نویسندگان حوزه کودک مسئولانه عمل کردهاند
نویسنده حوزه کودک و نوجوان معتقد است که کتابهای بازاری دست کم سهمی از مواد خواندنی دارند، با نفیشان کاری از پیش نمیرود بلکه باید با نقد کارشناسانه آنها را به مواد خواندنی وزینتری تبدیل کرد.
به گزارش کودک پرس ،اوضاع ناوساعد ادبیات کودک و نوجوان، یکی از موضوعاتی بوده که از هفتههای گذشته به آن پرداختهایم. ضعف محتوایی به خصوص در حوزه کودکان و گروه سنی الف (آمادگی و کلاس اول) و استفاده از تصویرگری نامناسب برای کتابهای کودکان نکات مهمی بود که به آن پرداختیم.
نام محمدکاظم اخوان برای اهالی ادب و دوستداران ادبیات کودک و نوجوان نامی شناخته شده است، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، فیلمنامهنویس، کارگردان، پژوهشگر، تهیهکننده و مشاور هنری است. وی تاکنون عضو و کارشناس شورای طرح و برنامه ی گروه کودک و نوجوان شبکه دو در سه دوره مدیریت سابق، عضو شورای طرح و برنامهی مرکز پویانمایی صبا (صدا و سیما)، عضو شورای داستان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضو شورای پروژه رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضو سابق شورای قصهی مجلهی کیهان بچهها، عضو سابق شورای قصهی مجلهی سروش کودک، دبیر سابق تحریریه ماهنامه فرهنگ و سینما، دبیر سابق صفحه ادب و هنر روزنامه همشهری (صفحه نشانه ها) و مسئول و مدرس کارگاهها و کلاسهای قصهنویسی و فیلمنامهنویسی در مرکز پویا نمایی صبا و دانشگاه هنر بوده است. از آثار اخوان میتوان به بادپا، بهار با یک گل، دوست غارنشین من، ستارهای بر خاک، بادکنکها در برف، قصههای تابهتا (۱۰ جلد) و… اشاره کرد.
تنور نشر به همت ناشران فرهنگساز گرم است
اخوان درباره اوضاع این روزهای ادبیات کودک و نوجوان ایران، گفت: حال و روز چندان مساعدی ندارد. اقتصاد کتاب روز به روز لاغرتر، ضعیفتر و رنگ و رو رفتهتر میشود. مگر در فضای مجازی نامی از آن مانده باشد، آن هم با بازتابهای مجازی بهصورت زنده، گفتوگو با پدید آورندگان، چاپ خبر، انتشار کتابی از نویسنده و شاعر و… البته در این وانفسا هنوز تنور نشر حوزه کودک و نوجوان به همت ناشران دلسوز و فرهنگساز گرم است و همین جای بس خوشوقتی است.
وی در ادامه افزود: هیچ جای شکی نیست که فضای مجازی بی هیچ برنامهریزی قبلی، بدون وجود وزیر، وکیل، مدیر، مرشد و… از آغاز همه گیری ویروس کرونا، به خوبی جای خالی نمایشگاهها، فروشگاهها، همایشها، نشستهای نقد و بررسی کتاب، مطبوعات و نمایههای معرفی آخرین آثار ادبیات و موارد خواندنی کودک را پر کرده است. این فضا با موفقیت قدمهای بلندتری برداشته و به مراتب بیش از هر رسانه دیگر از جمله رادیو و تلویزیون در جلب توجه علاقهمندان به این مقوله موثر بوده و رفته رفته میرود تا ادبیات کودک را به نهادی مستقل از سیاستگزاریهای رسمی و خود بنیاد تبدیل کند.
نویسندگان حوزه کودک مسئولانه عمل کردهاند
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان درباره اینکه برخی بر این باورند که محتوای کتابهای کودک و نوجوان در بسیاری از موارد با فرهنگ ایرانی-اسلامی منافات دارد و مناسب کودکان ما نیست، اظهار کرد: نویسندگان حوزه کودک و نوجوان در ایران همواره و از همان آغاز پیدایش شعر و قصه کودک مسئولانه عمل کردهاند و به شهادت آثارشان، توجهی عمیق به فرهنگ و تاریخ سرزمینشان داشتهاند و در انتقال آن به نسلهای نو تا امروز به کمال و جمال کوشیدهاند. اینکه محتوای کتابهای کودک آن هم در بسیاری از موارد مغایر فرهنگ ایرانی_اسلامی است، انگاره و نظریهای خام و نسنجیده است که اگر بهطور پراکنده هم جایی حرف یا سخنی درباره آن زده شود، بازتاب چندانی نخواهد داشت.
هر ژانری میتواند با موضوع آسیبشناسی ادبیات باشد
وی درباره علت انتخاب تصویرهای ترسناک در داستانها و ترانههای کودکانه، بیان کرد: تصویرگری در امتداد داستانپردازی است و وصف موحش هم مفهومی گسترده دارد. ما داستان موحش یا هارور به لفظ و مفهوم فرنگیاش را کمتر داریم و تصویرگری برای چنین داستانهایی اگر وحشتآفرین باشد لابد به لطف داستان است. کار مهم نویسنده و تصویرگر جذب مخاطب است و مخاطب ساختن در جهان داستان. جز وحشتآفرینی هر ژانر دیگری هم میتواند با موضوع آسیبشناسی ادبیات باشد. پس قضیه را زیاد بزرگ نکنیم و لذت خوانش داستان و مشاهده تصاویر آن را از خواننده نگیریم. ضمن اینکه برخی این ژانر را دوست دارند و دنبال میکنند.
برای کتابخوان شدن باید شوق خواندن را دریافت
اخوان درباره فروش کتاب در سوپرمارکتها و دکههای روزنامهفروشی و معضل این سبک آثار، خاطرنشان کرد: من این کتابها را معضل نمیدانم که با توجه به سرانه مطالعاتی بسیار در گسترش فرهنگ کتابخوانی و توجه به کتاب مفید میدانم. مگر چند فروشگاه و نمایشگاهکتابهای به اصطلاح وزین ادبی در سطح شهر و کشور داریم که از این چند دکه هم چشمپوشی کنیم؟ برای کتابخوان شدن ابتدا باید شوق خواندن را دریافت. اگر کودکان با کتابهای عرضه شده در دکهها این شوق را میشناسند همین بزرگترین خدمت به کتابخوانی است. ضمن اینکه ذهن نوجوی کودکان در دکهها نمیماند و به کتابفروشیهای بزرگ راه پیدا میکند. به جای بستن در دکههای روزنامهفروشی به فکر ساختن کتابفروشیها در محلهها باشیم چراکه در محل گذر کودکان و نوجوانان باشند.
نفی کتابهای بازاری کاری از پیش نمیرود
وی در ادامه با اشاره به ضعفهای بصری و ویراستاری ضعیف این نوع کتابها بیان کرد: حس زیباییشناسی البته از لوازم مهم ادبیات کودک و نوجوان است و در این مورد جای هیچ تردیدی نیست. اما ضعف این نوع کتابها تا زمانی که نامحرم شمرده شوند، باقی خواهد ماند. باید پذیرفت که به کتابهای بازاری اگر هم نباید همچون اثری ادبی نگاه کرد، دست کم آنها سهمی از مواد خواندنی دارند. با نفیشان کاری از پیش نمیرود، باید با نقدشان از منظری کارشناسانه آنها را به مواد خواندنی وزینتری تبدیل کرد.
ارسال دیدگاه