به گزارش کودک پرس ، طبیعی است برای شادبودن و نشاطداشتن، به پیشفرضهایی ازجمله داشتن دل خوش نیاز است. به ضرب و زور و تشویقهای ساختگی نه میتوان کسی را شاد و پرنشاط کرد و نه عاشق. رسانههای رسمی شب و روز در کار تبلیغ هستند؛ اما به محض بروز نمونههایی از شادمانی و تخلیه هیجانات درونی، فریاد برخی بلند میشود.
درزکردن تصویر یکی، دو کلاس درس دبستانی در فضای مجازی که بچهها سر کلاس و احتمالا پیش از ورود معلم و در حیاط مدرسه همراه با صدای نکره یک خواننده درپیتی اقدام به حرکات موزون کردهاند، خشم یکی از نمایندگان مجلس را برانگیخته و خواستار تذکر مجلس به وزیر آموزشوپرورش شده و حتی حکم صادر کرده که مدیران این مدارس باید اخراج شوند. به این نماینده گرامی پیشنهاد میکنم به جای برخوردهایی از این دست، به ریشهیابی علل گرایش بچهها به لجبازی با مربیان و معلمان خود و بروز تمایلات درونی خود در هر فرصت ممکن بپردازند. رقص ازجمله هنرهایی است که در فرهنگ عرفانی ما، بهعنوان یکی از راههای بیان احساس و عواطف درونی، بسیار مورد احترام بوده است؛ اما آنچه در میهمانیها و مجالس خصوصی دیده میشود، رقص نیست. مشتی حرکات بیمعنا و ناموزون است، از جنس همین کاری که بچهها در مدرسه کردهاند و باعث خشم و غضب نماینده محترم شده.
آخر آنها کی و کجا رقصهای محلی ایران را که سرشار از حس زندگی و زیبایی است، دیدهاند که بدانند نباید با هر موسیقی سخیف و به قول قدیمیها خالتوری خودشان را تکان دهند؟ رقصهای خراسانی، کردی، آذری، بلوچی، لری، جنوبی و… کی از سیمای ما پخش شده که بچهها بدانند هر قر و قنبیلهای رقص نیست.
تازه بچهها که مقصر نیستند. آن مربی محترمی که صبح اول صبح میخواهد در فضای عبوس مدرسه نشاط پخش کند هم، چه شناختی از موسیقی دارد تا بداند برای به نشاط درآوردن بچهها، موسیقیهای بهتری هم وجود دارد. یادمان نرفته که در سالهای پیش از انقلاب، برای انجام ورزش صبحگاهی در مدارس، یکی از آهنگسازان سرشناس قطعهای موزون ساخت که هم حالت حماسی و ورزشی داشت و هم ریتمیک بود. این قطعه در همه مدارس کشور هر صبح پخش میشد و بچهها را سرشار از حس شادی و تحرک روانه کلاس درس میکرد. آیا نمیشود حالا هم همین کار را کرد؟
اینهمه آهنگساز توانمند داریم. آقای نماینده محترم آیا اشکالی دارد بچهها پیش از رفتن به کلاس درس کمی هم نرمش و ورزش و حتی حرکات موزون انجام دهند؟ به آثار پدر بزرگوارتان رجوع کنید. ایشان جایی گفته بودند که اصطلاح حکیم، درباره دانشمندان و بزرگانی به کار میرفته که علاوه بر دانستن همه علوم زمانه، رقصیدن هم بلد باشند؛ اما شما از دیدن چند لحظه حرکات موزون چند کودک، چنان به خشم آمدهاید که حکم بگیر و ببند و اخراج صادر کردهاید.
البته ماجرای رقص بچهها یک وجه دیگر هم دارد. اینکه آنها با ترانهای از یکشبه خواننده بدترکیب و بدصدا مشغول رقصاند. بیتردید انتخاب این ترانه بهشدت سطحی، کار خود بچهها نیست. کار کسانی است که درک درستی از موسیقی ندارند و در زمینههای هنری و فرهنگی دوغ و دوشاب را از هم تمییز نمیدهند. البته برخی مدعیان هم از همین قماشاند. وقتی هیچ ربطی بین آموزشدهنده، موضوع آموزشی و دانشآموز نباشد، نتیجه چیزی میشود که در این کلیپهای لورفته میبینیم.
ارسال دیدگاه