کودک، مینیاتورِ آدم‌ِ بزرگ نیست

احمد اکبرپور، عضو انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان می‌گوید: در خیلی از کشورهای دنیا گروه‌های الف، ب، ج و … حذف‌شده و ملاک، جذابیت اثر است. این مرزبندی‌ها زیاد مهم نیست و دیگر مانعی برای خالقان ادبیات کودک به شمار نمی‌رود.

به گزارش کودک پرس ، یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در دوران کودکی و نوجوانی، وجود کتاب‌های خوب و فراوان برای سلیقه‌های گوناگون کودکان و نوجوانان در سنین مختلف است. در این بین، شعر و داستان حرف اول را برای جذب این قشر می‌زند؛ ازاین‌رو باید به دنبال تولید کتاب‌هایی هماهنگ با فرهنگ بومی کشور، با سبک‌ها و تکنیک‌های جدید داستان و شعر، با کیفیت بالا بود.  در جامعه کنونی، مفهوم شهروندی با زندگی کودک و نوجوان و بزرگ‌سال گره‌خورده است و تفهیم درست این مقوله، به عملکرد درست افراد به‌عنوان شهروند منتهی می‌شود. نخستین جشنواره‌ی شعر و داستان کودک و نوجوان اصفهان «شهر من» با هدف غنی‌سازی و بالا بردن سطح کیفی کتاب‌های حوزه فرهنگ شهروندی، متناسب با نیازهای زندگی امروز جامعه آغاز به کار کرده و تا هفتم آبان ماه نیز منتظر آثار نویسندگان و شاعران است.

 

این جشنواره، بهانه‌ای شد تا با احمد اکبرپور، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و عضو شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان که با این جشنواره همکاری دارد، گفت‌وگویی داشته باشیم. شرح مصاحبه را با او ازنظر می‌گذرانید:

 

رد پای ادبیات کودک و نوجوان را در ادبیات فارسی تا کجا می‌توان دنبال کرد؟

شاید بتوانیم یکی سری از آموزه‌های گلستان سعدی را به‌نوعی کار کودک و نوجوان و به‌خصوص نوجوان حساب کنیم. یا قبل از آن افسانه «خرما و درخت» یا افسانه «آسوریک» را. بخشی از بازی‌های کودکانه یا لالایی‌ها را نیز می‌توان در این مجموعه قرار داد. می‌شود رد این‌جور چیزها را در تاریخ بزنیم اما فکر می‌کنم بهترین مرجع برای شناخت، همان کتاب 10 جلدی «تاریخ ادبیات کودکان» نوشته محمد محمدی و زهره قایینی است.

ادبیات کودک و نوجوان به معنای امروزی آن، توسط چه کسانی و با کدام آثار وارد حوزه ادبیات فارسی شد؟

اگر صمد بهرنگی را پدر ادبیات کودک حساب کنیم، این نوع ادبیات عمر زیادی ندارد و به معنای امروز عمر آن زیر یک قرن است. ما داریم از غرب، تکنیک‌های رفتار با کودک را یاد می‌گیریم و علم روانشناسی هم در این شناخت بی‌تأثیر نبوده است. کودک، مینیاتور آدم‌ بزرگ نیست. دنیای خودش را دارد. کشف و شهود خودش را دارد و از این زاویه هم می‌توان به ادبیات کودک و نوجوان نگاه کرد.

با توجه به اهمیت ادبیات کودک و نوجوان، فکر می‌کنید وضعیت این بخش از ادبیات نسبت به دیگر بخش‌ها، از لحاظ تولید اثر، نقد و پژوهش و اقبال مخاطب چگونه است؟

امروزه ادبیات کودک از جنبه‌هایی وضعیت بهتری دارد. چون ما متن کمتری داریم و تصویر بیشتری حاکم است. در حال حاضر شرایط برای ترجمه بهتر است، دنیا بهتر می‌تواند ببیند و ما هم به‌واسطه تصویر، امکان دیده شدن در دنیا را داریم. اگر یک تصویرگر دیده شود، قاعدتاً نویسنده هم دیده می‌شود. از این بابت، ادبیات کودک از ادبیات بزرگ‌سال بهتر است.

از سوی دیگر، به نسبت چاپ و تصویرگری، روی کیفیت کتاب‌ها  چندان حساس نشدیم و این باعث شد که سر و کله عده‌ای سودجو پیدا و کتاب‌های سوپرمارکتی زیاد شود؛ کتاب‌هایی که 10 عنوان آن ۲۰ هزار تومان به فروش می‌رسد. این در حالی است که اگر یک کتاب بخواهد هزینه کپی‌رایت پرداخت کند، یک جلد آن نزدیک به ۲۵ یا ۳۰ هزار تومان می‌شود. حوزه کودک و نوجوان در سال‌های اخیر علاقه‌مندان زیادی پیدا کرده و امیدوارم که تحریم و سیاست، به این روند تخیل‌برانگیز لطمه نزند.

چرا ادبیات کودک و نوجوان را با هم نام می‌بریم؟ اشتراک و تفاوت‌های این دو گونه چقدر است؟ آیا تفاوت ادبیات نوجوان با ادبیات کودک به همان اندازه تفاوت دیگر ادبیات‌ها با ادبیات نوجوان نیست؟

از دید من ویژگی‌های ادبیات کودک و نوجوان و بزرگ‌سال، تا ۸۰، ۹۰ درصد با هم اشتراک دارند. این ادبیات باید تخیل‌برانگیز، غیرقابل‌پیش‌بینی و جذاب باشد. در خیلی از کشورهای دنیا دیگر گروه‌های الف، ب، ج و … حذف‌شده است. حتی کتاب کودک، ممکن است آن‌قدر جذاب باشد که بزرگ‌سال هم دوست داشته باشد آن را بخواند؛ به‌هرحال ملاک جذابیت اثر است. این مرزبندی‌ها زیاد مهم نیست و دیگر مانعی برای خالقان ادبیات کودک به شمار نمی‌آید.

طرح چه موضوعاتی بهتر و بیشتر می‌تواند برای ادبیات کودک و نوجوان مؤثر باشد؟

نمی‌دانم چه موضوعی مخاطب را بهتر جذب می‌کند، به این دلیل که هیچ موضوعی را از نوجوان دریغ نکرده‌ام و فکر می‌کنم تنها شکل چیزی که ما به ارائه آن می‌پردازیم با دیگر انواع فرق می‌کند. به‌هرحال ما دایره واژگان و دایره نوع شناخت داریم اما با اینکه در حیطه موضوعات، چیزی را از  نوجوان محروم کنیم اصلاً موافق نیستم. پیشنهاد می‌کنم روی موضوعاتی کار شود که نوجوان امروزی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند.

طنز در ادبیات کودک و نوجوان امروز ایران چه جایگاهی دارد؟ در کارهای خودتان چطور؟

خوشبختانه خیلی از نویسندگان به طنز توجه خاص‌تری نشان داده‌اند و فضای طنز در حال گسترده‌تر شدن است. کسی مثل محمدرضا شمس، مسئولیت دبیری مجموعه‌هایی را به عهده گرفته که کارشان تولید طنز است و نویسندگان دیگر مثل شهرام شفیعی، فرهاد حسن‌زاده، نوید سید علی‌اکبر و احمد عرب لو دارند کار طنز تولید می‌کنند و این روال، درمجموع سرعت بهتری می‌گیرد.

چهار تا پنج کتاب طنز از مجموع ۴۰ اثری که من تولید کرده‌ام طنز است و بیشترین فروشی که در نمایشگاه کتاب‌های مدارس داشته‌ام نیز مختص همین کتاب‌هاست. بیشتر کتاب‌هایی که بچه‌ها برای امضا یا صحبت کردن درباره آن نزد من می‌آورند نیز همین کتاب‌های طنز است.

ما در خانواده‌هایمان، شرایط شادی‌های استاندارد را نداریم و این طنز، خیلی به شاد بودن و از بین بردن افسردگی کمک می‌کند. من از کارهایی که جنبه طنز دارد، جواب خوبی گرفته‌ام و این کتاب‌هایم خیلی بیشتر دیده‌شده؛ برای مثال کتاب طنز «من نوکر بابام نیستم» به  چاپ سیزدهم رسیده و خیلی از آن استقبال کرده‌اند.

گونه‌هایی مانند فانتزی، علمی تخیلی و …چقدر می‌تواند به ادبیات کودک و نوجوان کمک کند؟ و شما چقدر از آن استفاده کرده‌اید؟

فضای علمی تخیلی در ایران کم است اما اخیراً به فضای فانتزی توجه بیشتری شده و این روال، فضای رئال که ۹۰ درصد از کتاب‌های ما دارای آن هستند می‌شکند. من چند کتاب با فضای فانتزی نوشته‌ام که آخرین آن‌ها به نام «غولماز» سال گذشته چاپ شد. غول‌ها همیشه در ادبیات ما آقا بوده‌اند، اما این غول من، آقا نیست بلکه خانم است؛ خانم غولی به نام غولماز، بر وزن سولماز.

این کتاب علاوه بر فانتزی بودن، فضای طنزگونه هم دارد و می‌شود آن را در رسته طنز هم جای داد. استقبالی که از این کتاب شده نشان می‌دهد که ورود گونه‌های مختلف در کار کودک و نوجوان باعث می‌شود ذهن کودکان ما متوجه آثار تولیدشده در داخل کشور باشد.

جشنواره‌ها و دیگر رخدادهای ادبی به‌ چه شرطی می‌توانند، کمک‌کار این جریان ادبی باشند؟

جشنواره‌ها به شناخت کتاب‌های خوب کمک می‌کنند و این شناسایی، گام نخست و مهمی است. کتاب‌هایی که در جشنواره برگزیده می‌شود، شرایط مساعدتری برای پخش در کشور پیدا می‌کند بنابراین جشنواره‌ها می‌توانند سوای جنبه تشویقی نقش معرفی آثار برگزیده را به جامعه نیز ایفا کند.

جشنواره شعر و داستان «شهر من» می‌تواند در فرهنگ‌سازی نقشی ایفا کند؟ فکر می‌کنید کدام بخش باید حذف و یا چه بخش‌هایی باید به آن اضافه شود؟

ازنظر من این جشنواره برای مخاطبان جنبه تخیل‌برانگیزی دارد. توجه کسانی که می‌خواهند داستانی بنویسند به مسائل روز شهر جلب می‌کند و کمک می‌کند که ما از جریاناتی که کنار گوشمان اتفاق می‌افتد، غافل نشویم. ضمن اینکه جنبه تبلیغی برای چیزی مخل و مضر نیست مگر اینک هر کسی سعی کند در اداره شهر خودش، تمییزی شهر خودش در خلاقیت شهر خودش کمک کند. این جشنواره می‌تواند الگوی خوبی برای شهرداری‌های سراسر کشور باشد. سابقاً کتاب‌های سفارشی‌ای برای اداره برق، مخابرات و شهرداری نوشته می‌شد که اغلب کیفیت خوبی نداشت و باعث می‌شد هیچ‌کس به آن توجه نکند اما اگر جشنواره «شهر من» بتواند باعث تولید ۲۰ اثر خوب شود به هدف خود رسیده است.

دائمی شدن یک جشنواره، چه کمکی به تولید آثار بهتر می‌کند؟

قطعاً دائمی شدن جشنواره‌ای مثل جشنواره «شهر من» می‌تواند توجه خیلی از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان را به خود معطوف کند. آن‌ها می‌توانند آثار خوبشان را برای این جشنواره بفرستند و مطمئن باشند که کارشان دیده و در سطح گسترده توزیع می‌شود. دائمی شدن یک جشنواره می‌تواند برای دست‌اندرکاران تولید متن‌ها و تصاویر خلاقانه یک نقطه امید باشد. من امیدوارم که دائمی شدن این جشنواره به رشد تصویرگری هم کمک کند چون در حال حاضر متن‌های خوبی داریم اما تصویرها چندان خوب نیست.

 

 

 

منبع: ایسنا