به گزارش کودک پرس ،«امروز دشمنان از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامهریزی میکنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند… از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه بخشهای مختلف…قویترینِ کشورها، در این زمینهها در [فضای مجازی] خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛ خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزامشده از سوی آمریکا و دستگاههای پشت سر و پشت صحنه این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم کنیم.»
آنچه خواندید، بخشهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره اهمیت مدیریت فضای مجازی است.
کلیدواژه همه سخنان رهبری درباره فضای مجازی، قوی شدن مردم و مصون ماندن آنها در این فضاست. اهمیت مدیریت فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان بسیار مهمتر از سایر گروههای سنی است. هر تأثیر مخربی که فضای مجازی برای بزرگسالان و افراد پخته داشته باشد این تاثیر تخریبی روی کودکان دهها برابر است. سؤال بسیار مهم این است که چگونه میتوان بدون محروم سازی کودکان از استفاده از فضای مجازی، آنها را در این فضا نه تنها از آسیبپذیری دور نگه داشت بلکه مقاوم هم کرد؟
یعنی باید کاری کرد که کودکان ما ضمن حضور در شبکههای اجتماعی و استفاده از امکانات و مواهب این فضا چه برای تحصیل و چه برای تفریح، نه تنها حملاتی مثل انتشار کلیپها یا بازیهای مستهجن را رد کنند، بلکه خودشان به کاربری برای تولید محتوای خوب و فرهیخته در این فضا تبدیل شوند.
هر چند که مسئولیت اصلی در زمینه کنترل حضور کودکان در فضای مجازی، متوجه نهادهای حاکمیتی همچون دولت (به ویژه وزارت ارتباطات)، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و… است. اما نمیتوان معطل تصمیمات و تصویبات این نهادها ماند و کار فرهنگی و رسانهای برای «قوی شدن فرهنگی کودکان و نوجوانان» را فراموش کرد. چون به هر حال، هر چقدر هم محدودیت و ممنوعیت در فضای مجازی اعمال شود، در صورت تضعیف فرهنگی نسل جدید، آنها در مواجهه با هجوم و نفوذ فرهنگی در هر زمینهای، آسیب میبینند. پس درکنار حفاظت از حقوق کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و اقدامات سلبی از سوی نهادهای مربوطه، باید اقدامات ایجابی و تولید محتوا و مدیریت استفاده از اینترنت و دنیای مجازی برای نونهالان نیز فرهنگسازی شود.
جای خالی سرگرم سازی راهبردی
یکی از ابزارهای مهم برای اعتلای فکری و فرهنگی کودکان «سرگرمسازی راهبردی» است. یعنی نوعی از تفریح و بازی برای بچهها که به طور غیرمستقیم، ساختار شخصیتی و اعتقادی خاصی را به آنها ببخشد. در کشورهای صاحب صنعت سرگرمسازی قدرتمند نیز این رویکرد در دستور کار است. سرگرمسازی راهبردی، اصلیترین ابزار در جنگ نرم و نفوذ فرهنگی است. ژاپنیها، آمریکاییها و… سالهاست که اصلیترین تولید کنندگان ابزارهای سرگرمکننده مانند بازیهای رایانهای و فضای مجازی و انیمیشن و فیلم برای کودکان و نوجوانان هستند. نکته مهم این است که همه این بازیها و محصولات سرگرمکننده، ناخودآگاه و سبک زندگی و جهانبینی بچهها را نیز هدف گرفته است و آنها را به سمت مدنظر تولیدکنندگان این محصولات سوق میدهد.
امین جواهری، کارشناس حوزه فرهنگ و رسانه و دانشجوی مقطع دکتری جامعهشناسی سیاسی، به گزارشگر کیهان میگوید: «سازندگان آثار مبتذل در فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان برای اینکه حرفشان را بزنند صرفا به موسیقی بسنده نمیکنند بلکه از نمادهایی برای تصویرسازی استفاده میکنند که روی ناخودآگاه و روان بچهها نیز تأثیر میگذارد. اما در کشور ما افراد و گروههایی که قصد کار برای کودکان در فضای مجازی را دارند، اصلا و اساسا کودک و نیازها و ذائقه او را نمیشناسند.»
وی میافزاید: «متأسفانه چیزی به عنوان پرورش کودکان را فراموش کردهایم؛ ما فقط کودکان را بزرگ میکنیم، اما پرورش نمیدهیم.ما باید در حوزه کودک و نوجوان، تولید محتوای درست انجام دهیم. نمیتوانیم بگوییم که تولید محتوا در این زمینه صفر است اما بسیار محدود انجام میشود. چون از تولید محتواها در حوزه کودک و نوجوان حمایت نمیشود. بنیاد فارابی که یکی از مسئولیتهایش تولید فیلم کودک و نوجوان است، بیشتر دنبال فروش خوب است و گرفتار مباحث تجاری شده درحالی که باید نگاه پرورشی جدی گرفته شود.»
این کارشناس رسانه به اهمیت خانواده در قویسازی کودکان در فضای مجازی اشاره میکند و توضیح میدهد: «قطعا مهمترین محل برای پرورش کودکان در خانواده است؛ در خانواده نیز امروز ناچار برای انجام امور مدرسه و تحصیل 90 درصد بچهها گوشی هوشمند دارند. پدر و مادرها هر روز با حجم زیاد بیاخلاقی علیه فرزندانشان در فضای مجازی مواجه میشوند. اما هنوز مشخص نیست که این خانواده براساس چه ساز و کاری باید استفاده فرزندانشان از گوشیهای هوشمند را برنامهریزی کنند. بدون تردید شیوه درست، مدیریت است نه کنترل که با آموزش صحیح اتفاق میافتد. ما هم برای اینکه به پدر و مادر بگوییم چگونه مدیریت کنند به عبارات کلیشهای بسنده کردیم. تکلیف من پدر و مادر در زمینه مدیریت فرزندان در فضای مجازی هنوز مشخص نیست. اینجاست که جای خالی یک کارگروه برای پدر و مادرها محسوس است.»
جواهری اضافه میکند: «متاسفانه ما جایگزینی در مقابل آثار مبتذل نداریم که در اختیار کودکان قرار دهیم. ما محتوای جدید نداریم. یکی از بزرگترین مشکلات ما در ایران، جدی نگرفتن علوم انسانی و پژوهش و پژوهشگران این عرصه است. باید کارگروه علوم انسانی در تولیدات
فضای مجازی راهاندازی شود و اعضای این کارگروه، ویژگیهای تولید محتوای مورد نیاز جامعه ایران را استخراج کنند.»
او بیان میکند:«محتوای مورد نیاز امروز کودکان ما در آثار سرگرمکننده، اول آموزش همدلی، اتحاد، عشق به همنوع و انسانیت است و بعد باید عرق ملی و سبک زندگی آموزش داده شود! به طور مثال، فیلم «خورشید» مجید مجیدی جدیدترین فیلم کودک و نوجوان است که درحال نمایش است اما حرف تازهای برای بچهها ندارد. متأسفانه ما هیچ أثری که به عنوان الگوی محتوایی به پدر و مادرها معرفی کنیم تا دراختیار فرزندان خود قرار دهند، نداریم.»
جواهری همچنین درباره دیگر نکاتی که نقش موثری در تربیت و قویسازی کودکان در زندگیشان دارد هم میگوید: «باید در برخی بازیهای کودکان تجدید نظر کنیم. مثل بازی مسابقه برای اینکه هر که سریعتر روی صندلی بنشیند که از همان ابتدا به بچه آموزش منفعتطلبی میدهد. برخی از واژههایی که پدر و مادرها به فرزندانشان میگویند، مفاهیم خاصی را در آنها نهادینه میسازد. عموم پدر و مادرها دختران خودشان را در کودکی با واژههایی چون پرنسس، خوشگل، زیبا و… مخاطب قرار میدهند. همین واژهها مفاهیمی را در ذهن دختر ایجاد میکنند که در بزرگسالی او را به سمت برخورداری از ویژگیهای ظاهری میبرد که نتیجهاش، افزایش سرسامآور جراحی زیبایی و نگاه جنسی دختر به خودش و پسر به اوست. اگر پدر و مادرها در کودکی، دخترهای خودشان را با واژههایی چون «دختر شجاع من»،«دختر ورزشکار من»،
«دختر باهوش من» و… توصیف کنند و خطاب قرار دهند، این کودکان در زندگی بزرگسالی شان به نتایج متفاوتی میرسند.»
چند راهکار ساده برای مدیریت کودکان در فضای مجازی
یک کارشناس فضای مجازی، چند راهکار ساده را برای کنترل و مدیریت کودکان در فضای مجازی به خانوادهها پیشنهاد میدهد.
دکتر عبدالحسین کلانتری، سرپرست پژوهشگاه فضای مجازی، در گفت وگو با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR میگوید: «بدون شک نمیتوان کودکان و نوجوانان را به شکل کامل از این فضا دور نگهداشت و اینترنت را تبدیل به یک حریم ممنوعه برای آنها کرد. زندگی کودکان با میزان و کیفیت آموزشی که دریافت میکنند، بهطور مستقیم در ارتباط است و فضای مجازی امروزه به یکی از مهمترین مراکز آموزش کودکان تبدیل شده است. والدین میتوانند اقدامات مراقبتی خود را در دوران جدید به شکل مستقیم و غیرمستقیم انجام دهند. آنها باید به شکل منظم بر فعالیت فرزندان خود در فضای مجازی نظارت کنند و درخصوص مسائلی که برای آنها پیش میآید، با آنها گفتوگو کنند و میزان مصرف دیتای فرزند خود را مدیریت کنند. بهعلاوه، با توجه به الزام حاکمیت، پلتفرمها باید به مسئولیت اجتماعی خود عملنموده و ضمن ردهبندی تولیدات محتوایی خود، از انواع ابزارهای منطقی و فنی، مانند افزونههای محدودکننده جستوجو، جستوجوی امن، اینترنت اختصاصی کودکان و Parental Control برای مدیریت محتوای قابل ارائه متناسب با ردهبندی سنی استفاده نمایند.»
توجه به سواد رسانهای در مدارس
برخی معتقدند که انتقال تحصیل به فضای مجازی، در پی تعطیلی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا، تهدید سلامت اخلاقی و فرهنگی بچههاست، چون آنها در این دوران انس و نزدیکی بیشتری با این فضا دارند و احتمالا ضریب ورود آنها به مناطق ممنوعه برای کودکان و نوجوانان افزایش مییابد. اما چگونه میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟
محمد محمدی، کارشناس رسانه و آموزگار آموزش و پرورش به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در وضعیت کنونی که به دلیل ضرورت آموزشهای غیر حضوری از حضور میلیونی دانشآموزان در فضای مجازیگریزی نیست، به نظر میرسد تنها راهکار باقیمانده در مصون سازی کودکان و دانشآموزان از جنبههای مخاطرهآمیز این محیط، آگاهی بخشی و تقویت سواد رسانهای است. در این مورد هم والدین و هم دانشآموزان نیازمند آموزشها و اطلاعرسانیهای مستمر هستند. هرچند راهاندازی شبکه شاد در این مورد بسیار به موقع و موثر بود، با اینحال صرفاً شاهد آموزش دروس مختلف مدرسه در فضای مجازی هستیم و نسبت به شناخت ماهیت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی تقریباً هیچ آموزش جدی و فراگیری صورت نگرفته است. در جهت رسیدن به این هدف، ما به شدت نیازمند یک نگاه سیستمی و یکپارچه نه تنها در آموزش و پرورش بلکه در مدیریت کلان فرهنگی در سطح کشور هستیم به طوری که همزمان در دو جنبه تقویت سواد رسانهای و تولید محتوای آموزشی فعالیتهای علمی صورت پذیرد.»
وی میافزاید: «در ارتباط با سواد رسانهای آگاه سازی نسبت به وجود میلیونها اکانت فیک (دروغین) در شبکههای اجتماعی، سوءاستفاده از کودکان در فضای مجازی، ارائه آمارها از حجم عظیم پروندهها و شکایتهای حقوقی و کیفری و همچنین روشنگری در رابطه با ماهیت غیر علمی و غیر تربیتی بعضی از پیامها و محتواها میتواند بسیار مفید و موثر باشد.»
این معلم و نویسنده همچنین پیشنهاد میدهد: «به دلیل آسیبهای جسمی استفاده بیش از حد معمول از تلفن همراه پیشنهاد میکنم که دانشآموزان با ارجاع و راهنمایی معلمین بخشی از زمان کلاس را صرف مطالعه مطالب و انجام تمرینهای کتاب درسی نمایند و کل زمان کلاس صرف نگاه کردن و مطالعه مطالب ارسالی در گوشی نباشد. با اینکار هم آسیبهای استفاده از تلفن همراه کمتر خواهد شد و
هم دانشآموزان مشارکت فعال تری در یادگیری خواهند داشت و آموزش نیز فعالیتی یک طرفه نخواهد بود.»
ارسال دیدگاه