به گزارش کودک پرس ،اواخر سال 99 بود که انتشار یک ویدئوی مبتذل توسط یکی از خوانندگان لسآنجلسی در فضای مجازی، آن هم برای مخاطب کودک و نوجوان باعث شد زنگ خطر درباره آنچه در این فضا به خورد نسل جدید داده میشود به صدا دربیاید. ویدئویی که نشان داد دیگر مخاطب تولیدات غیراخلاقی، فقط بزرگسالان نیستند و دستان پلید تولیدکننده اینگونه محصولات در پی آن هستند که کودکان سرزمین ما را هدف بمباران قرار دهند. وضع فعلی فضای مجازی و افزایش ارتباط بچهها با این ابزارها در شرایط شیوع کرونا و محدود شدن تحصیل از طریق گوشیهای هوشمند و در فضای مجازی، این مسئله را مهمتر جلوه میدهد.
کودکان، آسیبپذیرترین قشر در فضای مجازی هستند. مواجهه کودکان با محتوای نامناسب در فضای مجازی، معضلی جهانی است و صرفاً به کشور ما محدود نمیشود. در خیلی از کشورها و به ویژه در آمریکا، ارتباط مجازی با افراد ناآشنای خطرناک، ازجمله تهدیدات جدی اینترنتی محسوب میشود.
به همین دلیل هم در نقاط مختلف جهان، برنامهریزیها و طرحهای بسیاری برای محافظت از کودکان در فضای مجازی تنظیم شده است. از مهمترین این طرحها میتوان به سند راهبردی «اینترنت بهتر برای کودکان» در اروپا و تصویب سند مقابله با قاچاق و فحشا و هرزهنگاری کودکان در سازمان ملل اشاره کرد. در ایران نیز هرچند دیر اما سند صیانت از کودکان در فضای مجازی در دست بررسی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، سال 97 و در جمع مداحان اهلبیت(ع) فرمودند: «در این چهل سال، دشمنان ما که مرکز قدرت مادّی دنیا بودند، با همهی وجود آمدند در مقابل این انقلاب و این حرکت ایستادند و ضربه زدند و همه تلاششان را به کار گرفتند. واقعاً همه تلاششان را و هر کاری میتوانستند کردند. [حالا] بعد از چهل سال، آنها ضعیفتر از روز اولاند، ما قویتر از روز اوّلیم.»
راز برنامهریزیهای سخت برای جنگ نرم نیز همین واقعیت است؛ ما هر چه در عرصههای علمی و دفاعی قویتر بشویم، دشمن از راههای پیچیدهتری به ما حمله خواهد کرد. به همین دلیل هم رهبری در بیان دیگری هم فرمودند: «امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همهی دنیا؛ و قوّت در این [زمینه] حیاتی است.» (۹۹/3/۱)
اما در برابر جنگ نرم علیه کودکان، چه باید کرد و چه روشهایی به تحکیم و تقویت فرهنگی این گروه سنی خواهد انجامید؟ غیر از فضای مجازی، چه نهادها و مجموعههایی باید به طور موازی برای تقویت فرهنگی کودکان فعالیت کنند؟
برنامهریزی برای
نابودی آینده کودکان ایرانی
بسیاری از ما نگاهی سادهانگارانه نسبت به بسیاری از وقایعی که در عرصههای مختلف هنری و رسانهای رخ میدهد داریم. مثلاً تصور میکنیم یک جوان برای سرگرمی و یا از سر بیکاری، اقدام به تولید یک کلیپ غیراخلاقی میکند و یا یک دولت غربی که برای پخش برنامه تلویزیونی از شهروندان خودش پول میگیرد، ازسرلطف و مهربانی شبکه ماهوارهای فارسیزبان راهاندازی میکند و… غافل از اینکه گاهی برای تولید یا راهاندازی اینگونه برنامهها، اتاق فکر، سرمایهگذاری کلان و برنامهریزیهای سنگینی میشود. آنچنانکه محمد میلانی، یک پژوهشگر اخیراً در مصاحبهای فاش کرد که در پشت نماهنگ مبتذل یک خواننده لسآنجلسی، نزدیک چهار سال کار برنامهریزی شده وجود دارد.
«محمد سرشار» نویسنده و مدیر شبکه پویا نیز با اشاره به گزارش مستندگونه منتشر شده در «تبیان» در یادداشتی عنوان کرد: «ساسی در سه کلیپ خود به شکل هدفمند، کودکان را مخاطب قرارداده و آنها را به مصرف الکل، مواد مخدر و هرزهنگاری تشویق میکند. این عملیات کثیف، با هدایت شرکت آمریکایی امپروداکشین به مدیریت ابراهیم حامدی (ابی) و سرمایهگذاری یک اسرائیلی به نام جاناتان مهریان انجام میشود. این اسرائیلی قبلاً هزینه آهنگ ضدانقلابی ابی را پرداخت کرده بود. در اینجا ما با یک خطای تربیتی تجاری مواجه نیستیم. ما خانوادههای ایرانی در مقابل یک تهاجم پیچیده فرهنگی از فرزندانمان دفاع میکنیم. تهاجم فرهنگیای که فقط به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی نیست. دشمن سبک زندگی ما را هدف قرار گرفته تا کودکان ما را با مواد مخدر، الکل و هرزهنگاری، آلوده سازد. تا با چیزهایی که در کشور خودش برای کودکان آمریکایی و اسرائیلی ممنوع است، آینده کودکان ایرانی را نابود کند.»
نکته مهم این است که همین خواننده، یک سال قبل نیز خدمت پادشاه آلسعود رسیده بود! در روزهای پانزدهم و شانزدهم اسفندماه سال 98 بود که گروهی از خوانندگان لسآنجلسی برای نخستین بار در عربستان سعودی، در جریان فستیوال طنطوره دو کنسرت با عنوان «موسیقی بدون مرز» برگزار کردند. خواننده کلیپ مبتذل مجازی نیز در میان آنها بود. هرچند که این برنامه با حداقل استقبال مواجه شد، اما معلوم شد که مخالفان ایران، از رژیم صهیونیستی گرفته تا رژیم عربستان سعودی و… در کنار ابزارهای سیاسی، سرمایهگذاری بسیاری هم برای ترویج ابتذال و فساد فرهنگی و اخلاقی در ایران انجام میدهند.
انفعال مدیران فرهنگی
واقعیت این است که نظام فرهنگی نیز مانند بدن انسان یک ارگان است که همه اجزای آن در ارتباط با یکدیگر هستند. همانطور که یک فرد در صورت تضعیف سیستم ایمنی بدنش در مقابل هر ویروس و حمله بیرونی آسیبپذیر میشود، سیستم فرهنگی یک کشور نیز در صورت ضعف ایمنی دچار چنین مشکلی میشود؛ بنابراین برای تقویت کودکان در مقابل ویروسهای فضای مجازی، باید همه جنبههای روانی، تربیتی و فرهنگی کودکان تقویت بشود تا آسیبپذیری این گروه سنی در فضای مجازی نیز کاهش یابد.
اما یک کارشناس فرهنگ و هنر معتقد است که مراکز و نهادهای فرهنگی مسئول در زمینه تربیت فرهنگی کودکان، در انفعال به سر میبرند!
«محمد دیندار» مستندساز و کارشناس فرهنگی که ساخت مستند «جورچین» درباره کودکان را هم در کارنامه خودش دارد در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «طبیعتاً آنور آبیها کاری غیر از ضربهزدن به فرهنگ ما و همچنین تخریب روح و فکر فرزندان ما ندارند. اما مسئله این است که هر بار با یک پدیده مخرب که از آنور آمده مواجه میشویم، چند روزی هشدار میدهیم و حرف میزنیم اما پس از مدتی همه چیز را فراموش میکنیم! این وظیفه آنور آبیها نیست که خوراک فرهنگی مناسب برای کشور ما تهیه کنند، بلکه این وظیفه صدها دستگاه و نهاد فرهنگی و هنری و صدها سیاستگذار درون کشور است که صاحب مسئولیت، دفتر و دستک و بودجههای آنچنانی هستند تا قدمی مؤثر برای فرهنگسازی و تولید محتوا با ساختارهای جذاب و ایجاد سرگرمی برای کودکان و نوجوانان و جوانان فراهم سازند، اما از قافله عقب مانده و قافیه را باختهاند.»
وی میافزاید: «برخی از مدیران فرهنگی و رسانهای ما با هر موجی از آن سوی آب به تلاطم افتاده و منفعلانه دیگران را شماتت کرده در حالی که خود شایسته شماتت و مؤاخذه هستند. در ماجرای انتشار کلیپ مستهجن یک خواننده نیز باید از مدیران فرهنگی کشور پرسید که خود شما چه کردهاید؟ مدیر فلان شبکه تلویزیونی بهجای اعتراض به دیگران بفرمایید که خود شما چه کاری برای موجآفرینی و جذب کودکان و نوجوانان انجام دادهاید؟ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شما چه میکنید؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و… سایر نهادها و سازمانهای فرهنگی باید پاسخ دهند که برای کودکان و نوجوانان چه برنامهها و سیاستهایی دارند؟»
کاهلی روشنفکران در تربیت کودکان
یکی از گروههای مرجع در تربیت فرهنگی کودکان، روشنفکران هستند؛ این قشر، اعم از هنرمندان، اندیشمندان و نویسندگان و شاعران مطرح و برجسته، برخلاف برخی از دورهها، سالهاست که نسبت به نونهالان
بیتفاوت هستند.
محمد میلانی، نویسنده و مترجم نیز اخیراً به همین مسئله اشاره کرده و در مصاحبهای گفته که «قبح دیدن چنین فیلمی صرفاً ربطی به مذهب ندارد. یعنی فارغ از معیارهای مذهبی، دیگر معیارهای معرفتشناسی و اخلاق نیز دیدن چنین فیلمها و تصویرهایی را مذموم میدانند. ترویج این معیارها کار روشنفکران بود که انجام ندادند و…»
وی «شبیخون فرهنگی» را یادآوری میکند و به مهر میگوید: «بیست و چند سال پیش رهبر معظم انقلاب خطر شبیخون فرهنگی را مطرح کردند. شبیخون دقیقاً شرایط امروز ما است. آن سالها ایشان بهدرستی گفته بودند که میآیند و میزنند و بدون دادن خسارتی میروند. در عین حال که لطمات زیادی نیز بر ما وارد کردهاند. یعنی همین شبیخون! یعنی همین حرکت
برنامهریزی شده برای ابتدای سال شمسی جدید که زدند و رفتند. بدون اینکه حتی کوچکترین خسارتی ببینند. ذیل این شبیخون تمامی این اتفاقات افتاده است. ما هنوز نمیدانیم شبیخون یعنی چه؟ خدایی نکرده گویی چند بار باید شبیخون فرهنگی بزنند تا بدانیم یعنی چه! سیاستمداران نیز بهجای ایجاد فضای صیانتشده مجازی مدام یا به دنبال حذف این فضا هستند یا به دنبال آزادسازی تماموکمال و بیحدوحصر آن. این وضعیت خانوادههای ما و جوانان ما در کمال تأسف برای ورود به قرن جدید است؛ بنابراین باید نگاهها را دوباره به بحث شبیخون فرهنگی بازگردانیم. شبیخون فرهنگی بزرگترین معضل و بحران فرهنگی ما در دهه اول قرن جدید خواهد بود که متأسفانه جدی گرفته نمیشود. نه از سوی بهظاهر دغدغهداران و روشنفکران و مدعیان فرهنگ و تحلیلهای فرهنگی و نه از سوی مردم آگاه. جدی بگیریم.»
ضعف صیانت از کودکان
پس از اتفاقات اخیر علیه کودکان در فضای مجازی، گروهی از فعالان رسانه و نمایندگان مجلس، با انتشار مطالبی از ضعف صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی انتقاد کردند. آنها از دولت و مجلس خواستند تا هر چه سریعتر سند صیانت از کودکان در فضای مجازی را تصویب و اجرایی کنند.
مجتبی توانگر نماینده مجلس شورای اسلامی نوشت: «همه والدین نگران آسیبهای روحی فضای مجازی برای کودکان بیدفاع هستند. این مسئله مشترک همه تفکرات سیاسی است. دیگران سالها پیش از ما گامهای جدی برای صیانت از کودکانشان برداشتهاند. صیانت از کودک نیازمند همراهی همه است. آقای وزیر (ارتباطات) ما برای کمک به حل این مسئله آماده هستیم.»
محمد اکبرزاده، فعال رسانهای نیز نوشت: «اینکه بهصورت برنامهریزی شده روح و ذهن کودکانمان را هدف گرفتهاند دیگر بهوضوح قابل رؤیت است. هم نمایندگان مجلس و هم متولیان امر در دولت بدانند هر اقدامی که به صیانت از کودک در برابر این هجمهها ختم شود مورد حمایت قاطع خانوادههاست. لطفاً تا انتها ماجرا را غیرسیاسی دنبال کنید!»
سید محمود رضوی تهیهکننده سینما هم نوشت: «بهعنوان پدر سه فرزند نگرانم. نهتنها من بهعنوان یک مذهبی، بلکه همه پدر و مادرها نگران آینده فرزندان خود هستیم، کارشناسان هم نگراناند. وزیر محترم ارتباطات اگر عزمی برای صیانت از کودک و نوجوان در فضای مجازی دارید، همه
پدر و مادرها در کنار شما هستند. تا دیر نشده کاری بکنید همه حمایتتان میکنند.»
حسین حقپناه، یک فعال فرهنگی هم نوشت: «کودکان و فرزندان ما مدتهاست که رسماً قربانی یک جنگ نابرابر و تحمیلی رسانهای شدهاند و هر بار هم که فریاد صیانت از کودک و نوجوان در فضای مجازی برآوردیم به دفاع از فیلترینگ و سیاسیکاری متهم شدیم.»
ارسال دیدگاه