130هزارکودک امسال به مدرسه نمی روند

بازماندگی از تحصیل برای کودکان و نوجوانان در کشور آمار نگران کننده و ضد و نقیضی را به وجود آورده است. آماری که از چند ده هزار نفر شروع می‌شود و براساس برخی آمار غیر رسمی به ۴میلیون نفر هم می‌رسد. با این حال معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش می‌گوید، تنها ۱۳۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل داریم.

به گزارش کودک پرس ،وسط خیابان نشسته و بطری‌های نوشابه و خرت و پرت‌های دیگری را که از روی چرخ دستی‌اش سُر خورده و به زمین ریخته، جمع می‌کند. صادقِ ۱۴ساله ۶ سال پیش برای مداوای مادرش راهی شهر شد، ولی مادر تاب تحمل بیماری را نیاورد و از دنیا رفت. صادق از همان زمان با پدرش در شهر زندگی می‌کند. پدر نیز که پیش از این کمک راننده بوده، بر اثر تصادف دچار معلولیت شده و نمی‌تواند، روی پاهایش بایستد. او حالا نگهبان یکی از انبارهای نگهداری ضایعات است و صاحب انبار یک جای خواب به آن‌ها داده، اما از غذا و امکانات دیگر خبری نیست. بنابر این صادق مجبور است با جمع کردن ضایعات، شکم خودش و پدر را سیر کند.

صادق تنها چند ماه در کلاس اول درس خوانده و می‌شود گفت بی سواد است چون وقتی برای درس خواندن ندارد.

آنچه خواندید، حکایت تکراری کودکانی است که به دلایلی اینچنین از حضور در کلاس‌های درس محروم شدهاند.

•آمارهای متناقض از کودکان بازمانده از تحصیل

زرافشان نرخ پوشش واقعی تحصیلی در دوره اول متوسطه را ۹۴ و در دوره دوم متوسطه را ۸۲ درصد اعلام می‌کند.

براساس آنچه وی می‌گوید: به لحاظ شاخص های پوشش تحصیلی در گروه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال ۹۷ درصد و گروه سنی ۱۵ تا ۱۷ سال ۸۷ درصد تحت پوشش تحصیلی قرار دارند. به عبارت دیگر می‌توان گفت که سه درصد افراد لازم التعلیم در دوره اول متوسطه که حدود ۱۳۰ هزار نفر می‌شوند و همچنین ۱۳ درصد در دوره دوم متوسطه که حدود ۲۵۰ هزار نفر می‌شوند، خارج از مدارس هستند که البته دوره دوم متوسطه جزو تحصیلات اجباری نیست.

وی با بیان اینکه وزارت رفاه به صورت تلفنی تماس‌هایی با خانواده افراد لازم‌التعلیم که در مدرسه حضور نداشتند، برقرار کرده است، می‌افزاید: براساس اطلاعات این وزارتخانه، برخی افرادی که در این فهرست قرار داشتند یا متوفی بودند یا به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند، ولی ما در هر صورت سقف بازماندگان از تحصیل را همان ۱۳۰ هزار نفر درنظر می‌گیریم.

وی می‌گوید: سازمان آموزش و پرورش استثنایی معتقد است، بخشی از کودکان بیرون از مدرسه، قدرت یادگیری ندارند و در هرصورت وارد مدرسه نمی‌شوند و نباید آن‌ها را در آمارهای بازماندگی از تحصیل لحاظ کرد.

•تناقض‌های آماری توجیهی ندارد 

عضو کمیسیون آموزش نیز می‌گوید: موضوع کودکان بازمانده از تحصیل یکی از مشکلات بزرگ جامعه است؛ کودکانی که چه بسا خیلی از آن‌ها استعدادهای خوبی هم داشته باشند و به هر دلیل از تحصیل بازمانده‌اند و این شایسته نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست. حتماً باید مسئولان چاره اندیشی کنند.

سید محمد باقر عبادی می‌افزاید: متأسفانه آمار دقیقی در دست نداریم و با توجه به اینکه فناوری پیشرفت کرده، مشخص کردن تعداد این کودکان خیلی آسان است و سیستم‌های اداری ما باید پویا شوند. این همه تناقض آمار و ارقام مختلف از ۴ میلیون تا ۱۳۰ هزار نفر هیچ توجیهی ندارد. در حالی که سرشماری انجام شده و اطلاعات دقیق دانش آموزان در ثبت احوال موجود است. بنابراین آموزش و پرورش می‌تواند خیلی راحت آمار دقیق را به دست بیاورد.

البته تعدادی از این بازماندگان از تحصیل شامل کودکانی می‌شود که هنوز به سیستم آموزشی وارد نشده‌اند و عده‌ای هم شامل کسانی است که بنا به هر دلیلی ترک تحصیل کرده و از تحصیل باز می‌مانند که آموزش و پرورش آمار این دانش‌آموزان را دارد.

عبادی تصریح می‌کند: بسیاری از این بازماندگان از تحصیل کودکان روستایی هستند که باید به روستاهای مجاور بروند و تحصیل کنند و چون امکانات و سرویس رفت و آمد و یا هزینه سرویس را ندارند از تحصیل باز می‌مانند در حالی که این وظیفه آموزش و پرورش است که این شرایط را مهیا کند و من در حوزه انتخابیه خودم در خراسان جنوبی شاهد این قضیه هستم.

•بازماندن از تحصیل هزینه دارد

اگر دولت نیمی از بودجه‌ای را که برای طرح سلامت اختصاص داده به آموزش و پرورش اختصاص می‌داد، یقین بدانید که می‌توانستیم نسل آینده را از نظر علمی و فرهنگی متحول کنیم. دولت باید آموزش و پرورش را اولویت خود قرار بدهد. وی می‌افزاید: هر یک از فرزندان ما از تحصیل باز بماند در درازمدت شاهد صرف هزینه‌های بسیار کلانی برای جبران این کوتاهی خواهیم بود از جمله اعزام افرادی از نهضت سواد آموزی، از دست رفتن فرصت تحصیل در دانشگاه برای این افراد، دسترسی نیافتن به مشاغل مناسب و خدای نکرده بروز آسیب‌های اجتماعی در سطوح مختلف که موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپزیری برای شخص و جامعه می‌شود چون اگر فرد به معنی واقعی باسواد شود، موجب ارتقای خود و سطح جامعه می‌شود و اگر درست تربیت شود به صرف داشتن مدرک دیگر به خود اجازه نمی‌دهد، حق الناس را پایمال کند. بنابراین رسیدگی به این مهم باید به صورت خیلی جدی دنبال شود.

این عضو کمیسیون آموزش تأکید می‌کند: اگر دولت نیمی از بودجه‌ای را که برای طرح سلامت اختصاص داده به آموزش و پرورش اختصاص می‌داد، یقین بدانید که می‌توانستیم نسل آینده را از نظر علمی و فرهنگی متحول کنیم. دولت باید آموزش و پرورش را اولویت خود قرار بدهد.

•آموزش عمومی در کشور اجباری می‌شود

سخنگوی کمیسیون آموزش هم معتقد است: تا زمانی که آموزش عمومی در کشور ما اجباری نشود، ما برای همیشه کودک بازمانده از تحصیل خواهیم داشت و تا زمانی که اولیا احساس نکنند که ثبت نام نکردن فرزندشان در مدرسه تخلف است و تا برخورد جدی با این قضیه نشود، هیچ دولتی نمی‌تواند، آمار افراد بازمانده از تحصیل را به صفر برساند.

میر حمایت میر زاده می‌افزاید: ما باید عوامل تشویقی را در جامعه افزایش دهیم یعنی برای تعداد ماه‌های خدمت سربازی برای افراد تحصیلکرده تفاوت قائل شویم نه اینکه فرقی برای باسواد و بی سواد نگذاریم. همان طور که باید برای دادن گواهینامه راهنمایی و رانندگی و یا گواهی هایی که برای کسب و کار صادر می‌شود، داشتن سواد را اجباری کنیم.

وی می‌گوید: بنابر این ابتدا باید قانون اجباری شود و سپس مشوق هایی را برای این مهم در نظر گرفت.

میرزاده تأکید می‌کند: باید برای روستاهای کم دانش آموز به صورت مرکزی مدارس شبانه روزی ایجاد کنیم و دانش آموزان از سرویس‌های رفت و آمد رایگان استفاده کنند تا والدین بدانند که تحصیل فرزندشان برای آن‌ها بار مالی ندارد.

این اقدام‌ها سبب ریشه کنی بی سوادی خواهد شد. منظور از سواد مدرک تحصیلی و شرکت در کنکور نیست، بلکه فرد باید بتواند از طرفی سواد خواندن و نوشتن داشته باشد و از سویی مهارت‌های زندگی را کسب کند تا سطح آگاهی جامعه افزایش یابد.

سخنگوی کمیسیون آموزش در پایان می‌افزاید: در حال حاضر ما کمبود قانون نداریم و تنها چیزی که فعلاً روی زمین مانده، بحث اجباری بودن تحصیل است که به آن توجه نمی‌شود و مسئولان باید بدانند در حال حاضر حتی رسالت زندان‌ها و پادگان‌های سربازی ما باید بحث سواد آموزی باشد و هر کسی که باسواد شد از مشوق‌های لازم استفاده کند.

 

منبع:قدس آنلاین