مديري که سخن از مديريت اوست دو شأن دارد، شأن مردانگي که به او اقتدار، قاطعيت و صلابت مي بخشد و شأن پدري که وي را سرشار از مهر و شفقت نسبت به فرزند مي نمايد و پدر در مسير تربيت به اين هر دو امر نيازمند است. محبتي که او را به سهل گيري و آزاد و رها گذاشتن کودک ترغيب مي نمايد و قاطعيتي برخواسته از دورانديشي و ژرف نگري که او را معتقد به استحکام و سختگيري مي کند. «تربيت کودک بايد حول دو محور متفاوت و در عين حال متجانس شکل گيرد. يکي سهل گيي و واگذاري و ديگري سختگيري و کنترل، ضمن رعايت حد اعتدال در اين دو شيوه ي متضاد. رمز بزرگ و هنر ظريف تربيت متعادل براي پرورش شخصيت متعالي کودک توسعه يافتگي اين دو محور متضاد است.»(1) مديريت پدر بايد بر پايه اين دو اصل کلي بنا شود و پدر وظايف خود را در حيطه تربيت با رعايت اعتدال و بکارگيري درست و منطقي اين دو اصل مهم انجام دهد.
مدیری که سخن از مدیریت اوست دو شأن دارد، شأن مردانگی که به او اقتدار، قاطعیت و صلابت میبخشد و شأن پدری که وی را سرشار از مهر و شفقت نسبت به فرزند مینماید و پدر در مسیر تربیت به این هر دو امر نیازمند است.