به گزارش کودک پرس ، ۱۷مردادسال۹۳ مردی همراه پسر نوجوانش به ادارهپلیس رفت و از مرد میانسالی به اتهام آزار و اذیت پسرش شکایت کرد. او در توضیح به مأموران گفت: «پسرم دیروز برای خرید نان بیرون رفت، اما وقتی به خانه برگشت پریشان بود. علت را پرسیدم که گفت مرد میانسالی خودش را مأمور پلیس معرفی کرده و به بهانه بازرسی بدنی او را به خرابهای برده و آزارش دادهاست. بعد از طرح شکایت تحقیقات برای شناسایی و بازداشت متهم به جریان افتاد، اما تلاشها نتیجهای نداشت تا اینکه چهارماه بعد شکایت مشابهی به پلیس گزارش شد. قربانی پرونده این بار دختری نوجوان بود که گفت: «برای خرید به مغازه رفته بودم که یک خودروی پراید توقف کرد. رانندهاش مأمور پلیس بود. او از من خواست برای شناسایی چند دختر و پسر جوان که موادمخدر معامله میکنند کمکش کنم. قبول نکردم، اما او تهدید کرد مرا تحویل کلانتری میدهد. سپس به این بهانه مرا حوالی پارک ایثار برد و داخل ماشین قصد اذیت داشت که جیغ کشیدم و او منصرف شد.»
با ثبت اظهارات شاکی و اعلام چندین گزارش مشابه تحقیقات برای شناسایی مرد میانسال قوت گرفت تا اینکه با رصد دوربینهای مداربسته و ثبت پلاک خودرو، امید ۴۹ساله شناسایی و بازداشت شد. متهم که قبلاً به اتهام جرائم منافی عفت بازداشت شده بود به جرائمش اعتراف کرد و گفت: «همسر اولم را به خاطر اینکه بچهدار نمیشد طلاق دادم و با زن دیگری ازدواج کردم. خیلی زود صاحب فرزند شدیم، اما رابطه خوبی با همسرم نداشتم و او به من محبت نمیکرد.» متهم ادامه داد: «قبلاً شغل دولتی داشتم، اما به خاطر بیاخلاقیهایم اخراج شدم. بعد از بیکاری یک خودرو خریدم و در خیابانها پرسه میزدم که با دیدن بچهها وسوسه شد و تصمیم گرفتم به عنوان مأمور پلیس آنها را طعمه قرار دهم.»
پس از اقرارهای متهم، بازپرس او را به اتهام ۹ فقره آدمربایی، غصب عنوان و اذیت و آزار هفتدختر و دوپسر مجرم شناخت و کیفرخواست علیه وی صادر شد. پرونده بعد از کامل شدند تحقیقات به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. ابتدای جلسه یکی از شاکیان گفت: «روز حادثه همراه دختر عمهام برای خرید بستنی بیرون رفته بودیم که متهم با لباس پلیس نزدیک شد و گفت باید به سؤالات او پاسخ دهیم. او ما را داخل پارکینگ خانه برد و مدعی شد مواد مخدر همراهمان هست سپس به بهانه بازرسی بدنی ما را آزار داد.» شاکی در آخر گفت: «پدرم شغل نظامی دارد به همین دلیل درجهدارها را خوب میشناسم. متهم آن روز لباس استوار یکم پوشیده بود.»
در ادامه دیگر خانواده شاکیان در جایگاه قرار گرفتند و بعد از طرح شکایت برای متهم درخواست اشد مجازات کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «قبول دارم شاکیان را آزار دادهام، اما به آنها تعرض نکردم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را در ۹فقره آدمربایی مجرم شناخت و بابت هر آدمربایی به ۲۲ سال و ششماه زندان و به اتهام غصب عنوان به سهسال زندان محکوم کرد. سپس با تبرئه متهم از اتهام زنای به عنف، برای رابطه نامشروع با هفتدختر نوجوان برای هر کدام به ۱۳۰ضربه شلاق و برای رابطه نامشروع با دو پسر نوجوان برای هر کدام به ۱۰۰ضربه شلاق محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی شعبه ۴۲ دیوان تأیید شد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه