیهاالسلام به قدری از این تقسیم خوشحال شد که گفت: جز خدا کسی نمی داند تا چه اندازه من از این تقسیم خوشحال شدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله کار مردان را از عهده من برداشت.
ارسال دیدگاه