مهارت دوست یابی

کودکان در آغاز به دیگران به عنوان اسباب بازی نگاه می کند و بعداً به عنوان همبازی ولی حدود ۶ یا ۷ سالگی آمادگی این را پیدا می کند که ارتباطی عمیق تر و سنگین تر را به عنوان دوستی داشته باشند.

به گزارش کودک پرس ،بچه ها بین ۶ و ۷ سالگی با وجود آن که دوستانشان را بسیار دوست دارند و به آنها نزدیک می شوند با هم اختلافاتی پیدا می کنند و برای مدت کوتاهی یا از هم قهر می کنند و یا رابطه را قطع می کنند.
در این گونه موارد فقط می توان به آنها کمک کرد که اگر رابطه دوستانه مناسبی می توانند داشته باشند آن را پیدا کنند و از قطع و وصل آن نباید ناراحت بود. زیرا به نظر می رسد که بچه ها بین ۶ تا ۸ سالگی به دلیل احساس رقابت، امتیاز و برتری که نمی توانند بپذیرند برخی از اوقات نسبت به دوستانشان بی مهر می شوند.
البته بعد از ۸ سالگی می آموزند با وجود آنکه ما با هم اختلاف نظر داریم و یا دیگران مطابق میل من عمل نمی کنند و بازی را آنگونه که من می خواهم ادامه نمی دهند و من را آنگونه که باید شریک و سهیم در روابطش یا اسباب بازی ها نمی کنند، ولی همچنان دوست من هست و من این دوستی را ارج می نهم و مایل به ادامۀ آن هستم.
بچه ها از حدود ۹ سالگی به بعد روابط دوستی پایدارتری دارند گرچه برخی از آنها حدود ۱۱ سالگی ترجیح می دهند که فقط با یک نفر دوست باشند و یک دوست را همیشه برای خودشان داشته باشند.
اما بین ۱۲ تا ۱۳ سالگی شبکه دوستان وسیع تر شده و گرچه در آغاز بچه ها به دنبال حفظ دوستی هستند یعنی با یک نفر ارتباط برقرار می کنند اما آهسته آهسته به حلقۀ دوستی و دوستان توجه بیشتری پیدا می کنند در حالی که در آموزش، لذت بیشتری است و خوشحالی زیادی می توانند داشته باشند.
اما می دانیم که چون بسیاری از بازی ها براساس ۴ نفر استوار است و بازی های ۴ نفره ای وجود دارد، چه به صورت انفرادی و چه به صورت دو نفر شریک (دو به دو) که بهترین ها هستند باید تعداد بچه ها را به جهت ارتباطی مرتب تر و منظم تر در حد حداکثر ۴ نفر نگه داشت.
مخصوصاً وقتی که با این قاعده روبه رو هستیم که تعداد بچه ها از ۶ نفر می گذرد معمولاً بچه ها به سمت بدترین بچه و به سمت بدترین پیشنهاد می روند و در این گونه موارد دردسر و اشکالاتی را بین خودشان و یا دیگران پیدا می کنند.
در حالی که بچه ها در حد کم تا ۴ نفر، معمولاً به سمت بهترین فرد و بهترین پیشنهاد خواهند رفت. در نتیجه گرفتاری های کمتری را به وجود می آورند و جمع بچه ها جز در موارد استثنایی مانند تولد، بهتر است که در حد ۴ نفر باقی بماند تا هم خود آنها توانایی حل مسائل و مشکلاتشان را داشته باشند و هم گرفتاری و دردسری برای خودشان و دیگران به وجود نیاورند.
بچه ها نه تنها قرار است که با هم بازی کنند باید با هم شریک و سهیم نیز باشند. بنابراین باید آنها را آزاد گذاشت تا ابزار و وسایل یا اسباب بازی هایشان را به دوستانشان بدهند یا اگر دوستی اسباب بازی او را شکست و از بین برد و او ناراحت نیست، ما هم خودمان را ناراحت نکنیم.
همچنین این عقیده که بچه های دیگر از فرزند ما سوء استفاده می کنند و یا بیشتر در خانۀ ما هستند و با اسباب بازی های او بازی می کنند و موضوع هایی از این قبیل که غالباً ناشی از انتظار ما در رابطه است باید صرف نظر کرد زیرا بچه ها به هیچ وجه به آن توجه و اعتنایی ندارند.
فرزند ما باید این فرصت و امکان را داشته باشد که به منزل دوستانش برود مشروط بر اینکه امن و امان باشد و همچنین دوستانش را به خانه بیاورد و احساس نزدیکی به دوستش داشته باشد و او را جزئی از خود و خانواده خود بداند که ما باید در این رابطه او را تشویق و تایید کنیم.
بچه ها از ۸ سالگی به بعد با هم سن و هم جنس خود راحت تر بازی می کنند زیرا اختلاف کمتری پیدا می کنند. ضمناً انتظاری که دیگران از آنها دارند از این طریق برآورده می کنند. به خاطر چنین توجه و تمایلی است که ما باید فرزندمان را در جهت انتخاب دوستش و انتخاب دوست هم سنش آزاد بگذاریم گرچه باید فرصت ها و شرایطی را فراهم کنیم که در انتخاب روابط و یا دوستانشان آزاد باشند.
گفتگوی فرزندان ما با دوستانشان چند ساعت در روز مناسب است؟
بچه ها بین ۷ تا ۱۳ سالگی حداقل روزی ۳ تا ۵ ساعت باید با بچه های دیگر گفتگو داشته باشند تا بتوانند هم خودشان را و هم دیگران را آنگونه که هستند بشناسند. باید به آنها این فرصت را بدهیم که اگر از طریق دیدار، چنین کاری ممکن نیست از طریق تلفن چنین کاری را انجام بدهند.
بعد از اینکه کارهایی را که باید انجام می داد را، انجام داد و اگر دوستان خوبی دارند دلیلی ندارد برای اینکه آنها با هم باشند یا با هم صحبت کنند محدودیتی قائل شویم.
اگر فرزند ما مایل است که حتی چند ساعت با دوستش تلفنی صحبت کند عیب و ایرادی ندارد مشروط بر اینکه دوست خوبی است و بعد از اتمام تکلیف مدرسه یا وظایف و مسئولیت هایی که به عهدۀ اوست. زیرا در این گفتگوها می باشد که فرزند ما آینه ای پیدا می کند تا خودش را دقیقاً بشناسد و از حال خودش باخبر شود.
شکایت کردن کودکان از عدم دوست یابی یا دوست شدن
گاهی اوقات فرزند ما شکایت می کند که کسی با من دوست نمی شود و یا کسی حاضر نیست با من دوستی اش را ادامه بدهد. در بسیاری از موارد این اشکال از طرف فرزند ما است. به این معنا که سطح توقع و انتظار او و این که مایل هست دیگران به میل او و به گونه ای که او مایل است اقدام کنند، ریشه اصلی و اساسی این مسئله است و یا کسانی را انتخاب می کند که به دلیل تفاوت های هوشی یا شرایط یا امکانات یا زمان و وقت آزاد یا فاصلۀ جغرافیایی این فرصت و امکان را ندارد که با هم باشند.
به هر حال حساسیت بیش از حد فرزند ما نشان دهندۀ عدم توانایی او جهت بیرون آمدن از خود و خود را در رابطه به جای دیگران گذاشتن است که با کمی تمرین و بازی در محیط خانه می توانیم او را کمک کنیم.