کمرنگ شدن فعالیت در حوزه برنامهسازی کودک
مجید قناد، کارگردان، تهیهکننده و مجری برنامههای کودک که این روزها برنامه «لوبیا فردا زود بیا» را در شبکه آموزش و برنامه «فرزندان ایران» را در شبکه جامجم روی آنتن دارد، از جزئیات این دو برنامه و همچنین مشکلات و ملزومات برنامهسازی برای کودکان گفت.
به گزارش کودک پرس ،ساخت برنامه کودک و نوجوان چندسالی است که در تلویزیون به فراموشی سپرده شده و عملا هیچ برنامهای که برای کودکان امروز باشد در تلویزیون ساخته نمیشود. در گذشته برنامههای زیاد و خوبی در صدا و سیما برای کودکان تولید میشد که بیشتر آنها نیاز روز کودکان و نوجوانان جامعه بود، اما امروزه برنامههایی برای کودکان ساخته میشود که نوع نگاه و سوژههای آنها در دهه ۶۰ و ۷۰ مانده است. عملا بچههای این دوران هیچ درکی از برنامههای تولیدی صدا و سیما ندارند. شاید بتوان گفت یکی از برنامههایی که تا اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ توانسته بود جایگاهی در بین بچهها داشته باشد، برنامه «فیتیله» بود که آن هم با حضور و تبلور رسانههای مجازی و انیمیشینهای خارجی از دور خارج شد و دو دستگی در بین گروه هم از طرفی باعث به پایان رسیدن این برنامه در اواسط دهه ۹۰ شد. امروز با قطعیت میتوان گفت که هیچ برنامه و هیچ فیلم و سریالی در شبکههای سراسری برای کودکان نوجوانان تولید نمیشود. مجید قناد یا همان عمو قناد ۴۰ سال گذشته تلویزیون چندماهی است که با برنامه «لوبیا فردا زود بیا» در شبکه آموزش به برنامهسازی برای کودکان پرداخته است، حال اینکه این برنامه تا چه حد موفق بوده و خواهد بود، در گذر زمان مشخص خواهد شد. با او درباره معضلات برنامهسازی برای کودکان و برنامه جدیدش گفتگویی داشتیم که میخوانید.
در مورد برنامه جدیدی که مشغول ساخت آن هستید و چند قسمتی هم روی آنتن رفته، قدری صحبت کنید.
در برنامه «لوبیا فردا زود بیا» سعی شده تجربیات گذشته من و برنامههای گذشته با برنامههای جدید تلفیق شود و یک برنامه ویژه برای بچهها و خانوادههایشان داشته باشیم. به همین دلیل جمعهها ساعت ۱۱ پخش میشود و به گونهای سعی کردیم خانوادهها را هم جذب خودمان کنیم. با برنامهای که تفریحی، سرگرمی، آموزشی و به روز پیش رفته است چراکه امروزه بچههای ما از طریق فضاهای مجازی خیلی از ما جلوتر هستند. ما طی صحبت با کارشناسان و عزیزان و مشاورانی که روی این موضوع کار میکنند، چیزی نزدیک به ۱۵ آیتم در این برنامه قرار دادیم، به طوری که در این برنامه زمان سریع میگذرد و مخاطب اصلا متوجه نمیشود که این ۷۵ دقیقه چطور میگذرد. سعی شده از رنگ، موسیقی، نمایش و مسائل به روز و گذشته، مثل ضربالمثلهای گذشته، بازیهای قدیم بچهها و بازیهای جدید بچهها استفاده شود.
الان با مدیریت دکتر مسعود احمدی افزادی مدیر شبکه آموزش این شبکه پربیننده شده است به این دلیل که کلاس درسهای بچهها هم در شبکه آموزش پخش میشود و در طول سال تحصیلی از آن جا کمک گرفتهاند و این یک زنگ تفریحی برای این شبکه بود. سعی شده است که به نوعی با بچهها صادق باشیم و آنها را جذب کنیم. ما موضوعات روز را در این برنامه داریم، مثل موضوع کرونا و بیرون نرفتن. الان که فصل تابستان است و زمانی که فصل مدارس است همه چیز را به روز برنامهریزی کردیم. به نوعی سعی کردیم اگر بچهها فعلا به صورت حضوری نمیتوانند در برنامههای ما شرکت کنند، ولی از طریق تلویزیون و فضای مجازی بیان و تصویرشان را در قالب لطیفه، استندآپ کمدی، دابسمش و… برای ما بفرستند که ما در برنامه استفاده کنیم. در طول برنامه یک مسابقه خیلی ساده پخش میشود و تا پایان برنامه فرصت دارند پاسخ را پیامک کنند و در پایان برنامه پاسخ درست را بدانند. به دلیل این که بچهها اصلا طاقت این را ندارند که مثل یک سریال به مدت طولانی منتظر بمانند تا بفهمند پایان آن چه میشود، به همین دلیل سعی کردیم جواب مسابقه را در پایان برنامه بدهیم. سعی کردیم بچهها را اگر با فضای مجازی در ارتباط هستند به نوعی به سمت خودمان بکشیم و اگر قرار است عکسی بگیرند، عکسی باشد که مفید باشد، اگر قرار است مطلبی ببینند، مطلبی ببینند که مفید باشد. این برنامه مجموعا یک مجری، چهار بازیگر، دو عروسک دارد که عروسکهای ما بیل و بیلچه هستند. جناب آقای روحانی هم نمیدانم چطور شد که این برنامه را دیدند و گفتند ما دو عروسک کم داریم دو تا بیل کم داریم.
در این برنامه ما سعی میکنیم بعضی حرفها را از زبان این عروسکها به بچهها و حتی بزرگترها برسانیم. سعی میکنیم به هیچ عنوان آموزش مستقیم نداشته باشیم و همه چیز غیرمستقیم بیان شود. حتی حرفهایمان غیرمستقیم باشد، ضربالمثلها را به صورت یک نمایش ببینند و در پایان به یک ضربالمثل اشاره شود. میخواهیم سعی کنیم روزهای قدیم و کارهای قدیم و موضوعات قدیم را فراموش نکنند. الان بچهها بیشتر مینشینند پای تبلت و موبایل و تلفن همراه و وزنشان زیاد میشود، از نظر چشمی دچار مشکل میشوند، اما ما سعی کردیم به این شکل آنها را به سمت بازیهای حرکتی و عملی سوق دهیم. سعی کردیم پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم و به آنها توضیح دهیم که بیرون نروند و اگر در مجتمع زندگی میکنند و محوطه یا حیاطی دارند در آنجا چگونه بازی کنند. یک دکتر داریم به نام «دکتر چجوری» که از داخل استودیو به صورت تصویری از مانیتور به یک سری سوالات پاسخ میدهند و مسائل بچهها را عنوان میکنند. ما کلاس درس داریم به عنوان «بیدار شو» و اگرچه الان مدارس باز نیستند اما در مدتی که مدارس باز بودند، ما سعی داشتیم بگوییم این یک نمایش است و اتفاقات داخل مدرسه به این شکل باید رعایت شود، مواردی مثل سوار شدن ماشین، نکات رعایت قانون و… مثلا الان به گونهای در مورد صرفهجویی آب کار میکنیم، در مورد مراقبت از فضای سبز و گل و گیاه به یک نوعی صحبت میشود. باز هم میگویم تمام این موارد به صورت غیرمستقیم و با بازی بیان میشود، ضمن اینکه اسامی کاراکتر بچهها مثل آبرنگ است، از جمله پررنگ، کمرنگ، بهرنگ و…. ۱۵ آیتم مختلف داریم و اصلا نیازی نیست که مثل برنامههای گذشته من باشد که چندین بخش بود و لابهلای آیتمها کارتون پخش میشد.
پیامهای بسیاری در بخش پیامکهای روابط عمومی داریم و بسیاری در مسابقات شرکت کردند و میبینیم از ابتدای سال ۱۴۰۰ شروع کردیم تا الان که بیش از سه ماه میگذرد بسیار مورد توجه قرار گرفته و الان هیچ برنامه کودکی نداریم که بتواند بچههای امروزی را به شکلی جذب کند. هنوز برنامه کودکهای ما قدیمی است و چند بچه را میآورند و ساعتهای برنامه را با آنها پر میکنند. الان زمان اینترنت است، اما این موضوعات در برنامهها کمرنگ است. الان ما چند شبکه مخصوص کودکان داریم؟ بعضی از شبکهها و برنامهها شاید فقط برای نوجوان به بالا مناسب باشد و به کودکان توجه زیادی نمیشود و یک سری آیتمهای تکراری وجود دارد که فقط ساعت برنامه را پر کند.
خوشحالم که آقای شهرام کجوری مدیر گروه آموزشهای رسمی شبکه آموزش و آقای دکتر مخبر معاون شبکه و آقای دکتر نجفی و بسیاری از عزیزان ما را حمایت میکنند که برنامه جلو برود.
همانطور که گفتید ما الان برنامهای برای کودک نداریم و شما بالای ۴۰ سال در برنامهسازی برای کودکان سابقه دارید. این برنامهسازیها نسبت به گذشته چقدر سختتر شده و اینکه جدای از سختتر شدن، چرا ما اصلا برنامهای برای کودک نداریم؟
الان با گذشته بسیار فرق میکند، بچهها آن زمان فقط دو شبکه داشتند و امکانات تفریحی دیگری نداشتند، اما الان خوشبختانه یا متاسفانه یک تلفن همراه و یک وسیله الکترونیکی دارند که خیلی زود و بدون برنامهریزی به دست بچهها رسیده است و تمام کارهایشان با موبایل است، حتی صبح بخیر اول را به موبایل میگویند و شب به خیر آخر را هم به موبایل میگویند. بچهها الان از طریق فضای مجازی جلو میروند و کار خانوادهها را هم سخت کردهاند؛ خانوادههایی که درگیر تلاش روزانه و کار هستند و الان با این اینترنت و امکانات پیشرفته کنترل و هدایت بچهها خیلی مشکل است، اما به نظر من فقط رسانه نیست. رسانه، آموزش پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانواده مجموعا باید در کنار هم حرکت کنیم وگرنه صرفا فقط در یک شبکه تلویزیونی نمیتوانیم کاری بکنیم. با این حال ما در شبکههای تلویزیونی این موضوعات را کم رنگ میبینیم. شاید به دلیل اسپانسر باشد در صورتی که به نظر من برای برنامه کودک به هیچ عنوان نباید اسپانسر مهم باشد و باید سعی کنند این برنامهها را به اندازه لازم تغذیه کنند تا بتوانیم بچههایی که آیندهسازان فردا هستند را هدایت کنیم. الان باید برای بچهها خرج کنیم که در آینده هدایت شده باشند، نه اینکه در آینده تازه برای هدایت آنهت تلاش کنیم. البته خوشبختانه این برنامه اسپانسر ندارد و با حمایت خوب شبکه آموزش از طریق معاونت سیما هدایت شده است.
بعد از برنامه «فیتیله» دیگر برنامهای نتوانست تولید و پخش شود. مدتی برنامه عمو پورنگ بود و آن هم به دلایل ممیزی و دلایل دیگر تعطیل شد. دلیل این دوری چندساله شما از تلویزیون چه بود؟
همین نبودن اسپانسر و مشارکت و من به خاطر قدمت طولانی که کار و تلاش کردم و زحمت کشیدم نمیتوانستم بگویم که یک نفر بیاید به من پول بدهد که برنامه بسازم و او را تبلیغ کنم. شاید در برنامه بزرگسالان دیده باشید که تمام برنامهها اسپانسر دارند اما من نمیتوانم به بچه بگویم بچه عزیز بیا پفک و چیپس بخور که من پول آن شرکت یا کارخانه را برای برنامهسازی بگیرم. به نظر من این مسئولین هستند که باید بودجه لازم برای ساخت چنین برنامههایی را برای کودکان تامین کنند.
شما نگاه کنید از ۱۰-۱۵ سال پیش چه آهنگی را به یاد دارید که ماندگار شده باشد؟ ولی قبل از آن هادی و هدی، علی کوچولو، خونه مادربزرگه، کلاه قرمزی و… داشتیم که ماندگار شدند اما چرا الان چنین چیزی نداریم؟ به این دلیل که یک فاصلهای ایجاد شده و به نظر من دلیل دیگرش هم این است که خود گروهها هم باید فعال باشند. شما جستجو کنید ببینید این گروههایی که برنامه کودک تولید میکنند چقدر به بچههای ما کمک میکند؟ چقدر بچهها را جذب میکند؟ آیا فقط میخواهیم ساعت برنامههای تلویزیون پر شود؟ عملا در برنامههای خانواده، برنامههای اجتماعی و سایر برنامهها فعالیت خوبی میبینیم اما در زمینه کودک متاسفانه این فعالیتها بسیار کمرنگ هستند.
تعداد برنامههای ویژه کودکان بسیار کم شده و فکر میکنم برنامهسازان کودک کلا از این فضا دور شدهاند. حتی چند روز پیش یکی از برنامهسازان کودک در مصاحبهای گفته بود از رسانه خسته شده و شاید این آخرین برنامهای باشد که میسازد. شما هم گفتید که دور بودنتان به دلیل نبود اسپانسر بوده، فکر میکنید این یک بخشی است که باید دولت حمایت کند؟ و فکر میکنید چه راه چارهای وجود دارد که دولت بتواند وارد این حیطه شود و یک برنامهریزی انجام شود که شما و دوستان دیگر امکان برنامهسازی را داشته باشید؟
من هم در برنامه «فیتیله» مشکلات و سختی داشتم و خیلی راحت کار را کنار گذاشتم ولی هیچوقت به خانه خودم که تلویزیون است چیزی نگفتم. گذر زمان اثبات کرد که هر جا یک کسی را میخواهد که رهبری و هدایت کند. ما ۴۰ سال بیهوده زمان نگذاشتیم و خون دل نخوردیم. از محله برو بیا شروع کردیم و جلو آمدیم تا خونه مادربزرگه، هادی و هدی، هاچین و واچین، درون و برون، برنامه از مدرسه تا مدرسه، گل گفتی آی گل گفتی و… در تمام این برنامهها من سعی کردم خانوادهها را هم جذب کنم، ولی یک جایی هم ممکن است ایرادهایی که از سوی مسئولین و کارشناسان وارد میشود، به حق باشد، اگر فردی که در جایگاه پدر یک خانواده است یک جایی میگوید فلان کار را نکن، دلیل نمیشود که آن بچه ول کند از خانه بیرون برود.
این وظیفه کارشناسان است که برنامهها را ببینند و نظر بدهند که برنامه مجید قناد به درد کودک میخورد یا خیر؛ اگر مفید نیست اصلاح شود و اگر مفید است به آن کمک شود، در مورد سایر برنامههای کودک تلویزیون هم همینطور. کارشناسان و مشاورین به همین منظور حضور دارند، آنها در حقیقت نماینده مدیران شبکه هستند.
در یک زمانی ما خیلی برنامههای خوبی داشتیم. برنامهها تولید میشدند و به نوعی با هم رقابت هم داشتند، ولی الان اصلا برنامهای نیست که بخواهد رقابتی هم اتفاق بیفتد.
بله متاسفانه نیست، به دلیل مشکلات مختلف؛ یکی از مشکلات اسپانسر است و یکی این که فرصت باید در اختیار برنامهسازان قرار بگیرد. به عنوان مثال چه اشکالی دارد که یک تیزر تلویزیونی شبکه آموزش در تمام شبکهها پخش شود؟ این همبستگی و همکاری شبکه را نشان میدهد. چرا؟ به این دلیل که مردم متوجه شوند شبکه آموزش چنین برنامهای دارد. البته خوشبختانه در حال حاضر با کلاسهای مدرسه ایران بسیاری از بچهها جذب شبکه آموزش شدند و برای این که فکر نکنند فقط مدرسه است، برنامههایی هم برای آنها تدارک دیده شده که تفریحی و آموزشی هستند و به روز پیش میرود.
شما نظرتان این است که فقط مسئولین مقصر نیستند و این بین هنرمندان هم در ساخت برنامه کودک یک مقدار کوتاهی یا کم کاری کردند؟
خیلی از هنرمندان هستند که به شدت برای این کار مشتاق بودند، ولی یا به آنها اجازه ندادند یا از نظر مالی تامین نشدهاند یا اینکه واقعا چیزی خواستند که در چهارچوب سازمان نیست، وگرنه چرا آن زمان همه بودند و به راحتی کار میکردند؟ الان هم بسیاری از هنرمندان حاضرند در این زمینه فعالیت کنند. ما دانشجویان هنرمند داریم که دوست دارند این راه را باز کنند و فعالیت کنند.
الان من یک برنامه دارم در شبکه آموزش و یک برنامه در شبکه جهانی جامجم دارم که در این برنامه گروه ارکستر کودکان نوازنده هستند و مهمانهای برنامهمان کودکان خلاق هستند که بچهها میتوانند با خلاقیت کارهای خودشان را نشان دهند. بچهای داریم که دو پا ندارد ولی به اندازه یک آدم سالم کار میکند و خلاقیت دارد. بچهای داریم که قاری قرآن است و به زیبایی قرآن میخواند و در عین این موضوع با روبیکا هم کار میکند و به نوعی تولید محتوا میکند.
این برنامه در شبکه جامجم به نام «فرزندان ایران» روزهای شنبه و سهشنبه حوالی ساعت 5 تا 6 بعدازظهر پخش میشود. در برنامه «فرزندان ایران» یک بچه خوانندگی میکند، یک بچه ویولن میزند و…. در واقع به نوعی استعدادیابی برای کودکان است. ما زمان زیادی برای این برنامه میگذاریم که خوب خودش را نشان دهد و بچههای دیگر سعی کنند یاد بگیرند و آنها هم فعالیت داشته باشند.
ارسال دیدگاه