دچار جو ناشر سالاری شدهایم/ عدم مطالعه قشر نوجوان و جوان زنگ خطری برای جامعه امروز است
نویسنده کتاب «چلیپای قلم» گفت: باید تاکید کرد که زنگ خطر در جامعه ما برای عدم مطالعه و کم اطلاعی نسل نوجوان و جوان به صدا در آمده است، باید به دنبال تربیت نسل کتابخوان باشیم و البته نمیتوان به این مهم بیتوجه بود که ماهیت رسانههای جدید دیجیتال در جامعه امروز مخاطب را به سوی دیگری غیر از مطالعه میکشاند.
به گزارش کودک پرس ، مهدی الماسی در سال ۱۳۵۰ در همدان متولد شده و در هجده سالگی به تهران آمده است. دارای مدرک کارشناسی زبان و ادب فارسی و کارشناسی ارشد ادبیات و عرفان است. او مدیراجرایی دوره دهم جشنواره کتاب کانون بوده و با گروه شعر انجمن میلاد شهر همدان نیز همکاری دارد. کتاب سیری در نگارستان نقاشی ایران او در جشنواره کتاب کانون و کتاب سیری درگلستان خوشنویسی او در جشنواره رشد و نیز کتاب خدا با دوستان خود صمیمی است او در جشنواره کتاب سال سلام بچهها برگزیده شده است.
از جمله آثار وی کتاب، واژههای لال (مجموعه شعر)، گل چاربرگ (مجموعه شعر)، گزیده رباعیات بیدل دهلوی (همراه پژوهش درباره بیدل واندیشههای او)، هفت شهر عشق (گزیدهای از شعر، نقد و معرفی)، چلیپای قلم (داستان بلند)، آبروی فقر (داستان بلند)، سیری در گلستان خوشنویسی، سیری در نگارستان نقاشی ایران همچنین درحال چاپ قله آسوس (داستان بلند)، زندگی اخوان ثالث، مجموعه دریچه بر دیوار، اشراقیها (مجموعه شعر بزرگسالان) را در کارنامه کاری خود دارد.
با محوریت عمده مشکلات حوزه فرهنگ کتاب و کتابخوانی با مهدی الماسی نویسنده و شاعر به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه خواهید خواند:
بزرگترین چالش فرهنگی امروز جامعه از نگاه شما به عنوان یک نویسنده چیست؟
الماسی: جامعه امروز ما درگیر یک مشکل و معضل بزرگ فرهنگی است که از آن به عنوان کمبود سطح کتابخوانی نام برده میشود، این چالش شالوده اصلی بسیاری از مباحث حوزه فرهنگ و نشر محسوب میشود. بی شک چالش بزرگ جامعه امروز عدم تمایل افراد به کتاب و کتابخوانی خصوصا در بین جوانان است و متاسفانه این معضل دامنهاش روز به روز افزایش پیدا میکند.
من معتقدم عدم افزایش تمایل جامعه به فرهنگ کتاب و کتابخوانی و دوری نسل جوان از فرهنگ مطالعه، آسیبی بزرگ محسوب میشود و اگر فرهنگ کتابخوانی در جامعه وجود نداشته نباشد و یا توسعه پیدا نکند نویسندگان نیز با مشکل روبرو خواهند شد، زیرا نویسندگان به تولید محتوا میپردازند تا کتابهایشان خوانده شود و مخاطبان شاهد زایش تفکرات نویسنده باشند و در مورد محتوای تولید شده قضاوت کنند. اما هنگامی که کتابها خوانده نشود نویسندگان نیز از پرداختن به نگارش دلسرد میشوند.
وضعیت پیشرفت نویسندگان نو قلم و تازه وارد را چطور ارزیابی می کنید؟
الماسی: امکان رشد برای نویسندگان نو قلم و جدید بسیار کم است، این هم به دلیل فضایی است که بر حوزه نشر سایه افکنده، از آنجایی که اقتصاد نشر دچار تغییر و تحول شده و دغدغه اصلی حوزه فرهنگ نیز به موضوعات دیگر متمایل شده لذا نویسندگی و تولید کتاب مهجور مانده است.
در این میان برخی ناشران هستند که تلاش میکنند تا از حوزه فرهنگ و نشر برای کسب و کارهای سود آور و اقتصادی بهره برداری کنند، در چنین شرایطی قطعا توجه به برخی سوژهها و یا برخی نویسندگان که توسط مخاطبان شناخته شدهتر هستند افزایش پیدا میکند، در عین حال مهمترین دغدغه ناشران تنها فروش برخی کتابها و سرمایه گذاری بر تعداد اندک و خاصی از محتواها و نویسندگان مد نظر خود است. بدین ترتیب باید گفت جو حاکم بر حوزه نشر به سوی ناشر سالاری حرکت میکند.
به موضوع «ناشر مداری در عرصه ادبیات» اشاره کردید، چه عاملی موجب ایجاد این روند در عرصه ادبیات کشور شده است؟
الماسی: نویسندگان جوان، چون شهرتی ندارند مهجور میمانند. در حال حاضر شرایط حاکم بر حوزه نشر مطابق میل ناشران رقم میخورد به همین خاطر میتوان گفت عرصه ادبیات این روز ها به سمت ناشر مدار رفته است.
ناشران دولتی و ناشران خصوصی هر دو تعداد تولیدات کتابهای خود را در سطح بسیار قابل توجهی کاهش دادهند، البته ناشران کوچک با معضلات بزرگتری روبرو هستند و شرایط سختتری را پشت سر میگذارند، به هر حال آنچه که مورد توجه باید قرار بگیرد ایجاد روندی است که شرایط را برای نویسندگی و توسعه فرهنگ کتابخوانی فراهم کند.
افزایش قیمت کاغذ و به تبع آن افزایش قیمت چاپ، نشر و تولید کتاب تاثیرات غیرقابل انکاری را بر جامعه کتابخوانان گذاشته است این امر سبب شده است تا دیوارهای فرهنگر مطالعه، عقب نشینی بیشتری داشته باشد. همه این موارد تاثیر مستقیمی بر عرصه نویسندگی دارد، زیرا کاهش تیراژ، کم بودن مخاطب، افزایش قیمت کتاب و کاهش دستمزد نویسندگان همگی فضا را برای ادامه فعالیت فعالان اینر عرصه تنگتر میکند.
برخی از نویسندگان نو قلم و یا برخی نویسندگانی که چندین سال قدم در این حرفه گذاشته و فعالیت کردهاند تلاش میکنند تا از مسیرهای غیرمستقیم بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابند و با نزدیک کردن خود به برخی ناشران تلاش دارند تا کتابهای خود را به چاپ برسانند که باید تاکید کرد که هر اثری شایستگی چاپ شدن را ندارد، حتی اگر این کتابها به چاپ نیز برسد نباید انتظار داشت که مخاطبان فراوانی را با خود همراه کند، عدم خریداری کتب علاوه بر ضرری که به ناشران میزند، نویسندگان را نیز با مشکلات فراوانی روبرو میکند.
باید تاکید کنم، کتابهای خوب و ارزشمند این روزها کم یاب هستندف کتابهایی که به سفارش ناشران تولید و نوشته میشود، نیز عموما کتابهای بازاری پسند هستند، این کتابها چون فروش خوبی را در سطح بازار دارند و مخاطبان بیشتری از آنان استقبال می کنند، سرمایه ناشران را زودتر تامین و برگشت میدهد لذا ناشران علاقه وافری به چاپ این نوع کتاب ها دارند.
متاسفانه در حوزه نشر کتاب کودک هم نیز با مشکلاتی روبرو هستیم، تعداد ناشرانی که حاضر به سرمایهگذاری بر روی کتابهای کودکان هستند بسیار کم و اندک است، آنها نویسندگان را به سوی سوژههای خاص میکشانند و سبب میشوند تالیفها به سوی موضوعاتی خاص که بازار پسند است حرکت کند، نویسندگان باید از سوژه هایی که به سطحی نگری مخاطب منجر می شود دوری کند.
مدتی است که موضوع سرمایه گذاری در حوزه چاپ و نشر به میان آمده، آیا میتوان از سرمایهگذاران به عنوان یک پتانسیل برای تولید فرهنگ نام برد؟
الماسی: جذب سرمایهگذار به منظور چاپ کتاب که اکنون به دغدغه بسیار بزرگی برای جامعه ناشران و نویسندگان تبدیل شده، امری مهم و ضروری است و تعداد کمی از ناشران و سرمایهگذاران قدم در این وادی میگذارند، زیرا هیچ کس حاضر نیست سرمایه خود را که خواب بلند مدتی هم خواهد داشت به راحتی از دست بدهد.
به هر حال این روزها کارهای زیربنایی که سبب افزایش فرهنگ کتاب و کتابخوانی شود به کاری تبلیغاتی تبدیل شده این در حالی است که توسعه نشر و افزایش فرهنگ کتاب و کتابخوانی مقوله مهمی بوده و نیاز به اهتمام بیشتر برنامهریزان و مسئولان دارد، هم اکنون برنامههایی همچون «انتخاب پایتخت کتاب ایران» که از سوی برنامهریزان و مسئولان فرهنگی برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه تدوین و به اجرا گذاشته شده هر ساله و بدون هیچگونه بررسی و آسیبشناسی برگزار میشود، اما اینکه این برنامه چقدر مخاطب جذب کرده و چه تعداد کتاب را به معرض فروش گذاشته اصلاً مشخص نیست.
نمایشگاههای کتاب نیز که همه ساله و یا به طور متمادی در بخشهایی از استانها و یا شهرستانها برگزار میشود، مشخص نیست توانستهاند به فروش کتاب کمک کند یا خیر؟ برنامههایی از این دست که هر ساله به اجرا گذاشته میشود ولی هیچ بررسی و آمار سنجی را با خود به همراه ندارند فراوان هستند. اینکه چنین برنامههایی چه میزان مخاطب را به خود جذب میکند و یا چه میزان به خرید کتاب کمک میکند در سکوت آماری به سر میبرند.
از نظر شما چه عواملی باعث آسیب به حوزه فرهنگ کتابخوانی شده است؟
الماسی: من معتقدم یکی از مهمترین و بزرگترین عوامل آسیب زننده به حوزه فرهنگ کتاب و کتابخوانی مراکز آموزشی و پرورشی هستند، اگر فرهنگ کتابخوانی از دوران ابتدایی ترویج شود و برای بچهها درونی شود قطعاً در آینده با مشکلات حوزه کتاب و کتابخوانی مواجه نخواهیم بود.
برنامههای نامناسب آموزشی دانش آموزان را از کتاب بیزار کرده، متاسفانه با این شرایط اهمیت کتاب به عنوان کالایی مهم و ارزشمند برای دانش آموزان ناشناخته باقی مانده است، ما باید به دانشآموزان و خصوصاً کودکانی که در دوره ابتدایی تحصیل میکنند بیاموزیم که کتاب جریانی مفرح است، در این مسیر سعی کنیم تا مخاطبان دورههای سنی کودک و نوجوان را برای خواندن کتاب آماده کنیم خواندن کتاب برای این گروه سنی باید خوشایند باشد و آنان را با خود درگیر کند تا فرهنگ کتاب و کتابخوانی توسعه بیشتری پیدا کند.
تدوین برنامهای که بتواند بچهها را در دوره ابتدایی به عضویت در کتابخانهها تشویق کند و یا برای آنها فرهنگ کتاب و کتابخوانی را درونی کند امری بسیار ضروری است، برای فراهم کردن این موقعیت میتوان از همکاری مردم و خانوادهها کمک خواست.
به طور مثال در آغاز سال تحصیلی خانوادههای دانش آموزان میتوانند یک یا دو کتاب به عنوان هدیه به کتابخانه مدارس بدهند این در مقابل هزینههای گزافی که خانوادهها برای تحصیل دانش آموزان انجام میدهند هزینه کمی است. این حرکت علاوه بر توسعه فرهنگی کتاب و کتابخوانی باعث فروش کتابهای خوب و با ارزش نیز میشود و گردش اقتصادی عرصه ادبیات و چاپ و نشر را به همراه خواهد داشت.
نقش کتابهای الکترونیک در توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی را چطور بررسی میکنید؟
الماسی: متاسفانه بیش از این که کتاب بتواند جای خود را در بین کودکان و نوجوانان باز کند فناوری و تکنولوژی جدید بدون فرهنگ سازی وارد زندگی آنان شده استف مخاطب امروز به دنبال اطلاعات و محتواهای سهل الوصول است، بیشتر از دیدن عکس یا فیلم استقبال میکنند، مخاطبان فضای مجازی معتقدند خواندن کتاب وقتگیر است و به دنبال مطالعه نمی روند، بدین ترتیب مطالعه عمیقی در فضای مجازی شکل نمیگیرد و اطلاعات بسیار سطحی و کم ارزش به مخاطبان ارائه میشود.
باید تاکید کرد که زنگ خطر در جامعه ما برای عدم مطالعه و کم اطلاعی نسل نوجوان و جوان به صدا در آمده است، باید به دنبال تربیت نسل کتابخوان باشیم و البته نمیتوان به این مهم بیتوجه بود که ماهیت رسانههای جدید دیجیتال در جامعه امروز مخاطب را به سوی دیگری غیر از مطالعه میکشاند.
در کشورهای پیشرفتهای همچون ژاپن به علت وجود فرهنگ استفاده از تکنولوژی دیجیتال مطالعه نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش نیز داشته، آمار و بررسیها نشان میدهد انتشار روزنامهها پس از فراگیر شدن فضای مجازی دچار تحول نشده و انتشار آنها کاهش پیدا نکرده زیرا فرهنگ درست استفاده از فضای مجازی در زمان درستی آموزش داده شده است.
آمارها و بررسیها نشان میدهد پس از انقلاب اسلامی ایران در کشور، میزان انتشار کتاب با تیراژهای بسیار بالایی انجام میشد اما اکنون این شرایط بسیار تغییر کرده، میزان تیراژ کتابها بسیار کاهش پیدا کرده و سیر نزولی به خود گرفته است هم اکنون شاهد این اتفاق هستیم که برخی کتابها به چاپ چندم میرسد، اما تیراژ آنها از هزار عدد بیشتر نمیشود.
با توجه به تنوع محتوایی این روزها در آثار نویسندگان به چشم میخورد به نظر شما اولویت چاپ برای کدام دسته از آثار ضروریتر است؟
الماسی: کتابی که توانسته باشد در محتوا و نشر به چارچوب استانداردهای لازم دست یافته باشد قطعا کتابی ارزشمند و فرهنگ ساز منصوب میشود این نوع کتابها در زمینههای پژوهشی، داستانی، شعر، ادبیات و … میتواند ماندگار و مخاطب پذیر باشند.
برخی کتابها هستند که در زمان حال از استقبال بسیار خوبی برخوردار میشوند اما پس از گذشته زمانی معین، دیگر ارزش و اهمیت خود را از دست میدهند، این کتابها در کوتاه مدت مخاطب قابل توجهی ندارد اما در درازمدت جذابیت و ارزشمندی خود را نشان میدهند زیرا از تکنیکهای بسیار خوبی برخوردار هستند بنابراین باید تاکید کرد که زمان است که برای آنان مخاطبان فراوانی را جذب میکند.
آنچه ارزش کتاب را افزایش میدهد عنصر، موضوع و پژوهشی بودن کتاب است، سوژهها به کتابها سمت و سو میدهند و پژوهش به آثار اعتبار میبخشد لذا نمیتوان به سرعت در خصوص ارزش یک کتاب داوری کرد. گاهی حتی عناصر نام برده شده نمیتواند به تنهایی برای بالا بردن ارزش یک کتاب کافی باشد، کتاب باید با معیارهای فنی بررسی و همخوانی داشته باشد.
در مورد آخرین اثر خود «روایت گل سرخ» برایمانان بگویید
کتاب روایت گل سرخ در سال ۱۳۹۰ برای اولین بار به چاپ رسید و اکنون به چاپ چهارم رسیده است، «روایت گل سرخ» برگزیدهای از حکایات زندگی «امام حسین (علیهالسلام))» است، در این کتاب تلاش شده تا از تمام کتابهایی که درباره «امام حسین (علیهالسلام))» به رشته تحریر در امده است استفاده شود، «روایت گل سرخ» حکایاتى را نقل میکند که در برگیرنده نکاتى تازه است.
کتاب روایت گل سرخ برگرفته از حکایات و روایات حسینى و عاشورایى در متون کهن فارسی بوده که نمایى دیگر از فرهنگ عاشورا در آثار مکتوب را بیان میکند، این کتاب مقولههایی شامل موضوعات و مفاهیمى نظیر تولد «امام حسین(ع)»، روابط و سخنان «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)» درباره «امام حسین (علیهالسلام))»، سیر و سلوک شخصى «امام حسین (علیهالسلام))» در خلوت، ماجراهاى واقعه عاشورا، حوادث تاریخى پس از عاشورا و بازماندگان واقعه گنجانده شده است.
کتاب روایت گل سرخ با مقدمهای پژوهشی به مخاطبان ارائه شده تا کتابی مستند باشد و بتواند گامی موثر در شناخت اهداف بزرگ «سید الشهدا (علیهالسلام)» داشته باشد.
منبع: میزان
ارسال دیدگاه