کودک در بدو تولد، موجودی کاملاً وابسته و ناتوان است و اگر مادر یا مراقب اولیهاش به او رسیدگی و از او حمایت نکند، قادر به ادامه حیات نخواهدبود. به مرور و با رشد فکری و جسمی انسان از میزان این وابستگی به طرز چشمگیری کاسته میشود، اما مشکل وقتی پدیدار میشود که وابستگی اولیه با شدت و در تمام امور ادامه پیدا کند. گاهی رشد شخصیت انسان به گونهای است که ویژگیهای وابستگی در او به شکل بارز باقی میمانند و با شکل دادن الگوهای پایدار و فراگیر فکری، احساسی و رفتاری، به ویژگیهای شخصیتی فرد تبدیل میشوند. گاهی این ویژگیهای شخصیتی آنچنان شدید و فراگیرند که باعث بروز اختلال در عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی و خانوادگی فرد میشوند: اختلال شخصیت وابسته.
دستیابی به تصاویر و فیلم های غیراخلاقی یا همان هرزه نگاری در سنین پایین، یعنی کودکی و نوجوانی، امروزه، آن هم با توجه به فناوری های جدید مانند اینترنت، از مباحث بسیار جدی و نگران کننده است که خانواده ها وسایر اقشار فرهنگی و فرهیخته جوامع، به خصوص متخصصان علوم رفتاری و روانشناسان را به چالش کشیده و نگران ساخته است.
پدر و مادرهاي بسياري هستند كه كودكان حسود دارند و اگر اين نوشتار را بخوانند چند راهكار ساده براي حل اين مشكل ياد ميگيرند. يك آمار جالب توجه جهاني ميگويد كه تماميکودکان درصدي از حسادت را نسبت به خواهر، برادر يا کودکان دیگر تجربه میکنند. در عين حال روانپزشكان معتقدند والدين بايد حسادت كودك را به عنوان احساس طبیعی کنترل کنند زيرا اگر کودک خودش را با كوچولوهاي اطراف خود مقایسه کند به مشکلاتی دچار خواهد شد. كنترل حسادت كودك به او احساس بهتری خواهد داد و میتواند روابط اجتماعی بهتری هنگام برخورد با دیگر کودکان داشته باشد.
چگونه علائم شیطانی و غیراخلاقی در پس چهره جذاب شخصیتهای کارتونی نهفته شدهاند؟چگونه یک انیمیشن میتواند کودک ما را به صورت بالقوه به یک مصرفکننده مواد مخدر تبدیل کند؟چرا کودکانمان علیرغم ناآشنا بودن با نمادهای غیراخلاقی و شیطانی و بدون آگاهی از حضور آنها در یک انیمیشن تحت تاثیر آنها قرار میگیرند؟
یکی از مهمترین و حساسترین دوران زندگی هر فرد، دوران کودکی اوست و شخصیت آیندهاش در همین دوران پایهگذاری میشود و ممکن است بر اثر کوچکترین سهلانگاری در امر تعلیم و تربیت کودک، به شاکله شخصیت او آسیبهای جبرانناپذیری وارد شود. بویژه دوران خردسالی کودک که بسیار حساس، مهم و باارزش است.
ترس واکنشي هيجاني است و هرگاه امنيت جسمي و عاطفي و شخصيتي انسان به خطر بيافتد، ظاهر مي شود. اين واکنش عاطفي کاملا" طبيعي است و از همان بدو تولد در کودک مشاهده مي شود. اطفال معمولا" از بعضي پديده ها مي ترسند و علت ترس آنها براي پدر و مادر شناخته شده نيست. از اين رو از خود مي پرسند: "چرا کودکم اين قدر مي ترسد؟ من که هرگز او را نترسانده ام و دليلي براي ترس و وحشتش وجود ندارد."
معرفی بازیهای آپارتمانی که اجرای آنها ساده باشد به پرورش فکری، شخصیتی و تقویت هوش کودکان کمک میکند.
به باور بسیاری از کارشناسان و متخصصان علوم انسانی، «بازی» یک رفتار بچه گانه و معمولی نیست و در عین سادگی، ارزانی و غیر واقعی بودن، نوعی آموزش پیشرفته و مدرن محسوب می شود که اثرات و کارکرد های مثبت اجتماعی فراوانی به همراه دارد. به همین منظور «بازی» و کارکرد های آن در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از مربیان، پژوهشگران، روان شناسان و والدین در سراسر دنیا قرار گرفته است. نقش «بازی» در تقویت اعتماد به نفس، افزایش خلاقیت، آموزش علوم پایه، تقویت قوای حسی و جسمی، تخلیه انرژی، مقابله با اضطراب، تقویت مهارت های کلامی و ذهنی، تقویت حس تعادل، ایجاد حس نوع دوستی و تعامل با دیگران، افزایش سلامت روان و جسم، زایش انگیزه، تبادل ایده و افکار و ... انکار ناپذیر است. در حقیقت «بازی» با همسالان را می توان الفبای یادگیری مهارت های اجتماعی و مدل مینیاتوری تعاملات بشری، در سنین کودکی قلمداد کرد. جالب اینکه با وجود کارکرد های بی شمار و موثر، «بازی» یکی از بی تکلف ترین و آسان ترین مهارت های اجتماعی می باشد که به هیچ عنوان متاثر از قوانین، توقعات و انتظارات جامعه نیست. حجت بی بدیل فاقد پیچیدگی و بی تکلف بودن بازی، تعیین قواعد بازی توسط خود کودکان می باشد و به همین علت «بازی» هیچگاه تحت تاثیر قواعد وضع شده در اجتماع قرار نمی گیرد.
گیم نت ها، پلی استیشن ها، گوشی های اندورید با انواع بازی های مختلف امروزه مانند نقل و نبات اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را پر کرده اند، جوانانی که شاید اکثر اوقات خود را صرف بازی هایی در صفحه چند سانتی متر مربعی گوشی های خود می کنند.
یک متخصص روانشناسی کودکان با اشاره به اینکه کودک هنگام خواندن کتاب، موضوع را با تجسم شخصیتهای داستان در ذهن خود کارگردانی کرده و ناخودآگاه تصاویر را در ذهنش مجسم میکند، گفت: این کار باعث تحریک مغز کودک و افزایش قوه ی تخیل وی میشود ولی با دیدن فیلم کودک به مصرف کنندهای تبدیل میشود که نیاز کمتری به تحریک ذهن دارد.