بزرگترین تهدید کتاب کودک و نوجوان کمبود مخاطب است

برگزیده جشنواره کتاب سال «سلام» با اشاره به مشکلاتی که در حال حاضر کتاب حوزه کودک و نوجوان را تهدید می‌کند، گفت: بزرگترین تهدیدکمبود مخاطب است.

به گزارش کودک پرس ، اهمیت کتاب کودک‌ونوجوان بر کسی پوشیده نیست، والدین علاقه دارند فرزندانش‌شان از کودکی با کتاب انس داشته باشند و از این طریق به رشد شخصیتی و اجتماعی آنها کمک کنند. امسال در نمایشگاه کتاب مقام معظم رهبری روی این موضوع تاکید کردند و طرح این مسئله باعث شد نگاه متولیان فرهنگی به این حوزه بیشتر معطوف شود. در همین راستا جشنواره کتاب سال سلام بعد از ۱۳ سال مجدد راه‌اندازی شد و چهاردهمین دوره برگزیدگان خود را شناخت. با حسین قربانزاده خیاوی برگزیده این جشنواره درباره ادبیات کودک و نوجوان به گفت‌وگو نشستیم.

درباره آغاز به کار جشنواره سلام بعد از ۱۳ سال و اهمیت این جایزه بفرمایید.

حوزه ادبیات کودک و نوجوان کشورمان جوایز بزرگی ندارد، جوایز موجود هم به تلنگری بند هستند که تعطیل شوند و می‌بینیم که تعطیل می‌شوند. باور داریم جوایز مطرح ادبی در سایه استمرار به اعتبار رسیده‌اند، جایزه سلام بعد از سیزده دوره تعطیل شد و خاموشی چراغ جشنواره سیزده سال طول کشید، هر چند جای خرسندیست شمع جایزه امسال روشن شد اما این تعطیلی درازمدت بدون شک آسیب‌زاست هم برای اعتبار جایزه و هم حوزه ادبیات.

تاثیر جایزه بر اقتصاد نشر و تقویت آن، تقدیر از نویسنده و معرفی اثر مناسب به مخاطب، آشکار است. کشورهای موفق در حوزة ادبیات و سایر رشته‌های هنری از این فرصت به نحو شایسته بهره می‌برند و شاهدیم جوایز ادبی و هنری چه نقش ممتازی در شناساندن اثر دارند و در فروش و استقبال عامه موثرند. برای کم کردن فاصلة بین نویسنده و مخاطب جوایز و جشنواره‌ها مهم و ضروری‌اند، پس باید از این اتفاق خجسته خشنود باشیم با آرزوی این‌که تا سالیان سال چراغ جایزه کتاب سال سلام روشن بماند.

چه مشکلاتی در حال حاضر کتاب حوزه کودک و نوجوان را تهدید می‌کند؟

بزرگترین تهدیدی که حوزه ادبیات کودک را تهدید می‌کند همان تهدید حوزه ادبیات بزرگسال، به تعبیری نبود یا کمبود مخاطب است. افت شدید تیراژ کتاب‌ها هم به ناشر صدمه می‌زند هم نویسنده. ضعف گردش مالی، ناشرها را از چاپ کتاب مأیوس می‌کند، یاس و عدم اشتیاق ناشر برای چاپ و عرضه کتاب نویسنده را هم از خلق اثر دلسرد خواهد کرد این در حالی است که در حوزه کتاب کودک و نوجوان مخاطب در دسترس است و امکان تربیت صحیح وجود دارد فقط کافیست مسئولین آموزش و پرورش در قدم اول لزوم مطالعه دانش‌آموزان را درک و برای آن برنامه داشته باشند. وقتی از تربیت نسل کتابخوان حرف می‌زنیم از امر محال صحبت نمی‌کنیم تربیت امری دامنه‌دار است و نیازمند همت و برنامه‌ریزی. با تربیت نسل کتابخوان در مدارس چند سال بعد معضل در حوزه بزرگسال هم کم‌رنگ می‌شود و از بین می‌رود. پس باید موضوع تربیت کتابخوان در حوزه کودک و نوجوان جدی گرفته شود و ارگان و نهادهای فعال در این حوزه سنگ تمام بگذارند.

کتاب‌های متنوعی در این حوزه تالیف و ترجمه شده است بسیاری از کودکان و نوجوان‌ها هم در صورت هدایت و راهنمایی مناسب مشتاق مطالعه و خوانش کتاب هستند اما گرفتار شدن در سیستمی اشتباه هم والدین و معلم‌ها را به واهمه می‌اندازد هم کودکان و نوجوانان را سردرگم و مضطرب می‌کند. از آنجا که در یکی از حساس‌ترین نهادهای پرورشی کشور یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شاغلم در طی ۲۵ سال شاهدم با توجه به نوع آموزش در مدارس والدین و کودکان از کتاب‌های غیردرسی گریزان هستند و آن را مانع پیشرفت درسی می‌دانند حتی معلم‌ها هم راضی نیستند دانش‌آموز به مطالعة غیردرسی رو بیاورد، کتاب‌های کمک آموزشی دارند کودک را برای شرکت در ماراتن کنکور و تست آماده می‌کنند نه خوانش کتاب و مطالعه در حیطه‌ای غیر از متون درسی. در حال حاضر بزرگ‌ترین آسیب و تهدید حوزة ادبیات کودک و نوجوان همین است باقی مشکلات را می‌توان در کوتاه یا میان مدت حل کرد.

آینده این بخش از ادبیات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر ما بتوانیم کودکان و نوجوانان را به مطالعه و خوانش کتاب علاقمند کنیم بدون‌شک آینده خوشایندی را خواهیم ساخت. نسل کتابخوان به قدری قدرتمند خواهد بود که هر مانعی را از سر راه خود و کشورش بردارد. فرد کتابخوان انسان مسئول و قابل اعتمادیست که در طی سال‌ها مطالعه و تفکر تربیت شده و توانایی انجام کارهای بزرگ را دارد. با تربیت نسلی کتابخوان آینده تضمین شده است اما آیا مسیر فعلی به تربیت چنین نسلی می‌انجامد؟ جواب چندان روشن و قاطع نیست و نگران‌کننده است. تربیت نسل جدید کتابخوان شاید سخت باشد اما محال نیست.

با توجه به اهمیت موضوع نیازمند سرمایه‌گذاری هستیم. شکل دادن به یک چرخه موفق، یک چرخ راه یافتن کتاب به مدارس. با این‌کار چرخ دوم یعنی چاپ و نشر کتاب به حرکت درمی‌آید، یعنی فروش بیشتر، چرخش این دو چرخ نویسنده را هم پویا و خلاق‌تر خواهد کرد برای خلق اثر در نتیجه به آن آینده مطلوب نزدیک خواهیم شد. اشاره کردم روند فعلی چنین نیست، گاهی چند گل در یک کلاس و مدرسه به چشم می‌خورد که با وجود مخالفت و ترش‌رویی‌ها میل مطالعه دارد، زیباست اما برای رسیدن بهار گل‌های فراوان لازم است.

توجه شما در نوشتن کتاب برای کودک و نوجوان بیشتر معطوف به چه اموری است؟

نویسنده کودک و نوجوان باید به تمام چیزهایی فکر کند که برای مخاطبش اهمیت دارد، گستره این علاقمندی زیاد است هرچه شناخت عمیق‌تر و دقیق‌تر باشد اثری که خلق می‌شود با استقبال مواجه خواهد شد. نویسندگان کشورمان به‌جز ژانر وحشت و علمی‌تخیلی که ورود جسورانه کم است در سایر حیطه‌ها و ژانرها آثار درخوری خلق کرده‌اند.

برای من دغدغه‌های نوجوان‌ها اهمیت دارد، هویت‌یابی و تلاش برای اثبات توانایی و داشته‌های خویش، نزد نوجوان‌ها پررنگ است و برای من مهم. مرگ‌هراسی، درگیری با مرگ و چیستی و چرایی آن موضوع دیگری است که کودکان و بیشتر نوجوان‌ها با آن مواجه هستند.

هیجان عشق و رابطه‌های عاشقانه برای نوجوان‌ها پر رمز و راز است و تامل‌برانگیز. دوستی‌ها، کیفیت و گستره ارتباط‌های دوستانه چالش نوجوان‌هاست. مسائل روز، اتفاق‌های گذشته، شخصیت‌های نامدار، حیوان خانگی، محیط‌زیست و نقش نوجوان در کنترل و اداره امور و مشکلات از علاقه‌مندی‌های نوجوان است، پس برای من که نویسنده هستم نیز اهمیت دارند. در این زمینه‌ها اثر خلق کرده‌ام و در ادامه نیز تلاشم در همین مسیر خواهد بود.

در پایان بفرمایید کتاب گریز از سال صفر به چه موضوعی می‌پردازد؟

کتاب «گریز از سال صفر» رمانی علمی‌تخیلی است که در سال ۱۷۰۰ یعنی حدود سیصد سال آینده رخ می‌دهد. جنگ‌های اتمی به منابع طبیعی، حیوانات و در کل محیط‌زیست لطمه اساسی وارد کرده و شکل زندگی در کره زمین را تغییر داده است. با وجود پیشرفت‌های شگفت‌انگیز حال حسرت ساکنان اندک زمین آب است و اکسیژن. در کمبود شدید این دو عنصر حیاتی موجوداتی بسیار خطرناک که زمانی به دلیل وفور آب و اکسیژن در زمین ریز و ناپیدا بودند فرصت رشد به دست می‌آورند و حیات انسان‌ها را با مخاطره‌ای جدی مواجه می‌کنند در این زمان یک دختر نوجوان به همراه چهار پسر به کمک سنگ‌افراشته‌های باقی‌مانده از هفت‌هزار سال پیش وارد مبارزه با خاک‌خوارها می‌شوند و دنیا را از نابودی مطلق نجات می‌دهند. این رمان جلد اول از سه‌گانه خاک‌خوارهاست.

چرا سراغ این سوژه رفتید؟

با این‌که آدم خوشبینی هستم اما باید اعتراف کنم همیشه نگران محیط‌زیست بوده‌ام. هدر رفتن آب و منابع طبیعی، قطع شدن درخت‌ها، خشک شدن رودخانه و دریاچه‌ها، انهدام کوه‌ها و دامنه‌هایش برای استخراج معادن، شکار حیوانات و پرنده‌ها، جنگ‌ها و انفجارها، آلوده کردن محیط زیست، ریختن زباله در طبیعت، گرم شدن کره زمین، از بین رفتن پوشش گیاهی مناطق و سایر معضلات زیست‌محیطی که حاصل طمع، بی‌خیالی و زیاده‌روی انسان‌هاست برای من دغدغه بوده و هست.

به آینده ترسناکی که حاصل این ندانم‌کاری و بی‌تفاوتی‌هاست ساعت‌ها فکر می‌کنم، «گریز از سال صفر» حاصل این فکرها و وحشت‌های من است. آیا در چند صد سال آینده گرفتار شرایطی خواهیم شد که هر روز سهم هر کدام از ما روزی یک لیتر آب خواهد بود با اکسیژن توی کپسولی که روی دوش‌مان حمل خواهیم کرد؟ آیا روزی تمام حیوانات از بین خواهند رفت و ما تنها موجودات روی زمین خواهیم بود در برابر موجوداتی که علم و جنگ‌افزارهای ما توان مقابله با آن‌ها را نخواهند داشت؟ این کتاب مبارزه بی‌امان انسان‌های سیصدسال آینده است برای گریز از سال صفر.