مدیریت لجام گسیخته و تفکرات غیر تخصصی بر ورزش کشور حاکم است

دکتر مجید خاتونی جامعه شناس ورزشی و رئیس انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ ایرانی در یادداشتی نوشت: امروز و فردا را باید برای هزاران طرفدار فوتبال این سرزمین (از کودک تا کهنسال) که آرزوی دیدن ستاره پرتقالی دنیای فوتبال را دارند، روز‌های حسرت نامید.

به گزارش کودک پرس ، دکتر مجید خاتونی جامعه شناس ورزشی و رئیس انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ ایرانی در یادداشتی نوشت: امروز و فردا را باید برای هزاران طرفدار فوتبال این سرزمین (از کودک تا کهنسال) که آرزوی دیدن ستاره پرتقالی دنیای فوتبال را دارند، روز‌های حسرت نامید.

برای علاقه‌مندانی که حضور و بازی ستاره‌ای، چون رونالدو در لیگ فوتبال ایران به ذهنشان هم خطور نمی‌کند تا رویاپردازی کنند، حتی فرصت یک بار تماشای بازی آن در لباس تیم رقیب هم سلب شده.

با عبور از مقوله فقدان سیاست‌های توسعه‌ای و عدم بهره‌مندی از ظرفیت‌های موجود، که آرزوی برخورداری جامعه ورزش‌دوست ایران از یک لیگ حرفه‌ای و جذب ستاره‌های ورزشی بین‌المللی را به محاق برده و شادی و نشاط را بر دل جوانان و نوجوانان ما حرام ساخته، از دیگر جنبه‌های این مسئله نباید غافل ماند و آن‌ها را ذهن دور ساخت.

حال که با پریشان‌حالی، پذیرفته‌ایم با وجود مدیریت لجام گسیخته و تفکرات غیر تخصصی حاکم بر ورزش کشور باید طوق حسرت بر گردن بیاویزیم و از رالی توسعه ورزش در منطقه دور بمانیم، چرا با عاملان هدررفت فرصت‌های حداقلی هم برخورد نمی‌شود.

آن‌هایی که با خطا‌های فردی، خسارت عمومی و زیان ملی به بار می‌آورند و بدون پاسخ‌گویی و مجازات، پیوسته از یک صندلی به صندلی دیگر در ترددند.

از آنجا که سیستم پرسشگری و پاسخ خواهی در ساختار مدیریت ورزش کشور از کار افتاده، حداقل جامعه دچار فراموشی و غفلت نشود تا مرزی میان خادمان و افرادی که با تعرض به حقوق شهروندی، خیر عمومی را به استخدام بی کفایتی و مقام پرستی خود در می‌آورند، شفاف باقی بماند و این رنج‌ها عامل هُشیاری و درس آموزی برای آینده ورزش باشد.

ورزشی که در اثر غیبت شایسته‌سالاری و گمشده‌ای به نام رضایت ذینفعان، گویی خنجر به پهلو دارد و هر بار که بخواهد قامت راست کند و خاصیت نشاط بخشی خود را به جوانان این دیار هدیه دهد، این زخم‌ها توان او را گرفته و امان او را می‌برند.

مادامیکه سایه تحولات فکری و چتر شایسته سالاری بر قلمرو مدیریت ورزش کشور مسلط نشود؛ ورزش، جامعه‌ای بدون سر خواهد بود و چرخه ضعف و تکرار آن از کار نمی‌افتد…

جهانی شدن و تجاری شدن فوتبال با انقلاب رسانه‌ای، فرصت‌های جدیدی برای دلبستگی و هویت هواداران ورزشی ایجاد کرده.

در پس این جریانات، قلمرو هواداری فراتر از شهر‌ها و کشور‌ها مرز‌ها را در نوردیده و تیم‌ها و ستاره‌ها از حمایت هواداران بین المللی برخوردارند.

برانگیختن احساسات یکی از آشکارترین کارکرد‌های ورزش رقابتی است. هواداری و طرفداری ورزشی تبدیل به نقش اجتماعی پر چالشی شده که با احساسات و هیجانات پیوند خورده.

به دلیل اهمیت موضوع رفتار هواداران ورزشی حوزه‌های مطالعاتی، چون فرهنگ، جامعه شناسی و مردم شناسی درگیر آن شده‌اند.

ورود کریستیانو رونالدو به عنوان محبوب‌ترین انسان روی کره زمین در شبکه‌های مجازی به ایران و واکنش علاقه‌مندان و طرفداران او، از چند جهت قابل واکاوی و بررسی است.

این ستاره دنیای ورزش و مد، چند سالی است که به عنوان یک الگو و ابر انسان توسط رسانه‌ها به دنیا معرفی و در ذهن میلیون‌ها نفر نفوذ پیدا کرده است؛ بنابراین عطش دیدار و میزان استقبال از او با اکثر ستاره‌های ورزشی که پا به این سرزمین گذاشته اند تا حدودی متفاوت است.

استقبال هواداران از ورزشکاران و تیم‌های ورزشی و ازدحام جمعیت در معابر برای لذت دیدار، ثبت خاطره‌ای ماندگار و گرفتن عکس و امضا امری جهان‌شمول است و مختص یک منطقه یا کشور خاصی نیست و حتی در بعضی مواقع رفتار‌های خاص و محیر العقول هم مشاهده می‌شود؛ بنابراین حضور طرفداران ایرانی رونالدو در محل فرودگاه و هتل اقامت تیم النصر قابل پیش بینی بود.

*زندگی توام با سختی جوان ایرانی:

این روزها، جوان ایرانی در فضای خاص فرهنگی و اجتماعی با کمبود و چالش‌ها روبروست.

شرایط اقتصادی و اجتماعی و وضعیت معیشتی، ناشادی و نومیدی را برای این قشر پر انرژی در پی داشته.

از طرف دیگر قدرت نفوذ و اثرگذاری فوتبال به مثابه روزنه‌ای جهت جبران کمبودها، تخلیه انرژی مازاد و، چون مرهمی است تا بتواند از طریق فوتبال و دنبال کردن ستاره‌های محبوب خود، لحظه‌ای از ناملایمات دنیای واقعی فاصله بگیرد.

*محرومیت از تماشای مسابقه:

محرومیت تماشاگران در بازی پرسپولیس مقابل النصر یکی از دلایل مهم کثرت جمعیت در مقابل هتل محل اقامت تیم النصر می‌باشد چرا که تنها فرصت دیدن رونالدو ولو به لحظه‌ای در آن محل وجود دارد.

*ضعف مدیریت و بی نظمی:

عدم آمادگی جهت استقبال و فقدان برنامه و پروتکل تشریفات از مهم‌ترین دلایل پیدایش بی نظمی‌های موجود می‌باشد.

ضعف در دیپلماسی و مدیریت رویداد‌های ورزشی سالهاست نتوانسته به درستی ارزش‌های فرهنگی جامعه ایرانی را به میهمانان نمایش دهد و از طرفی حتی موجب پیدایش رفتار‌های تحقیر آمیز شده است.

بازخورد بین المللی سوء مدیریت‌ها و رفتار‌های نابهنجار جمعی و فردی طرفداران ورزشی می‌تواند به اعتبار و پرستیژ ملی خدشه وارد سازد.

هواداری به عنوان یکی از ارکان مهم ورزش در دنیای کنونی دارای جایگاه و نقش و وظایف خاصی است که نیاز به توجه و آموزش ویژه‌ای دارد.

فوتبال به عنوان پدیده‌ای وارداتی در ایران دچار تاخر فرهنگی است. از این رو بیشتر تمرکز بر مسائل فنی و نتیجه‌گرایی بوده و به لحاظ فرهنگ و رفتار هواداری با دنیای حرفه‌ای و کشور‌های توسعه‌یافته این حوزه تفاوت و فاصله دارد.

از این رو ساختار فرهنگی و رفتاری طرفداران ورزشی در کشورمان انسجام و قوام نیافته که پایه‌های عقلانیت جامعه ورزش را تضعیف می‌کند.

فقر آموزش در این حوزه چالش آفرین و برای جامعه و اعتبار کشور در عرصه بین الملل تهدیدآمیز است.