به گزارش خبرگزاری کودک پرس، کارگاه هنری فرهنگی «نقش عروسک و اشیا در قصهگویی» روز چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴ به همت ادارهکل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری با تدریس ساغر لطفینژاد، مدرس و داور جشنوارههای قصهگویی و تئاتر و عروسکساز و حضور لیلا مکانی، قصهگوی مطرح کشور و امیر جهانپور کارگردان، بازیگر و عروسکگردان بهصورت حضوری و بر خط برگزار شد.
ذهن کودکان تصورمحور است نه تصویرمحور
ساغر لطفینژاد سخنرانی خود را با قصهگویی آغاز کرد و گفت: دنیا برای کودکان برخلاف بزرگترها هنوز تازه و جذاب است به همین دلیل هرچه از قصههای قدیمی برای بچهها بگوییم برایشان شنیدنی است. قصه برای بالا بردن سطح تفکر شناختی بچههاست. بچهها با این تفکر، جهان را کشف میکنند. در واقع ما با قدرت کلمات، بچهها را به جهان پیرامون نزدیک میکنیم.
او لازمه استفاده بهینه از قصهگویی را شناخت مخاطب عنوان کرد و افزود: ذهن کودکان تصورمحور است نه تصویرمحور. تصویرمحور بودن یعنی مخاطب از طریق تصاویر دیداری و صحنهها، جهان را بشناسد اما تصورمحور فرای این ماجراست. تصورمحور بودن یعنی مجموعهای گسترده از بازنماییهای ذهنی.

نقش موثرعروسکها در یادگیری چند کاناله
لطفینژاد اظهار داشت: تصور ذهنی زمانی تقویت میشود که برای بچهها قصه بگوییم، با آنها بازیهای وانمودی مانند خالهبازی انجام دهیم و در مورد نمادها با بچهها صحبت کنیم. قصه در ذهن بچهها ساخته میشود با تصاویری که در ذهن آنهاست. تمام تلاش در قصهگویی این است که بچهها به تصویرسازی برسند چون میدانیم بچه تصورمحور است.
این مدرس و داور جشنوارههای قصهگویی با اشاره به کمک عروسکها در یادگیری چند کاناله یا چند رسانهای بیان کرد: برای اینکه بتوانیم تصور ذهنی کودکان را فعال کنیم نیاز به ابزارهای میانجی داریم مانند عروسک، زبان، نشانهها، نمادها، رفتار، بازیها و موسیقی.
عروسکها و اشیا؛ یاریگر و میانجی بین قصهگو و مخاطب
او خاطرنشان کرد: کودک در قصهگویی عروسکی هم میبیند، هم میشنود، هم فکر میکند، هم به دنبال راهکار است، هم همزاد پنداری میکند، هم احساساتش درگیر میشود و هم تحلیل میکند. همه این همها در لحظه و با هم اتفاق میافتد. برای همین قصهگوها باید خیلی حواسشان به قصهگویی باشد.
این عروسکساز عروسکها و اشیا را یاریگر، میانجی و واسطهای بین قصهگو و مخاطب دانست و افزود: قصهگوها وقتی از عروسکها استفاده میکنند که بخواهند تمرکز، دقت و یادگیری بچهها از راه قصه بیشتر باشد. بسیاری از فعالیتها در کانون چند رسانهای است. در کانون از طریق رسانهها و قصهها سعی میشود مفاهیم عمیق در ذهن بچهها ثبت شود.
اشیا در قصهگویی باعث تقویت بخش تحلیلی بچهها میشوند
لطفینژاد با طرح این سوال که اشیا و عروسکها چه زمانی وارد قصه میشوند، گفت: وقتی مفاهیم انتزاعی و سخت داریم که از قدرت درک کودکان خارج است میتوان از اشیا و عروسکها در قصهگویی کمک گرفت. بخش تحلیلی بچههای۴ تا ۸ سال نیاز به تکامل دارد برای همین باید از ابزار کمکی برای تقویت بخش تحلیلی آنها استفاده کرد.
او به سهم ابزارهای وجودی و کمکی در قصهگویی اشاره کرد و افزود: چشم، مهمترین نقطه توجه مخاطب است. کودکان از طریق چشمانشان با قصهگو ارتباط برقرار میکنند. وقتی قصه میگوییم مخاطب به ما نگاه میکند. زمانی که به عروسک نگاه میکنیم، مخاطب هم به عروسک نگاه میکند.
قصهگو باید زمان کوتاهی به ابزارش نگاه کند
این داور جشنوارههای قصهگویی خاطرنشان کرد: وقتی در قصهگویی، عروسک در دست داریم و به جای ایفای نقش قصهگو، نقش عروسکگردان داشته باشیم، کار دچار نقص میشود زیرا قصهگو خود را فراموش میکند و توجه مخاطب به عروسک جلب میشود. قصهگو باید زمان کوتاهی به ابزارش نگاه کند.

لطفینژاد اظهار داشت: «قصهگو»یی که بار را بر دوش اشیا میاندازد، ابزار وجودی خود را نشناخته است. گاهی مفاهیم سخت است و مجبوریم از ابزار به عنوان کمک استفاده کنیم. به عنوان مثال استفاده از ابزار در قصهگویی برای کودکان با نیازهای ویژه نقش زیاد و موثری دارد. گاهی قصهگوها نگاهشان را مدیریت و کنترل نمیکنند و این باعث حواسپرتی مخاطب میشود.
اشتباهات رایج در قصهگویی
او آموزش، کمک به تصویرسازی ذهنی، یاریرسانی و تقویتکنندگی مفاهیم، تکمیلکنندگی داستان و افزایش تمرکز مخاطب را نقش مهم عروسک و اشیا در قصهها دانست و افزود: در قصهگویی با ابزار، حرکات باید محدود و احساسها گسترده باشد. بچهها همه اشیا را جاندار تصور میکنند، پس قصهگو مراقب رفتار خود با ابزار قصهگویی به ویژه عروسکها باشد.
این عروسکساز به چند اشتباه در قصهگویی اشاره کرد و گفت: قصهگو گاهی ابزار را در صحنه انباشته میکند و این کارباعث حواسپرتی مخاطب میشود. از طرفی قصهگو باید ارتباط چشمی با همه مخاطبان داشته باشد نه فقط مخاطبان روبرو. قصهگویی نباید به سمت نمایش عروسکی برود. در واقع دیالوگ نباید بین قصهگو وعروسک محدود شود.
تکنیک اقتصاد برای اجرا در قصهگویی
لطفینژاد با اشاره به یکی از تکنیکهای استفاده از اشیا با نام اقتصاد اجرا بیان کرد: در هنر نقالی از عصا استفاده میشود. «منتشا»(نوعی عصای درویشان) با پیش رفتن اجرا به عصا، شمشیر و غیره تبدیل میشود یعنی تغییر نقش میدهد. به عبارتی میتوان گفت که یک شیء در قصهگویی نیز میتواند چند نقش داشته باشد.
این مدرس قصهگویی ادامه داد: این شیوه برای اجرا برای کودکان تا ۸ سال با شرط و شروطی همراه است. اول اینکه نقشها محدود، دوم با فاصله باشد تا کودکان بتوانند نقشها را تحلیل کنند. سوم اینکه برای هر نقش یک نشانه صوتی و کلامی قرار داده شود و نکته چهارم اینکه نقش در حد نماد بماند و گفتوگو نداشته باشد.
نقش قصهها در آموزش مفاهیم اخلاقی و مسائل روز
او با بیان اینکه جادوی قصهها انکارناپذیر است، عنوان کرد: همچنان بچهها به مفاهیم اخلاقی و ارزشهای انسانی نیاز دارند و این مفاهیم در قصههای قدیمی ما وجود دارد. در کنار آن، بچهها نیاز به آگاهی در مورد مسائل روز دارند که این امر با قصهگویی میسر میشود.
او بعد از پاسخ به پرسشهای مطرح شده در این کارگاه به مربیان کانون و قصهگویان توصیه کرد تا میتوانند قصه بشنوند و ببینند چون این کار به تبحر آنها در قصهگویی کمک موثری خواهد کرد.
در این کارگاه لیلا مکانی، قصهگوی مطرح کشور داستان «عروسی آقای هزارپا» را با زبان اشاره، قصهگویی و قصهای را نیز با استفاده از ابزار اجرا کرد. امیر جهانپور، بازیگر و عروسکگردان با عروسک بهلول در ابتدای برنامه و میانه آن، به قصهگویی پرداخت. ساغر لطفینژاد، مدرس این کارگاه نیز در بین سخنان خود از قصهگویی غافل نشد.




ارسال دیدگاه