بازگشت به کودکی

کودکان نباید در چرخه بهره‌وری اقتصادی قرار بگیرند. آنها باید در سلامت زندگی کنند، میان آنها تبعیضی صورت نگیرد. آزادی بیان داشته باشند و بهترین منافع برای آنها در نظر گرفته شود. آنها باید تا وقتی کودک هستند کودکی کنند و از کودکی‌شان لذت ببرند.

به گزارش کودک پرس ، از میان کوچه پس کوچه های مولوی که بگذری، افراد معتادی را می بینی که داخل جوی های عمیق در حال مصرف مواد هستند. در این میان اما پسران کم سن و سالی هم می شود دید که هنوز پشت لبشان سبز نشده اما به عنوان پادو از این مغازه به آن مغازه پرده و پارچه جا به جا می کنند.
آن قدر این کار عادی شده که بی تفاوتی اجتماعی به این موضوع اتفاق دور از ذهنی نیست. شاید خانواده های این کودکان به خاطر شرایط نامناسب زندگی فرزندانشان را مجبور به کار اجباری کرده اند اما سوال این است که صاحبان کار و مشاغل با بی توجهی به کودکی این بچه ها چطور آنها را به کار گرفته اند؟ آن هم در محله ای که موسساتی غیردولتی با هدف حمایت از کودکان کار مستقر شده اند. مرکز مولوی نیز یکی از همین موسسات است که جایی دورتر از بازار پرده فروش های مولوی، محل امنی برای کودکان کار به وجود آورده است.
مرکز مولوی یکی از چند مرکز انجمن حمایت از کودکان کار است. هدف اصلی شان آموزش سواد و مهارت های زندگی، رسیدگی های بهداشتی، مددکاری و روانشناسی به کودکانی است که هنوز با ابتدایی ترین امور زندگی غریبه اند.

آنها به خاطر فقر، وضعیت بد اقتصادی خود و خانواده هایشان، خشونت و اعتیاد والدین شان یا محلی که در آن زندگی می کنند و … هر روز در معرض آسیب هستند اما در مرکز مولوی، می توانند بار روزها کار و خستگی را زمین بگذارند و کودکی کنند.
مرکز مولوی فضایی مثل مدرسه دارد. حیاط، آبخوری، سرسراها، کلاس های درس و… بچه ها با کیف و کتاب، خودشان را در شیفت های مختلف به این مدرسه می رسانند تا از برنامه های سوادآموزی و مهارت های زندگی عقب نمانند.

اما دانش آموزان این مدرسه با مدرسه های دیگر تفاوت دارند. چرا که اغلب آنها چه دختر و چه پسر کودکان کار هستند. آنها یا از کار بازگشته و به مدرسه آمده اند یا بعد از کلاس و درس باید سر کار بروند. خیلی از آنها ممکن است همین دستفروشانی باشند که در کوچه و خیابان، اتوبوس و مترو در حال فروش گل، آدامس، دستمال کاغذی و… هستند و ما بارها و بارها آنها را دیده ایم و از کنارشان به سادگی عبور کرده ایم.
زندگی این بچه های محروم از حقوق اولیه یک کودک، با کار عجین شده است. باید با دست های پر به خانه برگردند و اگر غیر از این باشد ممکن است از سوی سرپرست خود تنبیه شوند.

*حمایت از حقوق کودک
امروز روز شلوغی است. گروهی از بچه ها در کلاس های درس، سرگرم آموزش هستند و عده ای دیگر در واحدهای روانشناسی، بهداشت و مددکاری حضور دارند. در یکی از اتاق های مدرسه با لطف الله محسنی، معاون اجتماعی انجمن گفت و گویمان را آغاز می کنیم. او درباره انجمن حمایت از کودکان کار می گوید: 17 سال از عمر این انجمن می گذرد. تمام تلاش این انجمن این است که از کار کودک را حذف کند و از کودکانی که به هر دلیلی در این چرخه گرفتار شده اند حمایت کند.
در همین راستا با تصویب کنوانسیون حقوق کودک در سازمان ملل، کشورهای زیادی موظف به پذیرش این کنواسیون شدند. کشور ما نیز یکی از آنها بود. پس از آن اما تلاش ها برای استقرار این سیستم و اجرای مفاد پیمان نامه که مفاد آن رعایت حوق کودکان است، در ایران صورت گرفت.
به گفته محسنی دولتها بایستی تمهیدات لازم برای اجرای مفاد این پیمان نامه در نظر گرفته و اجرا کنند تا بر اساس آن حقوق کودکان تضمین شود.
«مفاد این پیمان نامه چهار اصل بنیادی دارد. عدم تبعیض، حق بقا و رشد کودکان، استفاده از مشارکت کودکان در تصمیم گیری درباره خودشان و عالی ترین منافع برای کودکان». به این معنی که بین کودکان چه از لحاظ قومی، نژادی، جنسی، سنی، توانمندی، زبان، فرهنگ، مذهب و… نباید تبعیض باشد. کودکان باید در سلامت زندگی کرده و باید از حق حیات سالم و امنیت برخوردار باشند.
از نظرات کودکان در ارتباط با آنها استفاده شود. آنها آزاد هستند که نظرشان را بیان کرده و ایده هایشان را بازگو کنند و در تصمیم گیری ها برای کودکان بهترین منافع برای آنها در نظر گرفته شود. در واقع اولویت اصلی منافع کودکان است».
به گفته دکتر محسنی در همین رابطه 40 حق نیز برای کودکان در نظر گرفته شده است. از حق آموزش، بازی، شادی گرفته تا آزادی بیان، حق داشتن حمایت والدین، مسکن، شرایط بهداشتی و…
«ایران هم جزو کشورهایی است که برای حمایت از حقوق کودکان تلاش می کند و طبق پیمان نامه، کار یا استثمار کودکان به هر دلیلی ممنوع و دارای مجازات است. به همین دلیل نباید از کودکان بهره وری اقتصادی کرد. کودکان باید آموزش دیده و سلامتشان نباید آسیب ببیند».
به گفته محسنی نباید اجازه داد بچه ها کار کنند. آنها باید به مدرسه بروند و در همه مراحل از آموزش رایگان و باکیفیت بهره ببرند. «باید کسی که از کودکان کار می کشد مجازات شود. کار کودک برای او همراه با مشکلات بسیاری همراه است. یکی از این مشکلات این است که کار کودک مانع آموزش و رشد و توسعه وی و باعث به وجود آمدن مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی و اخلاقی برای کودکان می شود».

* شروع کار از دروازه غار
در راستای اجرای پیمان نامه حقوق کودک در ایران، به مرور زمان فعالیت انجمن ها و موسسات غیردولتی شروع شد. انجمن حمایت از کودکان کار نیز با هدف حمایت از کودکان و حقوق آنها در ابتدا در منطقه دروازه غار تاسیس شد. چرا که یکسری از کودکان برخلاف قوانین ملی خودمان و استانداردهای جهانی هدف بهره وری و کار قرار می گیرند. « طبق ماده یک این پیمان نامه هر انسان زیر 18 سال کودک محسوب می شود».
فعالیت انجمن هم در ابتدا با سوادآموزی کودکان در منطقه دروازه غار شروع شد اما کم کم محورهای دیگری هم به آموزش اضافه شد. اما چرا دروازه غار؟
به گفته محسنی در این منطقه به دلیل ارزان بودن مسکن و هزینه های زندگی، اغلب کسانی که دچار فقر هستند ساکن اند. از طرفی برای مهاجران در اینجا و در این محله امکان گرفتن یک اتاق وجود دارد. در این منطقه قومیت ها و فرهنگ های مختلف استقرار دارند و از طرفی به خاطر نزدیکی این منطقه به بازار ساکنان می توانند به عنوان بارکش، پادو و… در بازار مشغول به کار شوند.
همچنین فضا در این محله مناسب خلافکارها و افرادی است که رفتارهای ناهنجار اجتماعی، اعتیاد یا مصرف مواد دارند. در نتیجه می توان گفت این منطقه و مناطق مشابه دروازه غار کولونی همه آسیب ها است و به همین دلیل کودکان و زنان خیلی در معرض آسیب هستند و به کمک نیاز دارند.
به همین دلیل خیلی از ان.جی.او ها در دروازه غار و محله های مشابه مثل مولوی مستقر شده اند. «کار انجمن حمایت از کودکان با آموزش سواد شروع شد اما به دنبال آن وضعیت بهداشت و سلامت ومشکلات روانی آسیب دیدگان و فقر خانواده ها نیز مورد توجه قرار گرفت».

*از سوادآموزی تا مددکاری
از آنجایی که مسائل مختلفی زندگی، کودکان کار را تحت تاثیر خود قرار داده است، به همین دلیل مشخص شد که آنها، غیر از سوادآموزی به خدمات مددکاری، روانشناسی و بهداشت، مشاوره های حقوقی و حامی مالی نیز نیاز دارند. پس با توجه به دایره نیازهای کودکان، انجمن موظف شد که دایره فعالیت هایش را برای حمایت این بچه ها گسترش بدهد.
محسنی می گوید: به خاطر کودکان زیادی که انجمن تحت حمایت خود قرار داده بود، مراکز حمایتی در تهران افزایش پیدا کرد. سه مرکز در مولوی و یک مرکز در خاوران شکل گرفت. در حال حاضر 1383 کودک تحت حمایت این مراکز هستتند که از این تعداد 855 نفر در مدارس دولتی مشغول تحصیل هستند. بخشی از آنها را کودکان مهاجر افغان تشکیل می دهند. 488 کودک نیز همچنان در مراکز انجممن حمایت از کودکان کار مشغول آموزش هستند.
خیلی از این بچه ها یا به خاطر سن شان یا به خاطر نداشتن اوراق هویتی قادر به تحصیل در مراکز دولتی نیستند.
این بچه ها دوره های آموزشی را در انجمن پشت سر گذاشته و پس از رایزنی ها مسئولان مرکز با آموزش پرورش آنها آماده ادامه تحصیل در مدارس دولتی می شوند. «گروهی از بچه های سن شان مناسب پایه و مقاطع تحصیلی است اما گروهی هستند که سن شان بالاتر از سن پایه است. به همین دلیل این بچه ها دوره ها را در مدت دو تا سه سال در نهضت سوادآموزی طی می کنند و اگر شرایط فراهم شد می توانند برای ادامه تحصیل وارد مدارس دولتی شوند».
ممکن است خیلی از بچه ها به خاطر مشکلاتی که دارند، پس از رسیدن به سن 18 سالگی از مدرسه دور شوند و وارد چرخه کار و زندگی شوند.
به گفته محسنی مراکز غیردولتی بیشتر کارشان کاهش آسیب است و برای از بین بردن ریشه های فقر و مشکلات این خانواده ها به عزم ملی نیاز است. دولت و مردم و انجمن ها باید با همکاری یکدیگر و طی برنامه ای جامع و هدفمند وارد عمل شده و به صورت ریشه ای برای از بین بردن آسیب ها در این مناطق وارد عمل شوند.

* آسیب های کودکار کار
زمان تحصیل در مرکز مولوی مثل مدارس دیگر است. بچه ها در شیفت های صبح یا عصر می توانند برای آموزش به مرکز مولوی بیایند. اما اینجا به آنها مهارت های زندگی نیز آموزش داده می شود. موسیقی، تئاتر، ورزش، فوتبال، صنایع دستی بخشی از آموزش های سرگرم کننده برای بچه ها است. حتی در مواقعی به پدر و مادرها نیز خدمات مشاوره ای و درمانی داده می شود تا به روند درمان بچه ها نیز کمک شود. از طرفی بچه ها در مدرسه لذت غذای گرم و میان وعده های دلچسب را هم تجربه می کنند.
واحد مددکاری یکی از بخش های بنیادی مرکز مولوی است.
هانیه بیرانوند، مددکار اجتماعی و مسئول این بخش است. به گفته هانیه بچه هایی که به این مرکز وارد می شود در واحد مددکاری برایشان پرونده تشکیل می دهند و سپس آنها به واحدهای دیگر معرفی می شوند.

«ما اینجا با بچه ها و خانواده هایشان مصاحبه می کنیم و آنهایی که در اولویت هستند را تحت حمایت مرکز قرار می دهیم. شرایط کودک و محل اسکان و زندگی اش بسیار مهم است به همین دلیل بازدید از منزل هم داریم. کارشناس به منزل کودک رفته، همه شرایط زندگی اش را ارزیابی و به مرکز اطلاع می دهد. ساختمانی که کودک در آن زندگی می کند، نورگیری ساختمان و رطوبت و تمیزی آن، رعایت بهداشت، وسایل خانه، محله ای که کودک در آن زندگی می کند، مشکلات جسمی، خلقی و رفتاری کودک… بخشی از معیارهای ما برای این است که کودک را تحت حمایت خود قرار بدهیم».
پس از اینکه پرونده تشکیل شد، بچه ها بر اساس نیازشان به واحدهای دیگر معرفی می شوند. هانیه می گوید: اگر کودک مشکل روانی داشته باشد او را به بخش روانشناسی معرفی می کنیم. یا اگر بهداشت وی به خطر افتاده باشد، واحد بهداشت وارد عمل می شود و به نیاز او به سوادآموزی در واحد آموزش رسیدگی می شود.

مشکلات بچه ها در این واحد رسیدگی می شود. «یکسری از بچه ها به خاطر اینکه اوراق هویتی ندارند یا مهاجر هستند، کارت آبی رنگ حمایت تحصیلی باید دریافت کنند. رایزنی های لازم برای به دست آوردن این کارت را برای بچه ها انجام می دهیم تا آنها بتوانند پس از گذراندن مقاطع تحصیلی لازم برای ادامه وارد مدارس دولتی شوند».
گروه دیگری از بچه ها اما ممکن است فقط به خدمات درمانی و بهداشتی نیاز داشته باشند. «مثلا در مواقع کودک آزاری پس از مددکاری با اورژانس اجتماعی تماس گرفته و از بهزیستی برای حل این مشکل کمک می گیریم یا اگر مشکل سطحی بود با واحد بهداشت یا روانشناسی سعی می کنیم مشکل را برطرف کنیم».

* به وقت روان درمانی
اما یکی دیگر از مهمترین بخش های این مجموعه واحد روانشناسی است. زهرا رونق مسئول این بخش می گوید: ما اینجا بچه ها را بررسی و برایشان پرونده تشکیل می دهیم. اگر مسئله یا مورد خاص داشته باشند آنها را با دارودرمانی یا روانشناسی تحت درمان قرار می دهیم. بچه های آسیب دیده که دچار مشکلات افسردگی، اضطراب، سوء مصرف، بیش فعال بوده یا اختلال در یادگیری یا نقصان توجه دارند و… تحت درمان قرار می گیرند.
زهرا می گوید: مثلا اگر کودکی مشکل تشنج داشته باشد او را به مراکز درمانی که با ما در ارتباط هستند ارجاع می دهیم. به گفته زهرا بچه های کار به خاطر شرایطی که دارند از رشد طبیعی شان دور شده و در فضای خوبی قرار نمی گیرند. به همین دلیل آنها باید حمایت شده و تحت درمان قرار بگیرند.
«ما اینجا کارگاه هایی درباره پیشگیری از سوء استفاده جنسی، کارگاه های آموزش مهارت های زندگی و کارگاه های تخصصی داریم و در جریان این کارگاه ها سعی می کنیم بچه ها را از آسیب دور کرده و مشکلاتشان را برطرف کنیم».

* تشویق برای تحصیل
اما در بخش آموزش بچه ها درس خواندن را به خوبی مدرسه یاد می گیرند. در این واحد همه چیز با نظم و نظام مدرسه پیش می رود. محدثه اکبری، مسئول این بخش می گوید: ثبت نام بچه های بازمانده از تحصیل یا در معرض آسیب یا کودکان کار اینجا انجام می شود. ما در این بخش تعیین سطح می کنیم و سپس با توجه به میزان سواد کودک او را در کلاس مناسب قرار می دهیم.
کلاس بندی، پیگیری غیبت دانش آموزان، تأخیر آنها، مرخصی معلم ها، کلاس های فوق برنامه در این بخش انجام می شود. حتی در مواقعی اگر کودکی دچار مشکل باشد، معلم ها این موضوع را به سرپرست بخش گزارش و از طریق وی موضوع به بخش های دیگر ارجاع داده می شود.
بچه ها پس از گذراندن دوره های لازم و با فرا رسیدن زمان امتحان، باید زیر نظر بازرس آموزش و پرورش امتحان بدهند و در صورت قبولی می توانند وارد مقاطع بالاتر شوند. در صورت مردودی یا باید در تابستان بار دیگر امتحان بدهند یا دوره را تکرار کنند.
«ما گروهی از دانش آموزان را داریم که بازمانده از تحصیل هستند. بچه هایی که تا مقطعی درس خوانده و سپس ادامه نمی دهند. اسامی آنها را به بخش مددکاری می دهیم تا علت اینکه چرا ادامه تحصیل نمی دهند مشخص شود».
در این بخش همه چیز تحت کنترل است و هیچ مشکلی از نگاه معلم ها و سرپرست بخش دور نمی ماند.
در واحد آموزش به غیر از برنامه های آموزشی، اردو و برنامه های تفریحی هم در نظر گرفته شده است. «اردوهای تفریحی مثل نمایش تئاتر، گردش در پارک، اردوهای علمی و… بخشی از سرگرمی های بچه ها است و با رضایت والدین، بچه ها به اردو می روند».
یکی دیگر از وظایف این بخش بررسی وضعیت بهداشتی بچه ها است. «اگر کسی شپش یا انگل داشته یا قد و وزنش مناسب نباشد یا مشکل سوء تغذیه داشته باشد در اولین فرصت وی را به بخش بهداشت گزارش می دهیم».

* درمان رایگان
اما در بخش بهداشت نه تنها بچه ها بلکه خانواده هایشان هم تحت حمایت های رایگان درمانی قرار می گیرند. افسانه شریفی، مسئول این بخش می گوید: ما در اینجا کارگاه های بهداشتی داریم. مثل آموزش بهداشت دهان و دندان و در پایان کارگاه هایمان گاهی اقلام بهداشتی هم به آنها هدیه می دهیم. مثل مسواک و خمیر دندان.
به گفته افسانه هفته ای دو بار پزشک عمومی در بخش حاضر شده و به صورت رایگان به معالجه بچه ها و حتی خانواده هایشان می پردازد. « حتی داروخانه کوچکی داریم که اگر دکتر نسخه ای تجویز کرد از داروهایی که در داروخانه باشد به بچه ها می دهیم. در غیر این صورت آنها را به بخش های درمانی که با آنها در ارتباط هستیم، معرفی می کنیم. آنجا خانواده ها با معرفینامه ای که از انجمن همراه دارند می توانند درمان شده یا دارو رایگان دریافت کنند یا هزینه هایشان بسیار کاهش پیدا می کند و می توانند با پرداخت هزینه کم ویزیت شده یا تحت درمان قرار بگیرند».
اینجا یونیت دندانپزشکی با یکسری از تجهیزات برای درمان بچه ها وجود دارد که اقدامات اولیه مثل ترمیم، عصب کشی و… انجام می شود. « کانال پزشکی داریم که در این کانال پزشکانی که علاقه مند به کار اجتماعی داوطلبانه هستند به مرکز آمده و به نسبت تخصصشان به ویزیت بچه ها یا خانواده هایشان اقدام می کنند اما با این حال ما همچنان در بخش های ارتوپدی، فوق تخصص اطفال، دندانپزشکی، روانشناسی به همکاری متخصصان نیاز داریم».

 

 

 

 

منبع: ایرنا