«بچه زرنگ» و قهرمانی کودک ایرانی در دنیای کمیکهای جعلی
«بچه زرنگ» نام انیمیشنی است که که قهرمانی ایرانی دارد، قهرمانی که اتفاقا کودکی است که همنسل مخاطبان انیمیشن است و باید برای پیروزی در دنیای کمیکهای جعلی به نبرد با سوپرمن و بت من و … برود.
به گزارش کودک پرس ، سجاد رضایی مقدم: یکی از مهمترین عناصر تربیتی برای کودکان امروز کارتونها و انیمیشنهایی هستند که رویکرد ناخودآگاه کودک را تحت تأثیر قرار میدهند.
امروزه، پویانماییها به عنوان مهمترین ابزار برای جهتدهی تفریحها، ارزشها، باورهای دینی و غیردینی کودکان بـه کار گرفتـه میشـوند. شاید ماحصل همین تولیدات باشد که باعث شده تا امروز بیش از گذشته نمونههای فرهنگ غربی برای نسل جدید آشنا و دم دست باشد، هالوین، کریسمس و دیگر مصادیق از جشنهای غربی شاید امروز بیش از هر زمان دیگری میان کودکان ایرانی رواج داشته باشد.
فارغ از این موارد اگر گشتی میان لوازم مدرسه مدرسهایها بزنید و عکسهای کوله پشتیهایشان را نگاه کنید هم به تعداد بالایی از ابرقهرمانهای پوشالی غربی میرسید که سوپرمنهای غربی را جایگزین جوانمردی ایرانی کردهاند؛ همه اینها بیش از گذشته لزوم وجود انیمیشنهای ایرانی را برای کودکان نشان میدهد.
انیمیشنها و تنهایی کودک با مفاهیمش
افسانه نراقیزاده کارشناس تربیتی و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) با طرح این پرسش که «آیا میتوان از انیمیشن به عنوان ابزاری برای تربیت کودک استفاده کنیم؟»، به تاریخچه انیمیشن اشاره کرده و گفته است: « اولین انیمیشن که توسط والت دیزنی ساخته شد، «میکی موس» بود که در سال ۱۹۲۸ تولید شد بعد از آن، انیمیشن های متفاوتی آمد. در سال ۱۹۳۷ انیمیشن سفید برفی و ۷ کتوله، در سال ۱۹۹۸ انیمیشن مولان و در سال ۲۰۱۶ انیمیشنن ظاهر و باطن تولید شد؛ این انیمیشنها به دادن پیامهای تربیتی اقدام کردند.»
این کارشناس تربیتی به مزایا و معایب انیمیشن اشاره کرد و گفت: «در مزایای دیدن انیمیشن باید گفت شامل سرگرمی خانواده و کودک است که می نیشینند و انیمیشن را نگاه میکنند؛ ضمن اینکه تأثیر بر ارزشها و ساختارهای جامعه و هویت کودک دارد. اما در انتقادات به انیمیشنها باید گفت که شاهد انتقال کلیشههای نژادی، قومی، جنسیتی هستیم و در خیلی از انیمشینها رد پای این کلیشهها را میبیننیم یا مثل «شاه شیر» که کودک را با بحران عاطفی شدید مثل مرگ والدین تنها میگذاریم.»
«بچه زرنگ» و قهرمانی با مفاهیم ایرانی اسلامی
انیمیشن «بچه زرنگ» تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که برای اولین بار در جشنواره چهلویکم فیلم فجر به نمایش گذاشته شد، داستان انیمیشن در مورد پسری است که توانایی درک صحبت حیوانات را دارد. این پسر با وسایلی(که معلوم نیست از کجا آورده) یک ابرقهرمان خود خوانده محسوب میشود. او با یک ببر در جنگل مواجه میشود و عملیاتی برای نجات او از شکارچیان طراحی میکند. در ادامه داستان پیچیدهتر میشود و مشخص میشود قدرتی مخفی در جنگل وجود دارد که میتواند درمان مرگ باشد و دست یافتن به آن جاودانگی را به همراه خواهد داشت.
این ببر که بعدتر میفهمیم همان ببر معروفِ مازنداران است، یکی از شخصیتهای داستان است که قهرمان جنگل به حساب میآید، محسن با پناه دادن به ببر در پشت صندوق عقب ماشین پدرش، بردن ببر به شهر و بعد تلاش برای بازگرداندن ببر به جنگل، تمام تلاش خود را برای کمک کردن به ببر میکند اما تلاش او هر بار منجر به دردسر و ماجرایی تازه میشود.
محسنِ «بچه زرنگ» همگام با نسل جدید
شخصیت اصلی داستان این انیمیشن یعنی محسن، همگامی دقیقی با نسل جدید کودکان دارد، جرعت بسیار، علاقه مدام به تجربه جدید و البته بازیگوشی همیشگی دهه نودیها همراه همیشگی محسن است، همه چیز برای بازی است و حتی صدای گلوله شکارچی او را وارد یک بازی جدید میکند.
همه اینها کودک را با داستان همراه میکند و حتی مخاطبش را دعوت میکند تا ماجراجویی خود را با والدینش شریک شود، چراکه مخفیکاری محسن کار دستش میدهد.
محسن و ببری و مقابله با بتمن، سوپرمن و دیگران
داستان «بچه زرنگ» قهرمان دارد، اتفاقا قهرمانش هم کودکی است از جنس مخاطبینی که این انیمیشن را میبینند، سالها است که دغدغهای مهم تربیت نسل جدید را درگیر کرده و آن علاقه آنها به ابرقهرمانان غربی است، حالا ببر مازندران و محسن به عنوان دو قهرمان این اثر هویت ایرانی را به قهرمانان ذهنی نسل جدید باز میگردانند. نکته مهم دیگر هم فرهنگساری در راستای اهمیت محیط زیست برای این نسل است.
در ابتدای انیمیشن هم پدر محسن به وسایل ابرقهرمانی او که اتفاقا شبیه به قهرمانان غربی است اشاره و انتقاد میکند تا توجه ما را به این تهاجم فرهنگی جلب کند.
میلاد دخانچی منتقد سینما در رابطه با این اثر گفته است: « این انیمشین یکی از بهترین آثار جشنواره فجر بود، اثری که توانسته فرم را از انیمیشنهای غربی گرفته و آن را بومی کند. اساسا تسخیر جوهر تکنیک کار سادهای نیست اما «بچه زرنگ» در این مسیر گام برمیدارد.»
وی در ادامه بیان میکند: «دو دغدغه مهم در این اثر وجود دارد، اول اینکه دغدغه محیط زیستی را وارد داستان میکند و به مراقبت از آن واکنش نشان میدهد، و کار دوم هم اشاره به داستانهای مذهبی است، این انیمیشن داستان ضامن آهو و امام رضا (ع) را با ظرافت و بدون اینکه بیرون بزند وارد داستان میکند.»
ماجرای آهو
در لحظات پایانی داستان آهویی وارد داستان میشود و همان آهویی است که امام رضا (ع) ضامنش شده بود، داستان ضامن آهو هم بیان میشود و اینگونه اعتقادات دینی نیز وارد داستان «بچه زرنگ» میشود.
حرف آخر
صنعت انیمیشنسازی در ایران مسیر پیشرفت را به خوبی طی میکند، راهی که «فیل شاه»، «لوپتو»، «پسر دلفینی» و دیگر آثار این حوزه را به خود دیده و امروز به «بچه زرنگ»، «مسافری از گانورا» و دیگر آثار جدید رسیده است.
قطعا رشد بیش از پیش این گونه از آثار کمک بسیاری به نسل سازی و تربیت کودکان این مرز و بوم دارد.
ارسال دیدگاه