نمایش «عموپامبل» و زنگ خطری که به صدا درآمد

«عموپامبل» اگرچه همچون بسیاری از آثار نمایشی کودک و نوجوان حتی با پرداختی فانتزی سعی در انتقال مفاهیم اخلاقی و تربیتی به مخاطب خود دارد اما شایسته بود اهداف آموزشی و تربیتی خود را به واسطه پرداختن به حکایات ایرانی و اسلامی، دنبال می‌کرد.

به گزارش کودک پرس ، نمایش کودک «عمو پامبل» به کارگردانی مهدی قلعه، هم‌اکنون در تالار هنر بر روی صحنه است، نمایشی که طبق موازین نمایش کودک سعی دارد در قالب روایتی فانتزی مخاطبان خود را با مجموعه‌ای از مفاهیم اخلاقی و تربیتی در فضایی شاد، مفرح و البته بعضاً آهنگین آشنا کند.

«عمو پامبل» با استفاده از تنوع در رنگ، بافت صحنه و استفاده درخور از طراحی لباس، روایتی سرراست و در عین حال جذاب از یک نمایش کودک را به مخاطبان خود ارائه کرده است تا جایی که اغلب بینندگان این اثر نمایشی از نتیجه کار خرسند و راضی سالن نمایش را ترک می‌کنند.

این نمایش به لحاظ فرم و شیوه اجرایی متناسب برای کودک و حتی نوجوان توانسته است استانداردهای لازم را رعایت کند و نویسندگان این نمایش یعنی محسن ایمان‌خانی و اکرم اصغری نیز این توفیق را به دست آورده‌اند که هم‌راستا با ذائقه مخاطبان خود روایتی را به روی صحنه بیاورند که تأثیر مؤثری در انتقال مفاهیم مورد نظر خود داشته باشد.

اشخاص این نمایش را شخصیت‌های کارتونی مورد دلخواه کودکان به خود اختصاص می‌دهند، خرسی به نام «پو»، عروسک چوبی به نام «پینوکیو» و دختر زیبایی به نام «سیندرلا» و با این فرض که کودکان  با داستان هر کدام از شخصیت‌ها آشنا هستند، در ساختاری اپیزودیک، به برشی از روایت داستان هر یک از این شخصیت‌ها پرداخته می‌شود.

 

اما خلاصه داستان این نمایش: سام و السا، خواهر و برادری هستند که در غیاب مادرشان در خانه، خود را با کتابی که پدربزرگشان به آن‌ها هدیه کرده است سرگرم می‌کنند، کتابی به نام «عمو پامبل» و در عالم خیال با این کتاب به دل داستان شخصیت‌های کارتونی محبوب خود سفر می‌کنند. این خواهر و برادر در جریان روایت داستان هر کدام از شخصیت‌های کارتونی، سعی در رفع مشکل پیش آمده برای آن‌ها دارند که البته این کار را نیز با رجوع به کتاب و توصیه‌های عمو پامبل انجام می‌دهند و اصطلاحاً راهکاری جلوی پای شخصیت کارتونی محبوب خود می‌گذارند. راهکارهایی که هر یک حاوی نکات اخلاقی، تربیتی و توصیه‌هایی است که معمولاً بزرگان به منظور زندگی سالم و درست به بچه‌ها می‌کنند.

در اپیزود «پو»، این خرس متناسب با روایت مشهور خود تن‌پرور است و دل به هیچ‌کاری نمی‌بندد اما از آن طرف توقع دارد که همچنان از دسترنج دیگران(زنبورهای عسل) تغذیه کند که با ممانعت آن‌ها روبرو می‌شود. سام و السا وقتی چنین وضعیتی را می‌بینند  با مراجعه به کتاب و توصیه عموپامبل به «پو» سفارش می‌کنند که اگر به دنبال خوردن عسل است باید کمی کار و تلاش کند و به زنبورهای عسل برای تولید عسل کمک کند یعنی به نوعی غیرمستقیم تشویق مخاطب به کار و تلاش و دوری از تن‌پروری و تنبلی.

در اپیزود دیگر «پینوکیو» که در برابر پرسش‌های پدرش متوسل به دروغ می‌شود با دراز شدن بینی‌اش مواجه شده به شکلی که دیگر شرم دارد که در انظار ظاهر شود، او برای کوتاه شدن بینی‌اش متوسل به سام و السا می‌شود و آنها هم راهکارهایی غیرممکنی را پیشنهاد می‌کنند و سرآخر با مراجعه به کتاب عموپامبل، او به پینوکیو توصیه می‌کند که در چنین مواقعی از دروغ گفتن پرهیز کرده و همواره راستی و درستی پیشه کند و «پینوکیو» وقتی چنین توصیه‌ای را گوش می‌دهد متوجه می‌شود که بینی‌اش کوتاه و کوتاهتر شده و به حالت اولیه خود بازگشته است یعنی به نوعی غیرمستقیم تشویق مخاطب با راستی و درستی و پرهیز از دروغ.

 

در اپیزود سوم«سیندرلا» که توسط نامادری خود در اتاق زیرشیروانی برای جلوگیری از پوشیدن کفش بلورین زندانی شده است، راه به جای نمی‌برد، بنابراین به سام و السا متوسل می‌شود و آن‌ها سعی در نجات او از راه‌هایی دارند که پُرمخاطره است اما در نهایت سام و السا با مراجعه به کتاب عموپامبل و توصیه او مبنی بر اینکه باید با استفاده از ابزاری که در اختیار دارند اقدام به بازکردن قفل در اتاق کنند، با پاشنه کفش سیندرلا موفق به گشودن در اتاق می‌شوند یعنی به نوعی غیرمستقیم تشویق مخاطب به مشورت با دیگران و به کارگیری راه‌های درست و عقلانی در زندگی برای مقابله با مشکلات پیش رو.

 

 

همانطور که گفته شد هم نویسندگان و هم کارگردان این نمایش نهایت حُسن استفاده را از ذائقه کودک امروز برای پیش بردن داستان نمایش خود و در پایان گرفتن نتیجه‌ای قابل قبول به عمل آورده‌اند که این امر هوشمندی نویسندگان و کارگردان نمایش را در ذائقه‌سازی و یا بهتر بگوییم حرکت در امتداد ذائقه مخاطب هدف خود نشان می‌دهد اما نکته اینجاست که آیا این امکان وجود نداشت که عوامل این نمایش و سایر نمایش‌های مشابه با توسل به حکایات و داستان‌های آموزنده و عامیانه ایرانی، سعی در انتقال این مفاهیم و باورهای ارزشی و اخلاقی داشته باشند؟

قطعاً در بسیاری از حکایات ایرانی و حتی روایات اسلامی که البته تا حدود زیادی نه در حد کارتون‌های خارجی مورد علاقه کودکان مشهور هستند، نکاتی وجود دارد که دو شخصیت اصلی این نمایش که اتفاقاً ایرانی هم هستند یعنی سام و السا در مواجهه با آن‌ها سعی در ارائه همین راهکارها و انتقال نکاتی آموزنده به مخاطبان خود داشته باشند.

به نظر می‌رسد که تحقق این امر نیاز به چند مؤلفه و پیش‌نیاز داشته باشد، ابتدا مطالعات عمیق و هدفمند نمایشگران کودک در میان داستان‌ها و حکایات ایرانی که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است و اینکه مطمئناً چنین روایاتی مملو از نکات آموزنده اخلاقی و ارزشی نیز هست. مضافاً بر اینکه چنین  اتفاقی نیاز به عزم جدی فعالان نمایشی کودک و نوجوان نیز دارد و اینکه به فرض تولید یک اثر نمایشی ویژه این گره سنی فوراً به سراغ سوژه‌های دم‌دستی و امتحان پس داده نبوده و کمی بررسی و غور در میان حکایات مشهور ایرانی نیز داشته باشند.

و البته سخن آخر اینکه شاید این روند نیاز به پیش‌زمینه جدی دیگری نیز داشته باشد و آن برنامه‌سازی در قالب انیمیشن و فیلم ویژه کودک و نوجوان که در آن شخصیت‌های محبوبی در سلسله روایات داستانی میان این قشر سنی به شهرت رسیده باشند که بتوان براساس آن‌ها چنین آثار نمایشی را هر از گاهی تولید و به روی صحنه برد.

یادآور می‌شود، نمایش«عموپامبل» هر روز به غیر از شنبه‌ها ساعت ۱۸ در تالار هنر به روی صحنه می‌رود.

 

 

 

 

منبع: ایکنا