تأثیرات بلند مدت دعوای والدین بر کودکان

دعواهای میان والدین همواره اثرات منفی روی کودکان برجا می گذارد که گاه روی زندگی آینده ی آنان نیز تاثیرگذار است.

به گزارش کودک پرس  تحقیقات جدید نشان می‌دهد که محکم بستن در، داد زدن، و سکوت سنگین بین پدر و مادر، واقعاً می‌تواند از نظر هیجانی و احساسی به کودکان آسیب وارد کند.

محققان دریافته‌اند که کودکانی که در سنین مهدکودک هستند و والدینشان به کرات و با خشونت با یکدیگر دعوا می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که وقتی بزرگ‌تر می‌شوند از نظر هیجانی احساس ناامنی داشته و با افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری در دبیرستان رنج ببرند.

 

با این حال، محققان میگویند همه تعارض‌ها برای کودکان رنج‌آور نیست. اگر والدین از انتقاد ناملایم نسبت به یکدیگر یا رفتار خشن با هم خودداری کنند و به جای آن مشکلشان را به شکلی سازنده با هم مدیریت کنند، کودکان به خاطر این تعارض آزار زیادی نمی‌بینند.

محققان می‌گویند کلید حفظ سلامت و سازگاری کودکان این نیست که زندگی بی‌نقص و کاملی داشته باشید، بلکه راه آن کنترل هیجانات و حل تعارض‌ها به شیوه‌ای است که ثبات خانواده را تهدید نکند.

 

 

مشکلات همیشه اتفاق می‌افتند، اما اگر والدین مشکل را حل کنند و سعی کنند بر روی آن کار کنند، اگر راه حل ارائه کنند، اگر وقتی در وسط دعوا هستند هیجان مثبت نشان دهند، اگر به یکدیگر حرف‌های خوب بزنند یا مهربان باشند کودکان همه این چیزها را بسیار مثبت می‌بینند و نگرششان نسبت به دعوای والدین تغییر می‌کند.

 

در مطالعه‌ای منتشر شد، 235 خانواده از سطح متوسط (با درامد متوسط) شرکت داشتند. هنگامی که کودکان در مهدکودک بودند از والدین درباره میزان تعارض‌های زن و شوهری‌شان پرسیده شد. همچنین از آن‌ها خواسته شد در مورد یک موضوع بحث‌برانگیز مانند مسائل مالی یا فرزند پروری بحث کنند درحالی‌که محققان بررسی می‌کردند که آن‌ها چقدر نسبت به هم رفتار نکوهش کننده و انتقادی دارند.

 

هفت سال بعد هنگامی که کودکان وارد دبیرستان شده بودند، مطالعات دنبال شد. در این مدت 36 زوج جداشده یا طلاق گرفته بودند و دو نفر از پدرها درگذشته بودند. از کودکان و والدینشان دوباره در مورد مسائل رفتاری و هیجانی سؤالاتی پرسیده شد.

طبق یافته‌ها، کودکانی که والدینشان در هنگام کودکی آن‌ها اغلب دعوا می‌کردند کمتر از نظر هیجانی احساسی امنیت یا احساس مورد حمایت بودن داشتند. ناامنی هیجانی شامل مواردی بود همانند آشفته بودن کودکان، یا برون ریزی هیجانی مانند پرخاشگری یا زدن در حین تعارض، یا گزارش احساس رنج و نگرانی به خاطر دعوای والدین.

کودکانی که از نظر هیجانی کمتر احساس امنیت داشتند مشکلات روانی بیشتری داشتند، مانند علائم افسردگی و اضطراب و نیز مشکلات رفتاری.

 

 

دعوا با تأثیر بر حس امنیت احساسی درباره خانواده، بر کودکان تأثیر می‌گذارد. یک کودک، یک حس امنیت یا رفاه دارد، اگر آن را نداشته باشد از نظر هیجانی احساس آشفتگی و اضطراب می‌کند و مستعد پرخاشگری و رفتارهای خصمانه می‌شود. والدین با انواع استرسها مواجه می‌شوند و دعوا امری طبیعی است، اما باید به یاد داشته باشند که کودکشان دعوای آن‌ها را می‌بیند و می‌شنود.

 

تعارض بخشی از زندگی است. اگر همیشه با همسرتان موافق نیستید، مادامی که بتوانید به طور سازنده بر روی مشکلات کار کنید، اشکالی ندارد . بسیاری از مردم نمی‌دانند کودکان تا چه حد تحت تأثیر رابطه بین والدین قرار دارند و تنها رابطه والدین با کودک مهم نیست. احساسات کودک درباره خود و خانواده، با نحوه رابطه والدین با یکدیگر و نیز با کودک مرتبط است.

درحالی‌که این مطالعه، ارتباط بین تعارض بین والدین و احساس ناامنی در کودک را نشان داده است اما ثابت نمی‌کند این رابطه علت و معلولی است.

یکی از متخصصین رفتاری کودک دراین‌باره می‌گوید که جای تعجب نیست که تعارض بین والدین، برای سلامت هیجانی کودکان خوب نباشد.

 

اگر چه محققان در این مطالعه این امر را در نظر نگرفته‌اند که کودکانی که مسائل روانی یا رفتاری دارند نیز ممکن است به ازدواج آسیب بزنند . به علاوه 36 نفر از زوج‌ها در طول این مطالعه بلندمدت طلاق گرفتند. محققان در این مطالعه تأثیر آن بر کودکان را در نظر نگرفته‌اند. طلاق به معنی تغییر در ساختار خانواده همراه با تغییر مکان و نیز کاهش درامد خانواده است که می‌تواند برای کودکان بسیار شکننده باشد.

اگر چه تعجبی ندارد که استرس در زندگی متأهلی، با مشکلات رفتاری و هیجانی بعدی در کودکان در سنین نوجوانی همراه باشد، در این مطالعه کنترل کافی بر احتمال تأثیر فاکتورهای دیگری که ممکن است نقش داشته باشند، نبوده است.

 

 

 

منبع:     ویکی 5040