آرزوهای کودکان کتاب؛ دوستی کودکان کار با یار مهربان

رویای کودکانه‌اش باکار عجین شده و اکنون دیگر پشت چراغ‌قرمز کار نمی‌کند بلکه کتاب می‌خواند و در ازای آن دستمزد می‌گیرد.

به گزارش کودک پرس ، از کلاس چهارم به بعد، عطای بازی‌های کودکانه را به لقایش بخشید و برای آنکه کمک‌خرج خانواده شود ایام تعطیلات به سرکار رفت و اندک مزدی را که می‌گرفت به خانه می‌آورد.

حقوقش ناچیز و ماهانه ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان بود و از همان دوران کودکی، طعم کار و کودک کار بودن را چشید و اینک باهمت خیران و مسئولان فرهنگی، کودک کتاب شده است و به ازای هر ساعت حضور در کتابخانه، مزد می‌گیرد.

طرح کودکان کتاب برای اولین بار به ابتکار کتابخانه‌های مازندران در استان اجرا شد و تاکنون کودکان زیادی تحت پوشش این طرح فرهنگی قرارگرفته‌اند و کودکان معصوم را از کف خیابان به کتابخانه و فضاهای فرهنگی می‌کشاند.

صبح یکی از روزهای زمستانی، ساعت قرارمان به‌وقت کتابخانه آزادگان شهر ساری کوک می‌شود، کودکی معصوم و سبزه‌رو که معصومیت کودکانه‌اش باکار عجین شده است، پشت میز مطالعات نشسته و کتاب رمانی در دست دارد و ورق می‌زند، عاشق کتاب‌های داستانی و ماجراجویانه است.

 

۱۵ سال دارد و از کلاس چهارم ابتدایی کارکردن را با حضور در سوپرمارکت و قنادی تجربه کرده است، از اینکه دیگر کودک کار نیست و کودک کتاب است، خرسند است، می‌گوید: حداکثر حقوق ماهانه‌ای که در کودکی به ازای کار دربستنی فروشی و سوپرمارکت دریافت کرده، ۱۰۰ هزار تومان بوده است.

 از اینکه دیگر مجبور نیست به‌جای کودکی، کار کند، خوشحال است و ادامه می‌دهد: هرروز که به کتابخانه می‌آید و کتاب می‌خواند به ازایش مزد دریافت می‌کند و این مسئله هم فال است و هم تماشا، چراکه هم به درس‌هایش می‌رسد و هم کتاب‌های جدید می‌خواند. از پدرش به نیکی یاد و اعتیاد پدر را به بیماری تشبیه می‌کند و می‌گوید: پدرم مرد خوب و بی‌آزاری است و تنها مشکلش بیکاری است و چندان هم به کارکردن من توجهی ندارد.

 

 

درس‌هایش قبل از آمدن به کتابخانه چندان تعریفی نداشت، اکنون‌که شغل کتاب‌خوانی را پیشه کرده، معتقد است در درس‌هایش نیز پیشرفتی حاصل‌شده است. با معصومیت کودکانه‌اش ادامه می‌دهد: دوستان و همکلاسی‌هایم قبلاً از کارکردن من بی‌اطلاع بودند اما هرسال شروع سال تحصیلی وقتی معلم می‌پرسید «تابستان را چگونه گذرانده‌اید؟» پاسخ می‌داد سرکار می‌رفتم.

از آرزوهایش برای ما می‌گوید، فوتبالیست شدن و پا به توپ شدن در مستطیل سبز برایش رویای دست‌نیافتنی است، می‌خواهد آن‌قدر پولدار شود تا خانواده‌اش را خوشبخت کند، خانه‌ای برای خانواده‌اش بخرد و اسباب‌بازی و وسایل موردنیاز برادر و خواهرش را که به خاطر نداری و فقر از آنان دریغ شده را تهیه کند.

بچه محله راهبند ساری است، رویاهایش را در کتاب‌های داستانی و تخیلی جستجو می‌کند و هرروز کتاب زندگی خود را در کتابخانه آزادگان ساری ورق می‌زند.

مادرش هم در کتابخانه حضور دارد و وقتی از وی درباره دلیل کارکردن فرزندش را جویا می‌شوم می‌گوید: وضعیت زندگی‌مان به‌گونه‌ای است که چاره‌ای نبود، همسر بیمار، اجاره‌نشینی، خرج زندگی سبب شد تا به‌رغم میل باطنی به کار فرزندم رضایت دهیم.

به حضور دوساله فرزندش در کتابخانه اشاره می‌کند و می‌گوید: بستگی به ساعت حضورش در کتابخانه دستمزد از سوی خیران و کتابخانه پرداخت می‌شود، سال قبل نزدیک عید بابت چند ماه تا یک‌میلیون و ۴۰۰ هزار تومان نیز مزد پرداخت‌شده است.

 

دغدغه مادرانه دست از سرش برنمی‌دارد و آینده مبهم فرزندانش برایش کابوس شده است، دوست دارد فرزندانش درس بخوانند و برای خودشان کاره‌ای شوند، می گود: اکنون به دلیل فقر نمی‌توانیم خواسته‌های فرزندم حتی خرید یک دستگاه کامپیوتر را برآورده کنیم.

آرزو ولی پور مدیرکل کتابخانه‌های عمومی مازندران به برنامه‌های اجراشده در استان اشاره و اضافه کرد: کودکان کتاب ازجمله طرح‌هایی است که به‌صورت پایلوت در استان اجراشده است و ۱۳ کودک در این طرح تحت پوشش قرارگرفتند.

وی افزود: با کمک خیران برای کودکان کتاب حساب بانکی ایجاد شده است و ماهانه طبق حضور در کتابخانه به‌حساب آنان وجه واریز خواهد شد و خوشبختانه طرح کودکان کتاب فراگیر شده است.

 

کودکان کار زیادی در مناطق مختلف مازندران در کوچه و خیابان‌ها مشغول کار هستند اما قلبی ناب و صورت‌هایی آفتاب‌خورده دارند و گل‌فروشی، جمع‌آوری ضایعات، دست‌فروشی، واکسی، کار در رستوران و فروش دستمال‌کاغذی را تجربه کرده‌اند. فراگیر شدن طرح کودکان کتاب، نیازمند حمایت خیران و همدلی مسئولان است تا این کودکان هم کودکی را تجربه کنند.

 

 

 

 

منبع: مهر