به گزارش کودک پرس ، سرم را که برگرداندم دخترکی حدود 10 تا 11 ساله را دیدم که روی تخت بیمارستان در حالی که پاهایش را در شکمش جمع کرده بود و عروسکی کاموایی را در بغل می فشرد هر چند دقیقه یک بار از شدت درد فریاد می زد.
آن شب برای دیدار یکی از دوستان به زایشگاه یکی از بیمارستان های شهر کرمان رفته بودم، دیدن آن دختر بچه نحیف با آن شکم قلمبه کوچک و عروسکی که در آغوشش از فرط دردی اینچنین جان می داد، تکان دهنده بود.
باور این صحنه برایم دردناک و دشوار بود، مادرِ دخترک که کنار تختش نشسته بود از او می خواست تحمل کند، ملیکا دختری سفید روی با موهایی بلند و مشکی و چشم هایی قهوه ای، حالا برای زایمان زودرس فرزند مرده اش به زایشگاه آمده بود.
به سمت تخت ملیکا رفتم و ناخواسته دستم را بر سرش کشیدم او نیم نگاهی بی جان به من انداخت و دوباره صورتش را روی عروسک کاموایی کوچکش فشرد.
رو به مادر ملیکا پرسیدم، دخترت چند سال دارد؟ و او پاسخ داد حدود 10 یا 11 سال.
بیشتر شکه شدم، از مادر ملیکا پرسیدم چرا اینقدر زود او را شوهر دادید؟ زن نگاهی به دخترش انداخت و گفت: شرایط زندگیمان مناسب نبود شوهر خوبی برایش پیدا شد برای همین شوهرش دادیم.
او که اهل یکی از روستاهای یکی از مناطق استان کرمان است، دلیل ازدواج دخترش را فقر و ناتوانی در بزرگ کردن 6 بچه عنوان کرد و گفت: همسرم یک کارگر ساده است که بعضی روزها درآمدی ندارد.
وی همسر ملیکا را مردی پخته و جاافتاده معرفی کرد و افزود: او دستش به دهنش می رسد.
از او پرسیدم، همسرش چند سال دارد و مادر ملیکا در کمال ناباوری گفت: 40 سالی دارد.
در حالی که چشم هایم به ملیکا دوخته شده بود از صحبت های بعدی مادر ملیکا فهمیدم آن دختر بچه به دلیل فقر خانواده اش همسر دوم مردی پولدار شده است.
دردی جانسوز وجودم را گرفته بود نمی دانستم چه باید بگویم، باید بگویم کاری بدی کردی که دختر بچه ات را در این سن شوهر دادی؟ً! یا اینکه باید فرزندانت را گرسنگی می دادی و زیر بال و پرت نگهشان می داشتی؟ من نمی توانستم خودم را جای آن زن بگذارم، من نمی دانستم فقر در این حد یک مادر را در چه شرایطی قرار می دهد که جگرگوشه اش را در عنفوان کودکی به اخراج از این دنیای معصومانه محکوم می کند.
من البته خیلی چیزها را نمی دانم، مثلا من نمی دانم چرا افرادی که توان و بضاعت مالی خوبی دارند به داد افراد بی بضاعت نمی رسند تا اوضاع آنها به آنجا نرسد که بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند.
البته کارشناس مسئول فوریت ها و مداخلات اجتماعی اداره کل بهزیستی استان کرمان، اجبار دختران به ازدواج را در سن پایین کودک آزاری می داند و می گوید: کارشناسان این اداره کل بعد از اطلاع از اینگونه موارد آنها را به عنوان کودک آزاری ثبت می کنند.
فیروزه نجف پور معتقد است: بسیاری از این کودکان مفهوم ازدواج را نمی فهمند و در کمتر مواردی دختران کم سن و سال درک صحیحی از ازدواج دارند.
وی افزود: گاهی فرد ممکن است مفهوم ازدواج را بداند اما از اساس و شالوده تشکیل خانواده بی اطلاع باشد که این امر مشکلات فراوانی را در پی دارد.
نجف پور تاکید کرد: معمولا مردهایی که با دختر بچه ها ازدواج می کنند سن های بالای 30 سال دارند که این خود معضلی برای این کودکان است.
وی به بارداری های زودهنگام کودکانی که زود ازدواج می کنند نیز به عنوان یک آسیب اشاره کرد و اظهار داشت: علاوه بر بروز مشکلات جسمانی به دلیل نداشتن تجربه فرزندان این افراد نیز با مشکلاتی روبرو هستند.
این کارشناس باز ماندن از تحصیل کودکانی که زودهنگام ازدواج می کنند را معضلی دیگر برشمرد و گفت: معمولا قبل از ازدواج همسران قول اجازه ادامه تحصیل را به این کودکان می دهند اما به دلایل زیادی از جمله بچه دار شدن این کودکان از درس خواندن باز می مانند.
وی با تاکید بر اینکه دخترانی که زودهنگام و در سنین پایین ازدواج می کنند به دلیل نا آگاهی از شیوه های پیشگیری از بارداری خیلی زود باردار می شوند و البته به دلیل کوچک بودن جثه دچار زایمان های زودرس و آسیب مترتب از این امر می شوند.
نجف پور با تاکید بر اینکه بیشتر افرادی که فرزندان خود را در سنین کودکی مجبور به ازدواج می کنند از نظر مالی مشکل دارند و در تامین معاش خانواده خود مانده اند لذا فقر غذایی در این کودکان در زمان بارداری بیشتر خود را نشان می دهد.
وی تاکید کرد: حتی برخی اوقات مواردی را نیز داشته ایم که دخترانی که به زور به عقد مردان میانسال و مسن در آمده اند به دلایل مختلف از خانه حتی با بارداری فرار کرده اند و در برخی موارد مورد تجاوز قرار گرفته اند.
نجف پور گفت: گاهی کودکانی که زود هنگام ازدواج می کنند دست به خودکشی می زنند و علت اصلی آن ازدواج به اصرار دیگران و البته ناتوانی در برآورده کردن نیاز همسرانشان به عنوان مرد بالغ است.
وی ادامه داد: اینگونه کودکان شرایط همسرداری و توقعات همسران خود را نمی دانند لذا دست به خودکشی و فرار می زنند.
نجف پور تصریح کرد: بیشتر این کودکان توسط همسران خود مورد خشونت قرار می گیرند و به مرور زمان دچار مشکلاتی چون افسردگی و گاهی اعتیاد می شوند.
کارشناس مسئول فوریت ها و مداخلات اجتماعی اداره کل بهزیستی استان کرمان، با تاکید بر اینکه کودکانی که زودهنگام ازدواج می کنند بیشتر دچار آسیب های اجتماعی می شوند اظهار داشت: اختلات روانی، طلاق، اعتیاد، فرار و دیگر آسیب های اجتماعی از آن جمله است.
به گفته نجف پور هنوز ازدواج زودهنگام در شاخص های آسیب های اجتماعی به عنوان آسیب شناخته نشده است لذا کارشناسان این مجموعه آن را به عنوان کودک آزاری ثبت می کنند.
وی فرار، اعتیاد، همسرآزاری، کودک آزاری، روابط نامشروع، بیکاری، سالمندآزاری، خشونت های خانگی، خودکشی و طلاق را گونه های آسیب های اجتماعی عنوان کرد و گفت: جامعه ما ازدواج زودهنگام را به عنوان آسیب نمی شناسند.
کارشناس مسئول فوریت ها و مداخلات اجتماعی اداره کل بهزیستی استان کرمان، افزود: سال گذشته حدود 155 مورد کودک آزاری در استان کرمان ثبت شده که حدود 15 مورد از این تعداد ازدواج زودهنگام بوده که در آمارها با عنوان کودک آزاری ثبت شده است.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه