پسرها و دخترها هر کدام نیازهای روانی خاص خود را دارند و اغلب با توجه به علایق خود، رفتارهای خاص خودشان را هم دارند، هر چه شناخت ما از خواستههای دانشآموزان بیشتر باشد، بیشتر میتوانیم آن ها را به سوی موفقیت هدایت کنیم.
البته اغلب ما قدرت آموختن کودکان را دستکم میگیریم و به تواناییهای آنها درست توجه نمیکنیم، در حالی که این کار در درجه اول اهمیت قرار دارد. شاید به عنوان والدین کودکان 5 تا 9 ساله فکر کنید، تمام تلاش خود را برای رشد ذهنی فرزندانتان انجام دادهاید. از هنگام نوزادی برایشان کتاب خواندهاید، سرگرمیهای فکری و اسباب بازیهای ذهنی برایشان تهیه کردهاید، آنها را با کتابخانه آشنا کردهاید و اکنون هم در یک مدرسه خوب درس میخوانند. اما آیا باید از این پس خیالتان راحت باشد؟ پدر و مادر با تشویق هر گام کوچک کودک، کمک بزرگی به خلاقیتهای بزرگتر وی در آینده خواهند کرد. اکنون محققان معتقدند که تحریکهای ذهنی کودکان از سوی والدین نقشی بسیار مهم در تقویت هوش آنها دارد.
محققان پس از مطالعه بر روی نحوه افزایش یادگیری مغز متوجه شدند که در صورت افزایش کنجکاوی در افراد میزان یادگیری مغز نیز افزایش مییابد.
ما، معمولا بیشتر از یکی از حواس پنجگانهمان را به کار میگیریم تا محیط پیرامونمان را درک کنیم. با این حال، به کار انداختن عمیق دو یا سه حس از این حواس، در کودکان، مثل گوش دادن به موسیقی، وقتی مشغول گِلبازی یا خمیربازی هستند، در بهبود عملکرد مغزیشان نقش مهمی دارد. برای این کار، بازیهای متعددی وجود دارد. مثلا میتوانید چشمشان را ببندید و از آنها بخواهید چیزهایی را که دور و برشان هست، با استفاده حس بویایی- مثل بو کردن انواع میوهها یا لامسه- مثلا دست زدن به سکه- شناسایی کنند.