چشمهای مبینا حرف دارد
یکسال پیش که زمین در کرمانشاه لرزید، هزاران نفر آواره شدند، دهها هزار نفر بیخانمان و هزاران کودک و جوان و پیر داغ دیدند، داغ از رفتن عزیز، به زیرخاک شدن، خواهر، برادر، پدر، مادر. حالا یکسال از آن شب گذشته است، اما خاطرات آن هنوز در گوش بازماندگان زنگ میخورد.
به گزارش کودک پرس ، دخترک کُرد با آن چشمان معصوم اما به گود نشسته در حالی که با تمام وجودش به کانکس سفید رنگ اسکان اضطراری و موقت زلزله زدگان تکیه داده است، با تابش آفتاب پائیزی آبان به دستان زبر و زمختش به ناگاه پلک هایش سنگین و سنگین تر می شود و به خوابی شیرین فرو می رود، خوابی که شب های بی شماری از نعمت آرامش آن بی بهره بوده است.
او که بر اثر قرار گرفتن در زیر آوار زلزله از ناحیه هر دو پا دچار آسیب شده و این روزها به درستی قادر به حرکت و جست و خیز نیست، در این خواب شیرین به همراه مرغ خیالش به گذشته های نه چندان دور سفر می کند، آنجایی که سراسر شور و نشاط بود. او روزهای قبل از زلزله 7.3 ریشتری را به خوبی به یاد می آورد که با دوستان هم سن و سال خود چه کودکی ها می کردند و خوشحال و سر زنده به دنبال پروانه ها و قاصدک ها می دویدند تا آنها را تا دور دست ها بدرقه کنند.
در این خواب زودگذر و رویایی است که به یکباره با صدای خشن عبور کامیون حامل مصالح ساختمانی که برای بازسازی مناطق زلزله زده از مقابل کانکس آنها عبور می کند به یکباره از خواب ناز می پرد.
آنجایی که کاشانه پر مهر و محبت خانواده آنها در مجتمع مسکونی شهید شیرودی (مسکن مهر) واقع در خیابان اصلی شهر سرپل ذهاب نیز بر سر ساکنانش بارید و از میان این خانواده خوشبخت، او به همراه پدر خانواده به صورت معجزه آسایی از زیر آوار نجات یافتند.
«مبینا» دختر بچه 9 ساله سرپل ذهابی اینک تنهاست، امروز دیگر در میان آدم های دنیا نه مادری را دارد که به او تکیه کند و نه برادرانی که با آنها سخن بگوید و با آنها بازی کند.
تنهایی و خلوتش رعب آور است، در چشم برهم زدنی همه کس و کارش را از دست داده است، نگاه بی رنگ اما مهربانش دل را به درد می آورد.
دخترکی مهربان که در بهار زندگی باید داغ بی کسی را تحمل کند، از خانه اش که قربانگاه عزیزانش بوده، اثری نمانده و حتی تلنبار آوار خانه اش را نیز کامیونها به خارج از شهر برده اند. دیگر از غوغای سبز و شور و شوق بازی های برادرانش که از او بزرگتر بودند در این خرابه جز اصواتی در خاطر چیزی نیست. مبینا حالا احساس افسردگی می کند و نیازمند مشاور سلامت روان است، کارشناسانی که پارسال هم آمده بودند، تیم های خدمات روانی هلال احمر، بهزیستی و وزارت بهداشت تا با ابراز همدردی با مصیبت دیدگان، کودکان، سالمندان و زنان آسیب دیده آنان را دوباره روان درمانی کنند. مبینا به خوبی آخرین حضور این مشاوران را به یاد می آورد که بین بچه ها وسائل نقاشی و اسباب بازی توزیع و برای شادی آنان بازی های گروهی برگزار می کردند.
براساس تحقیقات پس از وقوع هر حادثه غیرمترقبه ای همچون زلزله آسیب ها و اختلالات روحی – روانی از جمله مواردی است که نمی توان آن را نادیده گرفت، البته پس از گذشت 12ماه برخی از این اختلالات رفع می شود ولی برخی دیگر از جمله اختلال استرسی پس از حادثه (PTSD) تا پس از 18 ماه نیز ممکن است به قوت خود باقی بماند.
واکنش های معقول افراد پس از وقوع بلایای طبیعی، احساس پریشانی(سردرگمی)، سوگ، کاهش علمکرد، ایجاد مشکلات و عدم سازگاری در زندگی و ناکامی و گناه است.
ترس، رفتار نامعقول، شوکه شدن، بی تحرکی، انزوا طلبی، انکار و تفکرات خودکشی، کاهش تمرکز و توجه از دیگر واکنش های افراد پس از وقوع بلایای طبیعی است که باید مورد توجه مسوولین امر قرار گیرند.
همچنین بررسی های دیگر حاکی از آن است که پس از وقوع بلایای طبیعی، در کل جمعیت آسیب دیده اضطراب و استرس بالا، اختلال پس از ضربه، علائم روان – جسمانی، آشفتگی ها و سردرگمی ها فراوان در افراد آسیب دیده می شود.
بر اساس این تحقیقات بازماندگان زلزله تا مدت ها اثرات استرس و اضطراب مزمن را تجربه می کنند و ترس در وجود عده ای از آنان تا مدتی می ماند.
در جریان وقوع چنین حوادثی دختران و زنان از اختلالاتی نظیر اضطراب و افسردگی بیش از مردان رنج می برند.
با توجه به مشکلات بازماندگان زلزله و نیز نتایج تحقیقات به نظرمی رسد که روند مداخلات درمانی و حمایت های روانی – اجتماعی همچنان باید در سرپل ذهاب، ازگله و دشت ذهاب ادامه یابد و به جمعیت دختران و زنان به دلیل به عهده گرفتن وظایف سنگین درس و تحصیل، خانه داری، سرپرست خانوار بودن و مسئولیت نگهداری از سالمندان و کودکان توجه ویژه ای شود و از نیروهای بومی برای رسیدگی محلی و ملاقات از منزل و بررسی شرایط زندگی آنان استفاده کرد.
بر اساس آمارهای تعداد کودکانی که در جریان وقوع زلزله 21 آبان 97 با از دست دادن والدین و خانواده خود کم و بیش دچار مشکلات روحی – روانی شدند در مقایسه با وضعیت قبل از حادثه تفاوت چشمگیری یافته و این امر ضرورت توجه مسئولان امر را دو چندان می سازد.
«حسین اجاقی ناس» یکی از روانشناسان همراه کاروان سلامت پزشکان داوطلب که از استان زنجان برای ارائه خدمات متنوع درمانی به زلزله زدگان سرپل ذهاب به این شهرستان عزیمت کرده معتقد است که افراد زلزله زده در سرپل ذهاب استرس شدیدی را تحمل کرده و تعداد اندکی از آنان با این استرس انطباق پیدا کرده اند.
وی می گوید: شمار زیادی از این افراد دچار نوعی اختلال روانی به نام اختلال استرسی پس از حادثه شده اند که باید به مدت طولانی تحت نظر روانپزشک و روانشناس باشند تا با یک سیستم حمایتی – درمانی عملکرد آنان بهبود یابد.
او می افزاید: افرادی نیز سوگ ناتمام را تجربه کرده اند، بدین معنا که در آن شرایط برای افراد از دست رفته نتوانسته اند به خوبی سوگواری کنند یا به دلایلی آن را در خود سرکوب کرده اند، نیز در بلندمدت علایم و نشانه هایی مبنی بر نیاز به خدمات روان شناختی دارند.
وی در ادامه تاکید می کند: خدمات روانشناختی برای مردم سرپل ذهاب و مناطق اطراف آن فوریت بیشتری دارد و این خدمات در دراز مدت باعث انطباق آنها با پیرامونشان می شود.
اجاقی ناس می افزاید: ممکن است بسیاری از عوارض حوادث و بلایای بزرگ در ابتدا نمود کمتری داشته باشند و شاید افراد از خدمات کم یا ناقص بهره مند شوند اما در طولانی مدت با عوارض و پیامدهایی مواجه می شوند که ماحصل سالها غفلت است.
این دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی می گوید: رخداد بلایا یا فجایع چه انسان ساخته و چه طبیعی باشند، وضعیت روانی افراد را متاثر می کند.
وی توضیح می دهد: پس از وقوع زلزله، مشکلات اساسی مرتبط با سلامت روانی در سرپل ذهاب،مثل صرع، روان پریشی، افسردگی و اختلال استرسی پس از حادثه دیده شد و شیوع اختلال PTSD یا استرس پس از حادثه بیشتر شد. افسردگی، وسواس، مشکلات خانوادگی، اختلال در سازگاری، اختلال خواب، اختلالات شخصیتی، اختلالات جنسی و مشکلات رفتاری نیز در زلزله زدگان این شهرستان دیده شده است.
وی وضعیت کنونی مردم سرپل ذهاب را از نظر روانی قابل قبول می داند و می افزاید: پیش بینی می شد آسیب های اجتماعی نظیر خودکشی، اعتیاد و نزاع های جمعی شیوع یابد اما مداخله به موقع روان درمانی و بیماریابی تاثیر بسزایی در کنترل این آسیب ها داشته است.
او می گوید: وقتی حادثه بزرگی مانند زمین لرزه 7.3 ریشتری 21 آبان 96 در بخش ازگله شهرستان سرپل ذهاب در استان کرمانشاه روی می دهد در دو سوم بزرگسالان اختلال استرس و در نیمی از کودکان علائماسترس پس از حادثه یا PTSD ظاهر می شود.
به گفته این روانشانس به طور متوسط نصف جمعیت ساکن در منطقه زلزله زده به خدمات تخصصی اعصاب و روان نیاز دارند اما بازسازی روحی آنان فقط به روان درمانی و دارو درمانی ختم نمی شود و عوامل دیگر هم نقش دارند.
وی می گوید: در این افراد افکار مزاحم، صحنه های دردناک، اجتناب از فکر کردن به حادثه یا رفتن به محل حادثه، اشکال و اختلال در خواب، تمرکز اضطراب، حساسیت زیاد و بخشی از علائم سوگ پدیدار می شود و لازم است برای آنان مداخلات تخصصی صورت بگیرد.
او می گوید: آسیب های روانی زلزله به قدری شدید است که برای ترمیم آنها باید سالها کار کرد و ساده اندیشی است که تصور کنیم در کوتاه مدت می توان آنها را کاهش داد، برخی علایم در برخی افراد حتی تا پایان عمرشان باقی می ماند.
او تصریح می کند: خدمات روانی – اجتماعی یک کالا نیست که به ظاهر عرضه شود بلکه نحوه ارائه، محتوا و فرآیند کنترل این خدمات دارای اصولی است که رعایت نکردن آنها می تواند خسارات جبران ناپذیری حتی بدتر از زلزله داشته باشد.
علی اسدی، رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت درباره خدمات روانی ارائه شده به ساکنان مناطق زلزله زده غرب کرمانشاه می گوید: خدمات روانشناختی از آذر 1396 در مناطق زلزله زده غرب کرمانشاه آغاز شد. قرار بود که این خدمات در یک دوره 6 ماهه مداخله فعال صورت بگیرد که این کار با موافقیت انجام شد.
وی توضیح داد: گروه های روانشناختی تا آخر خرداد 97 به صورت فعال در مناطق زلزله زده حضور داشتند و به ارائه خدمات سلامت روان به زلزله زدگان پرداختند.
رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در پاسخ به این سوال که چه تعداد از مردم در مناطق زلزله زده از خدمات روانشناختی استفاده کرده اند، ادامه داد: با بررسی های صورت گرفته از سوی گروه های یادشده مشخص شد که 120 هزار نفر از مردم زلزله زده تحت تاثیر شوک، وحشت زدگی، ترس، اضطراب، برانگیختگی، عصبی بودن، پرخاشگری و ترس پس از حادثه قرار دارند که پس از بررسی هایی که انجام شد و مداخلاتی که صورت گرفت 103 هزار نفر از آنان غربال اولیه شدند. از این تعداد 28 هزار و 400 نفر استرس اولیه داشتند که می بایست برای آنها یک دوره 3 یا 6 ماهه مداخلات روانشناسی انجام می شد.
اسدی اضافه کرد: پس از دسته بندی آسیب دیدگان روان، ارائه خدمات مشاوره روانشناسی به صورت گروهی در گروه های 10 تا 12 نفره با تفکیک گروه های سنی انجام شد و عده ای از آسیب دیدگان که به خدمات روانپزشکی و دارو درمانی نیاز داشتند به روانپزشکان ارجاع داده شدند.
وی افزود: این مداخلات از سوی 270 کارشناس روانشناسی در مناطق زلزله زده و با حضور 135 تیم دو نفره انجام شد. افرادی که علائم شدید اختلالات روانپزشکی داشتند، یا خوب می شدند یا به صورت موردی از سوی دانشگاه های علوم پزشکی استان کرمانشاه و مراکز پزشکی تحت مراقبت های سلامت روان قرار می گرفتند و وضعیت آنها توسط کارشناسان سلامت روان به صورت تلفنی و حضوری پیگیری می شد تا تحت مراقبت های داوریی و غیر دارویی قرار بگیرند.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه