آشفتگی یا اختلال در یادگیری چیست؟

یک اصطلاح کلی است که شامل گروه ناهمگون از دشواری های یادگیری است که به صورتهای مختلف مانند مشکلات اساسی در گوش دادن, صحبت کردن, خواندن, نوشتن, استدلال کردن یا توانایی درک کردن ریاضیات متجلی می شود.
به گزارش کودک پرس  آشفتگی یا اختلال در یادگیری چیست؟
انجمن ملی وابسته به اختلالات یادگیری تعریف زیر را برای تعریف اختلال در یادگیری پیشنهاد کرده است: اختلال یادگیری یک اصطلاح کلی است که شامل گروه ناهمگون از دشواری های یادگیری است که به صورتهای مختلف مانند مشکلات اساسی در گوش دادن, صحبت کردن, خواندن, نوشتن, استدلال کردن یا توانایی درک کردن ریاضیات متجلی می شود.
فرض بر این است که مغز یا نظام ادراکی یا هر دو اگرچه در کودکان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری آسیب ندیده است اما این دو در کودکان یاد شده در مقایسه با کودکان عادی متفاوت عمل می کند زیرا نارسایی های ویژه در یادگیری را حاصل تفاوتهایی می دانند که در عملکرد مغز با عملکرد ادراکی اینگونه کودکان وجود دارد.
باید به این نکته توجه نمود که اختلالات ویژه در یادگیری ممکن است در دانش آموزان سایر طبقات استثنایی نیز وجود داشته باشد (برای مثال دانش آموزان آسیبهای حسی نظیر ناشنوایی, نا بینایی, کم بینایی, کم شنوایی- عقب ماندگی ذهنی- آشفتگی های اجتماعی و هیجانی- تدریس ناکافی یا نا مناسب- محرومیتهای محیطی و فرهنگی) ولی اختلالات ویژه در یادگیری یا همان اختلال در یادگیری در نتیجه شرایط ذکر شده در بالا داخل پرانتز یا تأثیر آنها نمی باشد.
گروههای مختلف کودکان با مشکلات یادگیری:
به طور کلی در بررسی مشکلات یادگیری با 4 گروه کودک روبرو هستیم:
1- کودکان عقب مانده ذهنی:
الف) تربیت ناپذیر
ب) تربیت پذیر
ج) کودن آموزش پذیر
د) مرزی آموزش پذیر
2- کودکان دارای مشکلات جسمی: نظیر معلولیتی خاص در دست یا پا- کم بینایی- نابینا- کم شنوایی
3- کودکان مبتلا به ضایعه مغزی: نظیر فلج مغزی- ضربه مغزی- تشنج
4- کودکان دارای اختلال در یادگیری: 
الف) خاص تنها در یک درس
ب) عام در تمام دروس
آن دسته از کودکان که در دسته بندی چهارم قرار می گیرند مشکل کودک در یادگیری به هیچ یک از موارد بالا (عقب ماندگی ذهنی, مشکلات جسمی, ضایعه مغزی) همانطور که از قبل بیان گردید مربوط نمی شود بلکه اختلال کودک در قوای یادگیری می باشد.
ویژگی کودکان با اختلال در یادگیری: (بدون عقب ماندگی ذهنی- مشکلات جسمی- ضایعه مغزی)
1- این کودکان دارای بهره هوشی تقریبا متوسط یا بالاتر هستند.
2- این کودکان از نظر حواس مختلف (بینایی, شنوایی و…) سالم هستند.
3- این کودکان از امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی برخوردارند.
4- پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه ای کمتر از بهره هوشی سن و امکانات آموزشی است که از آن برخوردارند.
علل شکست کودکان در امر یادگیری:
الف) فقدان انگیزه کافی
ب) فقدان توجه و دقت لازم به مطالب
ث) دقت بیش از اندازه به جزئیات
پ) فقدان هماهنگی لازم در حرکات
گروه بندی کودکان با اختلالات یادگیری:
1- کودکان با دشواری حرکتی یا اختلال در انجام حرکات درشت و ظریف
جهت تکامل الگوهای حرکتی از سر به طرف پا و از مرکز بدن به طرفین است و فرد ابتدا توانایی کنترل عضلات و سپس عضلات کوچک بدن را به دست می آورد. تواناییهای حرکتی درشت که مربوط به عضلات بزرگ است مثل گردن گرفتن چهار دست و پا, رفتن, پریدن لی لی کردن, پرتاب کردن و دویدن اختلال در تعادل می باشد. توانایی حرکتی ظریف مربوط به عضلات ظریف مثل سوزن نخ کردن, قیچی کردن, شانه زدن, رنگ کردن, تا کردن, مهره بند کردن, بستن بند کفش و نقاشی کردن می باشد که کودک می تواند در حرکات درشت یا ظریف یا هر دو دچار ناتوانی باشد.
فعالیتهای برای بهبود حرکات درشت: طناب بازی و پریدن از روی طناب- پرتاب و گرفتن توپ- والیبال- پینگ پونگ- انداختن حلقههای پلاستیکی دور چوب عمودی.
فعالیتهای برای بهبود حرکات ظریف: باز و بستن دکمه و زیپ- خمیر بازی- باز و بسته کردن پیچ و مهره و قفل و کلید- تیله بازی.
2- کودکان با دشواری در تشخیص و درک بینایی: این کودکان گرچه از دید کافی برخوردارند اما مشکلات در تشخیص و درک بینایی دارند. مشکلات عمده این کودکان عبارتند از:
الف) مشکل در تشخیص یا شناخت شکلها و طرحهای هندسی گوناگون به ویژه زوایا.
ب) مشکل در تمایز دیداری: جور کردن اشیا و دسته بندی آنها بر اساس شکل و اندازه و رنگ و طرح بافت. مثال: مکعبهای رنگی را براساس رنگ تقسیم بندی کنید. توپهایی با سه سایز مختلف در تعداد زیاد در اختیار کودک گذاشته و از او بخواهید که توپهایی که از همه بزرگترند را یک گوشه و توپهای متوسط را گوشه دیگر و توپهای کوچکتر را کنار دیگر بگذارد.
ت) تشخیص حروف و کلمات از هم: اینکه در ظاهر چ- خ- ح- ج تفاوت وجود دارد.
ث) اختلال در ادراک کل و جزء: اختلال در تشخیص و درک تصویر اصلی از زمینه آن یا تشخیص جزء از کل. مثلا ممکن است تصویر خواسته شده در میان چندین تصویر را پیدا نکنند. (اشیا مختلفی را روی میز گذاشته و از کودک بخواهد شیء مورد نظر را از بین آنها پیدا کند.)
3-  کودکان با دشواری در تشخیص و درک شنوایی: این کودکان با اینکه از قدرت شنوایی کافی برخوردارند اما در تشخیص تشابهات و تفاوتهای کلمات مختلف مشکل دارند.
الف) در تشخیص دو کلمه هم صدا دچار مشکل می شوند. است- اسب    بید- دید
ب) حافظه شنیداری: چند کلمه مثلا اسم 3 حیوان را بگوئید و از کودک بخواهید آنرا تکرار کند- به تدریج تعداد اسامی را افزایش دهید, کودک بشنود و سپس آنرا تکرار کند.
ج) توالی شنیداری: به خاطر آوردن یک فهرستی از کلمات- جملات- دستورات- اعداد. مثال: ماههای یک فصل را بشنود و بگوید- شمارش اعداد- حروف الفبا.
4- کودکان با دشواری در تکلم یا گفتار: (در این زمینه متخصصان کاردرمان و گفتاردرمان می توانند اعمال نظر کنند.)
اختلال در درک کلمات: کودک صداها را می شنود ولی معنی و مفهوم سخنان شنیده را نمی فهمد.
اختلال در بیان کلمات: کودک آنچه را که دیگران می گویند, می شنوند و معنای آن را درک می کند ولی از بیان عقاید و افکار خویش ناتوان است.
5- کودک با دشواری اساسی در نوشتن: نوشتن یک عمل پیچیده است که شامل رشد ذهنی- مهارتهای حرکتی و بینایی است. کودکان با نارسایی در نوشتن علیرغم هوش طبیعی- بسیار بد می نویسند. علت این بد نویسی- عدم هاهنگی حرکتی- بینایی در آنان است.
6- کودک با دشواری اساسی در ریاضیات: این گروه از کودکان معمولا در زمینه درک روابط فضایی دچار مشکل شدید هستند. همچنین باید به مشکلات درک بینایی و تفکر آنها توجه شود. 
تأثیر عوامل مختلف در تشدید اختلالات یادگیری:
1- تجربه ناکامی در دوران اولیه زندگی کودک
الف) جدایی طولانی کودک از والدین به ویژه مادر به هر علت خاصی که می توانسته است به وجود بیاید. ب) بیماری ضعف و ناتوانی شدید و طولانی آن در دوران نوزادی یا سالهای اولیه زندگی کودک
ج) کودکی که مورد بی توجهی قرار می گیرد بدین گونه که از تأثیر و همراهی متقابل والدین بزرگسالان یا سایر کودکان که در لحظات یا فرصتهای مؤثر در زندگی شدیدا محروم می شود و مواردی نظیر آنچه ذکر شد.
2- مشکلات رفتاری
وجود هریک از اشکالات زیر در دوره شیرخوارگی یا سالهای اولیه زندگی کودک:
الف) گریه زیاد و بیش از معمول
ب) الگوی نامناسب خوابیدن
ج) ضعف الگوهای مناسب تغذیه
د) ناآرامی بیش از حد
ه) بی حالی بی علامتی
3- اختلالات فرهنگی- زبانی
الف) آیا خانواده کودک به زبان رایج در جامعه و مدرسه صحبت می کنند؟
ب) آیا کودک می تواند به زبان رایج در جامعه خویش صحبت کند؟
4- سوء تغذیه 
الف) آیا کودک در طی دوران نوزادی یا سالهای اولیه زندگی خویش به هر دلیل خاصی نظیر وضعیت اقتصادی بیماری طولانی و غیره از سوء تغذیه رنج برده است؟
ب) ضعف آموزشی یا فقدان موقعیتهای مناسب آموزشی
ج) آیا آموزش کودک به طور مکرر به واسطه وجود هر دلیلی مختل شده است؟
د) آیا سوابق مدرسه کودک نشان می دهد که بدون مداخله آموزشی سابقه شکست (رد شدن) وجود داشته است؟
ه) آیا کودک توسط معلمین سابق خود مورد سوء رفتار و تنبیه بدنی قرار گرفته است؟
و) آیا کودک در معرض آموزش به وسیله یک آموزگار ناشایسته بوده است؟
پاسخهای مثبت به این سؤالات می تواند تمایل به میزان ابتلاء یک کودک را به اختلال یادگیری تعیین کند.
منبع:    مهدپرتال